منسوب به بعضی اخباریین این است که قرآن قابل فهم نیست. یکی از دلایل آنها این است که می گفتند: معانی قرآن آن‌قدر عالی است که قابل فهم بشر عادی نیست.

این دلیل نیز درست نیست و بعضی در اشکال به این دلیل فرمودند: آن چیزی که علو معانی دارد و برای ما قابل فهم نیست باطن قرآن است ولی ظاهر قرآن برای ما قابل فهم است.

بنظر ما این اشکال درست است زیرا معنای عالی داشتن یک بحث است، و این‌که این معنای عالی قابل فهم مراد استعمالی و مراد جدی نیست بحث دیگری است. معانی، بسیار عالی است ولی برای فهم بشر در حدی تنزیل داده شده است که بشر آن را می‌‌فهمد و مراد استعمالی و مراد جدی از آن را متوجه می‌شود. «فانما یسرناه بلسانک» قرآن را بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل کردند و ایشان نیز قرآن را به نحوی برای مردم خواندند که مردم قرآن را متوجه شوند و آن مضامین عالی را درک کنند. و این‌که گفته شود این مضامین قابل درک نیست با خود آیات قرآن سازگار نیست زیرا اگر لفظ، مفهوم باشد ولی مضمون کلام، نامفهوم باشد دیگر نمی‌توان گفت «هذا بیان للناس» «تبیان لکل شیء» «انما یسرناه بلسانک» و همچنین با روایات دال بر عرضه روایات بر قرآن سازگار نیست.