ارتکاز استنکاری و استبعادی عقلاء در انصراف ظهور - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20) +---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: ارتکاز استنکاری و استبعادی عقلاء در انصراف ظهور (/showthread.php?tid=3312) |
ارتکاز استنکاری و استبعادی عقلاء در انصراف ظهور - Payam_Khajei - 19-بهمن-1402 ممضاة بودن ارتکاز عقلاء به نحو مطلق یا فقط در صورتی که در زمان معصوم علیه السلام سیرهی عملیه شده باشد با این مسأله که ارتکاز عقلاء گاهی موجب تضییق یا توسعه یک ظهور میشود فرق دارد. زیرا این بحث ظهور است و ما تابع ظهور هستیم. گاهی ارتکاز معاصر با زمان معصوم علیه السلام موجب تضییق ظهور میشود مثل خطاب «صدق العادل» که در مورد شهادت رجلین عدلین است که فرمودند «اذا شهد العدلان برؤیة الهلال آن را قبول کنید.» ارتکاز عقلاء حجیت شهادت عدلین را از عدلینی که ضابط نیستند و بیش از حد متعارف اشتباه میکنند، منصرف میدانند. ارتکاز عقلاء بر این است که شهادت این دو نفر ولو در اوج عدالت باشند اعتبار ندارد. این ارتکاز منشأ تضییق این خطاب و انصراف از صورت مذکور میشود. البته ارتکاز استنکاری و استبعادی مهم است نه عدم الارتکاز. مثل این که «رفع ما لایعلمون» شامل شبهات موضوعیه قبل از فحص نیز میشود و عقلاء نسبت به این موارد برائت ارتکاز عقلائیه ندارند، نه این که نسبت به برائت در این موارد ارتکاز استنکاری و استبعادی داشته باشند. و از جعل شرعی برائت برای شبهات موضوعیه قبل از فحص تعجب نمیکنند و حق شارع میدانند که برائت جعل کنند.
البته گاهی یقین به تضییق ظهور یک خطاب به خاطر ارتکاز استنکاری وجود دارد که در این صورت بر طبق آن ظهور عمل میشود و گاهی شک میشود که این ارتکاز استنکاری که در زمان حال وجود دارد در زمان شارع نیز وجود داشته است تا موجب تضییق ظهور خطاب شود یا در زمان شارع نبوده است و لذا خطاب موسع است. ما به خلاف مشهور شک در ارتکاز معاصر بر خلاف یک ظهور اطلاقی را مساوق با شک در انعقاد ظهور میدانیم و این مانع از عمل به اطلاق است و این که مشهور میگویند «بازگشت شک در وجود این ارتکاز در زمان شارع به شک در قرینه متصله است و بنای عقلاء بر عدم اعتنای به شک در قرینه متصله است» نسبت به شک در قرینه متصله لفظیه یا قرینه حالیه شخصیه درست است اعتنا نمی کنیم زیرا راوی چنین قرینهای را بیان نکرده است ولی نسبت به شک در قرینه حالیه نوعیه و ارتکاز عام عقلایی یا متشرعی بر خلاف این اطلاق این بیان درست نیست و همانطور که شهید صدر فرمودهاند احراز نمیشود که بناء عقلاء بر عمل به این اطلاق باشد که لو لا قرینه حالیه نوعیه این خطاب داشت زیرا ممکن است همین ارتکاز متشرعی یا عقلایی بر خلاف اطلاق در آن زمان وجود داشته است و این مانع از انعقاد اطلاق است .
و گاهی ارتکاز عقلایی یا متشرعی موجب توسعه ظهور میشود. مثل «لاتقف ما لیس لک به علم» که امام رحمه الله فرمودند ارتکاز عقلایی و متشرعی استظهار میکند که این علم مثال برای مطلق طریق معتبر است که مطلب درستی است. البته این باید احراز شود و در این جا بحث شک کارگشا نیست.
شهید صدر رحمه الله فرمودهاند در این موارد شک در یک صورت کارگشاست و آن موردی است که ارتکاز عقلایی یا متشرعی بر توسعه یک ظهور باشد و شک در وجود این ارتکاز در زمان شارع شود با تمسک به استصحاب قهقرایی وجود این ارتکاز در زمان شارع نیز اثبات میشود مثلا نسبت به آیه «لاتقف ما لیس لک به علم» الان ارتکاز بر این است که علم مثال برای طریق معتبر است و علم وجدانی خصوصیت ندارد اصالة الثبات در ظهورات یا به تعبیر دیگر استصحاب قهقرایی اثبات میکند که در زمان صدور خطاب نیز همینطور بوده است و این ظهور عوض نشده است.
ولی همانطور که آیت الله سیستانی حفظه الله فرمودند این بیان تمام نیست زیرا بازگشت استصحاب قهقرایی یا اصالة الثبات به اطمینان و وثوق شخصی است و در عقلاء تعبدی نیست که در موارد شک در تبدل ظهورات، اصل را بر عدم تبدل آن بگذارند، و وجود چنین اصلی برای ما ثابت نیست.
به عبارت دیگر: استصحاب قهقرایی یک اصل عقلایی است و استصحاب شرعی نیست و این اصل عقلایی نیاز به دلیل دارد برای ما ثابت نیست که عقلاء در مواردی که از خطاب مثلا «انهاکم عن الزفن و المزمار» یک معنایی را استظهار میکنند بنا بگذارند که در زمان شارع نیز همین معنا از این خطاب استفاده میشده است. بلکه ممکن است در زمان شارع معنایی که از این خطاب فهمیده میشد غیر از این معنایی باشد که الان از آن فهمیده میشود.
¨ خارج اصول - 09/10/1402
|