مباحثه، تالار علمی فقاهت
مقدار دلالت ادله بر وجوب ارشاد جاهل - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: مقدار دلالت ادله بر وجوب ارشاد جاهل (/showthread.php?tid=3313)



مقدار دلالت ادله بر وجوب ارشاد جاهل - Payam_Khajei - 19-بهمن-1402

در مورد ارشاد جاهل اولا: دلیلی بر وجوب آن به نحو مطلق وجود ندارد بلکه آن چیزی که واجب است این است که احکام در معرض مردم قرار داده شوند. و نهایتا از بعض روایات استفاده می‌شود که بعد از سؤال جاهل بر عالم بیان وظیفه‌ی فعلیه جاهل واجب است در معتبره طلحة بن زید آمده است «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَرَأْتُ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَأْخُذْ عَلَى‏ الْجُهَّالِ‏ عَهْداً بِطَلَبِ الْعِلْمِ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ عَهْداً بِبَذْلِ الْعِلْمِ لِلْجُهَّالِ لِأَنَّ الْعِلْمَ كَانَ قَبْلَ الْجَهْلِ.»  و در روایت دیگری چنین آمده است: «ما اخذ الله علی الجهال ان یتعلموا الا و اخذ من العلماء ان یعلموا»  ظاهر این روایات این است که هر وقت سائل سؤال کرد –نه ابتدای به ساکن- عالم باید وظیفه‌ی فعلیه او را بیان کند البته لازم نیست حتما حکم واقعی را بیان کند مثلا به سائل بگوید احتیاط واجب این است که ریش خود را نتراشید ولو فتوای خودش حلیت باشد و یا فتوای او حرمت تراشیدن ریش است ولی نمی‌خواهد فتوا دهد. زیرا برای صدق بذل علم همین مقدار که وظیفه‌ی فعلیه او را بیان کند، کافی است.


به ضرورت فقه لازم نیست عالم حلیت تمام امور حلال را برای شخص جاهلی که از حلیت سؤال می‌کند بیان کند. ظاهر روایات مذکور به مناسبت حکم و موضوع این است که منع علم از سائل در صورتی که منتهی به ترک وظیفه‌ی فعلیه او شود، خلاف است ولی عدم بیان علم در صورتی که منتهی به ترک وظیفه‌ی فعلیه او نشود به ضرورت فقه و ظاهر روایات خلاف شرع نیست.
مرحوم گلپایگانی ظاهرا نظرشان بر عدم شرطیت اذن پدر در ازدواج دختر بود و در حاشیه عروه نیز به آن اشاره کردند  ولی همیشه احتیاط واجب می‌کردند چون می‌دیدند که ممکن است از آن سوء ‌استفاده شود.

آیه «إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ‏ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى‏ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ»   نیز دلالت بر وجوب ارشاد به نحو مطلق ندارد زیرا کتمان به معنای مجرد سکوت نیست بلکه به معنای اصرار بر عدم جواب در صورت سؤال است علاوه بر این که کتمانی حرام است که موجب ضلالت مردم شود و هدایت مردم را کتمان کنید؛ و هدایت مردم به عمل به وظیفه‌ی فعلیه است لذا لزومی ندارد که برای آنها حکم واقعی بیان شود.

بنابراین دلیل بر وجوب ارشاد جاهل بدون سؤال وجود ندارد البته باید احکام دین در معرض وصول مردم قرار داده شود تا احکام دین مندرس نشود.
آیه نفر «لیتفقهوا فی الدین لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون» نیز دلالت بر وجوب ارشاد به نحو مطلق نمی‌کند زیرا حذر منصرف به حذر از عقاب است و شامل حذر از ترک واجب غیر منجز یا ارتکاب حرام غیر منجز نمی‌شود زیرا آن حذر ندارد.....
راجع به ائمه که بالاتر دلیل داریم بر این‌که ائمه(ع) ملزم به جواب نیستند.........
(به جهت عدم تطویل، مطالب دو بند انتهایی بطور کامل ذکر نشد علاقه مندان برای استفاده بیشتر به فایل ضمیمه شده مراجعه بفرمایید. ضمن اینکه دلالت آیه نفر بر وجوب ارشاد جاهل به طور مفصل در یک مطلب مستقل در سایت مباحثات قرار داده شده است.)

 درس خارج اصول جلسه 11/10/1402