کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20) +---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) (/showthread.php?tid=3320) |
کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) - Payam_Khajei - 24-بهمن-1402 شهید صدر رحمه الله فرمودهاند:در استظهارات عرفی یک اصالة الثباتی وجود دارد. اگر امروز از خطاب «اغتسل للجمعة» وجوب استظهار میشود، در صورت شک در استظهار عرف زمان صدور از این خطاب بنای عقلاء بر این است که در زمان صدور از این حدیث نیز همین مطلب استظهار میشد. و با این اصل احتمال ارتکاز بر خلاف این ظهور نفی میشود.
عدم پذیرش این اصل به عنوان یک اصل عقلایی سبب تعطیل وصیتنامهها و وقفنامههایی که در قرنها پیش نوشته شده است میشود زیرا ممکن است ظهور عرفی عبارات این وقفنامه در زمان صدور این وقفنامه چیزی غیر از مطلبی باشد که امروز از آن استظهار میشود و این تعطیلی، خلاف بناء عقلاء است .
این بیان تمام نیست زیرا اولا: همانطور که آیت الله سیستانی حفظه الله فرمودند: بین عقلاء اصل تعبدی به نام اصالة الثبات در ظهورات که از آن تعبیر به استصحاب قهقرایی میشود -استصحاب قهقرایی در حقیقت استصحاب نیست بلکه لفظ استصحاب است نه آن اصل عملی استصحاب رایج که یقین سابق را در شک لاحق ادامه میدهد بلکه در اینجا یقین لاحق که یقین فعلی است حاکم بر شک در ظهور سابق قرار داده میشود و گفته میشود ظهور سابق نیز به همین نحو بوده است که دلیل آن ادلهی حجیت استصحاب نیست بلکه بنای عقلاء است- وجود ندارد. نوعا عقلاء شک نمیکنند و در مواردی که احتمال معتنی به دهند و شک آنها منشأ عقلایی داشته باشد وجود چنین بنایی بین عقلاء برای ما احراز نشده است.
ثانیا: بر فرض در مدالیل لغوی چنین اصلی در ظهورات وجود داشته باشد ولی قطعا در موارد احتمال استظهارات ناشی از ارتکازات چنین اصلی وجود ندارد یعنی در مواردی که ما الان ارتکازی خلاف ظهور «اغتسل للجمعة» در وجوب نداریم ولی احتمال دارد که در زمان شارع ارتکاز بر عدم وجوب بود، این که عقلاء بنا بگذارند بر این که در زمان شارع نیز چنین بود و ارتکاز آنها مثل ارتکاز ما بود، برای ما ثابت نیست و دلیلی بر آن وجود ندارد.
و این که احتمال تغییر در ظهور ناشی از این است که ظهور به تدریج و به صورت نامحسوس تغییر میکند مؤید کلام ما است زیرا وقتی تغییر نامحسوس است عقلاء وثوق به عدم آن پیدا میکنند و الا در جایی که وثوق به عدم تغییر ندارند احراز نشده است که عقلاء بنا را بر استمرار و عدم تبدل یک ظهور قرار دهند.
خود ایشان نیز فرمودهاند: «در مواردی که لفظ دچار توتَر –یعنی ناآرامی- شده است –یعنی در موارد ظن به تغییر ظهور و همچنین در موارد علم به اصل تغییر و شک در زمان تغییر، این اصل عقلایی جاری نمیشود. مثلا تغییر ظهور «بینه» از معنای لغوی و اصلی خود یعنی «مطلق ما یبین الواقع» به «شهادت عدلین» معلوم است ولی معلوم نیست که زمان تغییر قبل از صدور روایت مسعده از امام صادق علیه السلام که فرمودند «بر حرمت یک فعل در یک شیء در موضوعات باید بینه اقامه شود» بوده است تا «بینه» ظهور در شهادت عدلین پیدا کند و لذا خبر ثقه در موضوعات کافی نباشد یا بعد از صدور این روایت بود تا «بینه» در روایت، ظهور در همان معنای خود یعنی «ما یبین الواقع» داشته باشد که مرحوم خویی و آیت الله زنجانی حفظه الله نیز پذیرفتند، در این موارد اصالة الثبات جاری نمیشود .
در کفایه نیز این مطلب را مطرح کردند که در این موارد اصالة الثبات و استصحاب قهقرایی جاری نمیشود .
به نظر ما این مطالب مؤید این است که چنین اصل تعبدی وجود ندارد بلکه نوعا وثوق به عدم تغییر در این ظهور پیدا میشود.
[سؤال: ... جواب:] عرض کردم استصحاب به معنای اصل عقلایی است و الا استصحاب بقاء ظهور تصوری اثبات ظهور تصدیقی در یک خطاب نمیکند الا به نحو اصل مثبت، اینکه بگویید قبلا بینه ظهور داشت در ما یبین الواقع و استصحاب بکنید تا زمان امام صادق(ع) هم این ظهور بود، پس ظهور تصدیقی کلام امام صادق ع در همین معناست این اصل مثبت است، کسی به استصحاب تمسک نمیکند، بحث همین اصل عقلایی است.
¨ خارج اصول - 15/11/1402
RE: کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) - Payam_Khajei - 26-بهمن-1402 بحوث في علم الأصول ؛ ج4 ؛ ص294
و نكتة هذه السيرة و ملاكها بحسب الحقيقة ندرة وقوع النقل و التغيير و بطئه بحيث انَّ كلّ إنسان عرفي بحسب خبرته غالباً لا يرى تغييراً محسوساً في اللغة، لأنَّ عمر اللغة أطول من عمر كلّ فرد، فأدّى ذلك إلى انَّ كلّ فرد يرى انَّ التغير حادثة على خلاف الطبع و العادة. و حينئذ امّا أَنْ يفترض انَّ الأصحاب قد التفتوا إلى احتمال النقل و التغيير في الظهورات السابقة على زمانهم صدوراً و مع ذلك أجروا أصالة الظهور أو انَّهم غفلوا عن هذا الاحتمال بالمرة و عملوا بما يفهمونه من الظهورات، فعلى الأول يكون بنفسه دليلًا على حجية أصالة الثبات شرعاً، و على الثاني فنفس الغفلة في مثل هذا الموضوع تعرضهم لتفويت أغراض الشارع لو لم تكن أصالة الثبات حجة فسكوت المعصوم عليه السلام و عدم تصديه لإلفاتهم دليل على إمضاء هذه الطريقة و كفاية الظهور الّذي يفهمه الإنسان في زمانه في تشخيص الظهور الموضوعي المعاصر لصدور الكلام.
هذا و لكن أصالة عدم النقل لا تجري في موردين:
الأول- ما إذا علم بالنقل و شك في التقدّم و التأخر، و السبب عدم انعقاد السيرة على ذلك لأنَّ العقلاء انَّما يبنون على أصالة الثبات لاستبعاد وقوع تغير في اللغة و امّا إذا فرض وقوع هذا الأمر البعيد فلا فرق بعد ذلك في وقوعه يوم السبت أو الأحد مثلًا.
الثاني- ما إذا كان الشك في مؤثرية الموجود في النقل، كما إذا شاع استعمال لفظ الصلاة مثلًا في المعنى الشرعي كثيراً نتيجة كثرة ابتلاء المتشرعة بذلك و دخول الصلاة الخاصة كعبادة في أوضاعهم و حياتهم الاجتماعية فاحتمل انَّ هذا الشيوع بلغ مرتبة نقل بسببها اللفظ عن معناها اللغوي و تعين في المعنى الشرعي. و في مثل ذلك أيضا لا جزم بإجراء أصالة عدم النقل لقصور السيرة بكلا مظهريه عن شموله، إذ أصحاب الأئمة لا يجزم بعملهم بالظهور الأولي حتى في مثل هذه الحالة، كما انَّ السيرة العقلائية قائمة بنكتة الاستبعاد و هي لا تكون مع توفر مقتضٍ للنقل بالنحو المذكور.
RE: کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) - مسعود عطار منش - 2-اسفند-1402 به نظر می رسد ادعای وثوق نوعی در ثبات ظهورات ناشی از تتبع ناقص و توجه نکردن به برخی نکات است. با تتبع در استعمالات واژگان متوجه می شویم در موارد متعددی با تغییر معنای الفاظ روبرگ هستیم. همچنین در موارد متعددی با روایاتی روبرو می شویم که روایت ما ناظر به یک روایت دیگر یا یک مطلبی در بین عامه است. اینگونه موارو سبب می شود احتمالش به سایر موارد سرایت کند. در ثبات ظهور تردید ایجاد کند. اساسا یکی از عقلایی ترین احتمال در علت اختلاف بین احادیث آن است که در زمان صدور قراینی بوده که اصلا ظهور دز غموم و اطلاق را منهدم می کرده است. توجه به این واقعیت ها مانع وثوق می شود. بله اگر غرفی را در نظر بگیریم که با این امور سر و کار نداشته چه بسا وثوق نعی یا حتی شخصی پیدا کند به ثبات. ولی عرف آشنا با این واقعیات چگونه وثوق می کند؟ و من هنا یظهر که در فهم ظواهر ادله با یک انسداد نوعی روبرو هستیم. نتیجه انسداد نیز حجیت ظن به ظهور زمان صدور است و این متوقف است بر فحص در استعمالات و فقه عامه و سایر قراین محتمل الدخل در شکل گیری ظهور. گفتتی است که این تقریب از انسداد مبتنی بر انسداد در معظم احکام نیست بلکه مبتنی بر انسداد در کشف ظواهر است و نتیجه اش هم حجیت ظن به حکم الله نیست بلکه حجیت ظن به ظهور زمان صدور است. تفصیل این بحث را دز مقاله ای بحث کردیم. |