دو ظهور حال منشا حجیت ظهور - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20) +---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36) +---- موضوع: دو ظهور حال منشا حجیت ظهور (/showthread.php?tid=3325) |
دو ظهور حال منشا حجیت ظهور - Payam_Khajei - 26-بهمن-1402 شهید صدر فرمودهاند: ظهور تصوری حجت بر کشف مراد استعمالی است و بعد از کشف مراد استعمالی، آن حجت بر کشف مراد جدی قرار داده میشود. یعنی دو موضوع برای حجیت وجود دارد «أنّ كلتا الدرجتين موضوع للحجيّة فإنّه لا بد أن تجري أوّلا أصالة المطابقة بين المدلول التصوّري و المدلول الاستعمالي، و ينقّح بذلك موضوع أصل ثان و هو أصالة المطابقة بين المدلول الاستعمالي و المدلول الجدّي، فيثبت بذلك المراد الجدّي للمولى.»
بیان این مطالب به عنوان تحلیل این که کلام چگونه کاشف است و ظهور دارد، اشکال ندارند. ظهور تصوری کاشف از مراد استعمالی است و ظاهر حال متکلم این است که مراد جدی او همان مراد استعمالی است. ولی همهی اینها ظهور خطاب است و ظاهر خطاب این است که «ما هو ظاهر تصورا مرادٌ استعمالیٌّ و جدیٌّ» اما این موضوع برای یک حجیت است و دو حجیت وجود ندارد و بعید است که ایشان بخواهند دو حجیت تصور کند، ما دو حجیت نداریم بلکه ظهور کلام در کشف از مراد جدی متکلم اگر منعقد شد که آن ظهور تصدیقی نسبت به مراد جدی متکلم است، عقلاء به آن عمل میکنند. و در صورت وجود قرینه بر هزل یا تقیه و عدم انعقاد مراد جدی عقلاء به این خطاب عمل نمیکنند. و در این صورت اگر هزل یا تقیه اثری داشته باشند این اثر بر این خطاب که از باب هزل یا تقیه صادر شد مترتب میشود و در صورتی که اثری نداشته باشند به صرف وجود قرینه بر این که این کلام مراد جدی مولی نیست از موضوع حجیت خارج میشود. و بعید است که ایشان بخواهند دو حجیت تصور کنند.
بنابراین تحلیل کاشفیت و ظهور کلام این است که ظهور تصوری خطاب «جئنی بأسد» در حیوان مفترس است و وقتی قرینهای بر خلاف بیان نشد خطاب ظهور تصدیقی پیدا میکند در این که مراد استعمالی این متکلم نیز همین حیوان مفترس است. و ظهور حال متکلم نیز این است که هر چیزی که مراد استعمالی او است مراد جدی او نیز هست زیرا داعی هزل خلاف متعارف است ولی حجیت یعنی بنای عقلاء که روح آن به منجزیت و معذریت برمیگردد فقط یک چیز است و آن این است که ظاهر تصدیقی خطاب در این است که مراد جدی متکلم نیز همین مطلب است که بیان کرده است، و این ظهور مورد اعتماد و احتجاج عقلاء است.
به عبارت دیگر: ظاهر حال هر متکلمی این است که خطاب را در همان ظاهر تصوری آن استعمال میکند مگر این که قرینه بر خلاف آن ذکر کند و ظاهر حال دوم او این است که هر چیزی که مراد استعمالی او باشد مراد جدی او نیز است زیرا ظاهر حال متکلم این است که به داعی جد سخن میگوید نه به داعی هزل یا تقیه ولی اینها منشأ حجیت هستند و این دو ظهور حال ظهور به خطاب میدهند که مراد جدی متکلم از «جئنی بأسد» این است که واقعا اتیان حیوان مفترس را بر مکلف واجب کرده است و این موضوع حجیت میشود.
و این مطلبی است که مرحوم نایینی رحمه الله بیان کردند که فقط یک حجیت وجود دارد و موضوع آن نیز ظهور جدی کلام است . بله اگر ظهورها را تحلیل کنیم ظهور تصدیقی خطاب ناشی از دو ظهور حال است.
¨ خارج اصول - 16/11/1402
|