مباحثه، تالار علمی فقاهت
اشکال آقای خویی در اجماع تشرفی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: اشکال آقای خویی در اجماع تشرفی (/showthread.php?tid=3346)



اشکال آقای خویی در اجماع تشرفی - Payam_Khajei - 4-اسفند-1402

صاحب کفایه فرموده‌اند: احتمال دارد بعضی اوحدی از علماء که ادعای اجماع کردند مشرف به محضر امام عج شدند و از ایشان حکم را گرفتند ولی چون نمی‌توانست بگوید «من این حکم را از امام (عج) اخذ کردم» ادعای اجماع بر این مطلب کردند .


این احتمال که شخصی امام عج را رؤیت کند و از ایشان حکم را اخذ کنند و بعد همان حکم را به اسم اجماع نقل کند، موهوم است و بر فرض که چنین احتمالی وجود داشته باشد ادعای اجماع، ظهوری در این مطلب ندارد.
 
بررسی امکان رؤیت امام عج در زمان غیبت
مرحوم خویی فرموده‌اند: ادعای رؤیت در زمان غیبت مسموع نیست و ادعای رؤیت از کسی نباید پذیرفته شود چه ایشان بالمطابقه این مطلب را ادعا کند و چه بالالتزام یعنی به اسم اجماع چنین مطلبی را ادعا کنند . ظاهرا مستند این مطلب، روایت «حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُكَتِّبُ قَالَ: كُنْتُ بِمَدِينَةِ السَّلَامِ –یعنی بغداد- فِي السَّنَةِ الَّتِي تُوُفِّيَ فِيهَا الشَّيْخُ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيُّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ فَحَضَرْتُهُ قَبْلَ وَفَاتِهِ بِأَيَّامٍ فَأَخْرَجَ إِلَى النَّاسِ تَوْقِيعاً نُسْخَتُهُ- بسم الله الرحمن الرحيم‏- يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ يَقُومُ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ الثَّانِيَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ‏ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ سَيَأْتِي شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ- حسن بن احمد مکتّب می‌‌گوید ما این توقیع را یادداشت کردیم روز ششم رفتیم محضر سمری و هو یجود بنفسه، دیدیم در حال احتضار است فقیل له من وصیک من بعدک فقال لله امر هو بالغه و مضی یعنی مات رضی الله عنه فهذا آخر کلام سمع منه، این را هم صدوق در کمال الدین جلد 2 صفحه 516 نقل می‌‌کند و هم شیخ طوسی در کتاب الغیبة صفحه 395 نقل می‌‌کند.

سند این روایت ضعیف است زیرا الحسن بن احمد المکتب توثیق ندارد مگر این که وثوق به متن پیدا شود که این بعید نیست. ولی مهم این است که ما یقین داریم به این که «فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَاذِبٌ مُفْتَرٍ» مصلحت در جعل آن بوده است یعنی باید اصل، بر کذب مدعی مشاهده گذاشته شود تا سوء استفاده نشود و الا تواتر اجمالی بر تشرف بعضی از بزرگان خدمت امام عج وجود دارد.

[استاد در ادامه موارد متعددی از تشرف به محضر حضرت صاحب الزمان(عج) را نقل می کنند که علاقه مندان رجوع بفرمایند.]
 
¨    خارج اصول - 1 اسفند 1402