مباحثه، تالار علمی فقاهت
تمسک به عموم تعلیل آیه نبأ برای اثبات حجیت شهرت فتوائیه - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: تمسک به عموم تعلیل آیه نبأ برای اثبات حجیت شهرت فتوائیه (/showthread.php?tid=3350)



تمسک به عموم تعلیل آیه نبأ برای اثبات حجیت شهرت فتوائیه - Payam_Khajei - 5-اسفند-1402

بعضی برای اثبات حجیت شهرت به عموم تعلیل آیه‌ی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى‏ ما فَعَلْتُمْ نادِمينَ»   تمسک کردند. زیرا مراد از «جهالت» سفاهت است و از این تعبیر فهمیده می‌شود که در مورد امارات هر کجا عمل به آن اماره مصداق سفاهت نباشد عمل به آن جایز است و عمل به شهرت، مصداق عمل به سفاهت نیست لذا عمل به آن جایز است.


این بیان نیز تمام نیست و دلالت بر حجیت شهرت ندارد زیرا اولا: جهالت به معنای غیر علم است نه به معنای سفاهت زیرا ظاهر جهل در مقابل علم است نه در مقابل عقل و اینکه مرحوم کلینی در کافی کتاب العقل و الجهل نوشته است سبب نشود که ظهور جهل در سفاهت باشد.

ثانیا: بر فرض که مراد از جهالت سفاهت باشد ولی شهرتی که حجیت آن در رتبه سابق احراز نشده است عمل به آن عمل به سفاهة است و در صورتی عمل به آن عمل عن سفاهةٍ نیست که در رتبه سابق لااقل حجیت عقلائیه آن احراز شود در حالی که هنوز حجیت آن احراز نشده است.

ثالثا: معنای «لاتأکل النار لانه حامض»، «کُل ما لیس بحامض» نیست. زیرا ولو به سبب تعمیم علت از آن استفاده می‌شود که اکل چیزهای ترش دیگر غیر از انار نیز جایز نیست ولی از آن جواز اکل هر چیزی که ترش نیست فهمیده نمی‌شود. در این جا نیز معنای «لاتعمل بخبر الثقة لانه عمل بسفاهة» «کل ما لم یکن عملا بسفاهة فارتکبه» نیست بلکه فقط نهی در این خطاب شامل عملی که به سفاهت نیست نمی‌شود همانطور که در مثال اکل رمان، نهی شامل چیزی که ترش نیست، نمی‌شود ولی ممکن است اکل طعام شیرین در یک دلیل دیگری فی الجمله متعلق نهی باشد.
بنابراین تعلیل ولو معمم است ولی معنای آن این نیست که در مواردی که این تعلیل نباشد حکم مخالف این خطاب برای آن ثابت می‌شود.

¨    خارج اصول - 02/12/1402



RE: تمسک به عموم تعلیل آیه نبأ برای اثبات حجیت شهرت فتوائیه - مسعود عطار منش - 26-فروردين-1403

(5-اسفند-1402, 23:01)Payam_Khajei نوشته: این بیان نیز تمام نیست و دلالت بر حجیت شهرت ندارد زیرا اولا: جهالت به معنای غیر علم است نه به معنای سفاهت زیرا ظاهر جهل در مقابل علم است نه در مقابل عقل و اینکه مرحوم کلینی در کافی کتاب العقل و الجهل نوشته است سبب نشود که ظهور جهل در سفاهت باشد.

¨    خارج اصول - 02/12/1402
صرفا مرحوم کلینی جهل را در مقابل عقل قرار نداده است.
در کتب لغت قدیمی و اصیل جهل هم به عنوان نقیض علم و هم به عنوان نقیض عقل بیان شده است. از سوی دیگر برای تبیین معنای جهل، هم از حِلم استفاده شده که با تعقل در ارتباط است و هم از علم استفاده شده است.
بنابراین به نظر می رسد اشکال به این شکل وارد نیست.
در این زمینه چند واژه به هم مرتبط باید مورد واکاوی قرار گیرند؛ واژۀ علم و جهل و عقل و ظنّ. اینها واژگانی هستند که ارتباط معنایی وثیقی با یکدیگر دارند و در کتب لغت مکرر دیده می شود که برای تبیین معنای هر کدام، از دیگری کمک گرفته شده است.
بله در زمان کنونی ظاهر جهل، در مقابل علم است ولی ظهور واژگان در زمان صدور ملاک است نه زمان کنونی و بر استاد لازم است شواهدی بیاورند که در زمان صدور جهل به معنای سفاهت نبوده است.
با توجه به مجموع مطالب لغویین و استعمالات، شاید بتوان گفت جهل به معنای ناآگاهی و نادانستن است؛ این نادانستن گاهی به تناسبات حکم و موضوع بار منفی پیدا می‌کند که در زبان فارسی از آن به «ندانم‌کاری» یا «نادانی» تعبیر می شود ولی گاهی بار منفی ندارد و صرفاً به معنای ندانستن است. مثلاً در آیۀ شریفۀ «لا تکوننّ من الجاهلین» به نظر می‌رسد بار منفی دارد و به معنای نادانان است نه کسی که صرفاً نمی داند.
در مورد آیۀ نبأ نیز با توجه به تناسبات حکم و موضوع شاید بتوان گفت، بار منفی داشته و مقصود از «تصیبوا بجهالة» برخورد همراه با نادانی و ندانم کاری باشد؛ چون برخورد قهرآمیز و عقوبت نمودن یک عده بدون آگاهی، از نظر عقلاء نادانی و ندانم‌کاری است.