مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: معنای روایت «انه لم یعص الله و انما عصی سیّده» - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد قائینی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=24)
+---- موضوع: نکته علمی: معنای روایت «انه لم یعص الله و انما عصی سیّده» (/showthread.php?tid=3357)



معنای روایت «انه لم یعص الله و انما عصی سیّده» - محمد خداپرست - 10-اسفند-1402

معنای روایت «انه لم یعص لله و انما عصی سیّده»
 
عَلِيُّ‌ بْنُ‌ إِبْرَاهِيمَ‌، عَنْ‌ أَبِيهِ‌، عَنِ‌ ابْنِ‌ أَبِي عُمَيْرٍ، عَنْ‌ عُمَرَ بْنِ‌ أُذَيْنَةَ‌، عَنْ‌ زُرَارَةَ‌: عَنْ‌ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌، قَالَ‌: سَأَلْتُهُ‌ عَنْ‌ مَمْلُوكٍ‌ تَزَوَّجَ‌ بِغَيْرِ إِذْنِ‌ سَيِّدِهِ‌ ؟ فَقَالَ‌: «ذَاكَ‌ إِلىٰ‌ سَيِّدِهِ‌، إِنْ‌ شَاءَ‌ أَجَازَهُ‌، وَ إِنْ‌ شَاءَ‌ فَرَّقَ‌ بَيْنَهُمَا». قُلْتُ‌ : أَصْلَحَكَ‌ اللّٰهُ‌، إِنَّ‌ الْحَكَمَ‌ بْنَ‌ عُتَيْبَةَ‌ وَ إِبْرَاهِيمَ‌ النَّخَعِيَّ‌ وَ أَصْحَابَهُمَا يَقُولُونَ‌: إِنَّ‌ أَصْلَ‌ النِّكَاحِ‌ فَاسِدٌ ، وَ لَا تَحِلُّ‌ إِجَازَةُ‌ السَّيِّدِ لَهُ‌. فَقَالَ‌ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌: «إِنَّهُ‌ لَمْ‌ يَعْصِ‌ اللّٰهَ‌، إِنَّمَا عَصىٰ‌ سَيِّدَهُ‌، فَإِذَا أَجَازَهُ‌ فَهُوَ لَهُ‌ جَائِزٌ».
در کلمات علماء دو تفسیر و تبیین در مورد عصیان خداوند وجود دارد: یکی تفسیر عصیان به عصیان حکم وضعی (مرحوم آخوند در کفایه این تفسیر را اختیار نموده است)و دیگری تفسیر عصیان به عصیان حکم تکلیفی ابتدائی.(مرحوم نائینی در فوائد الاصول اینگونه تفسیر کرده است)
حمل عصیان بر عصیان وضعی خلاف ظاهر واژه عصیان است؛ زیرا عصیان به معنای نافرمانی و مخالفت با دستور است و این معنا در احکام وضعی وجود ندارد.
مثلا حکم به بطلام بیع غیر غرری عصیان خداوند نیست و چه بسا اراده بطلان از عصیان مجازا هم صحیح نباشد.
همچنین در تفسیر دوم اگر چه بر ظاهر اولیّه عصیان تحفظ شده است لکن حمل عصیان خداوند بر عصیان ابتدائی در مقابل عصیان سیّد که عصیان خداوند نیز هست، نیازمند تقدیر است که خلاف اصل عدم تقدیر خواهد بود.
به نظر ما روایت معنای دیگری دارد که هم خلاف ظاهر نیست و هم با اصول و قواعد شریعت مخالف نیست. مفاد این روایت این است که عبد با این کار(ازدواج بدون اذن سید)  عصیان خدا را نکرده است مطلقا.
توضیح مطلب:
قبلا در بحث امر به امر از صاحب فصول نقل کردیم که مفاد امر والدین به امر فرزندان به نماز،
جعل ولایت بر جعل تکلیف بر بچه است در عین اینکه تکلیفی که پدر جعل می­کند، حکم خدا
نیست و خدا بچه را مکلف نمی­داند (نه به نماز و نه به اطاعت از پدر) اما ولایت بر جعل تکلیف
برای پدر یعنی پدر خودش حق عقوبت فرزند را در صورت مخالفت دارد.
رابطه عبد و سید هم همین طور است. یعنی عبد از قبل خداوند متعال مکلف به اطاعت مولا نیست همان طور که صبی مکلف به اطاعت از پدر نیست در عین حال سید ولایت بر جعل تکلیف دارد و به تبع آن حق عقوبت عبد بر معصیت اوامرش هم دارد . وجوب شرعی اطاعت مولا بر عبد اگر چه در کلمات فقهاء مشهور است اما هیچ دلیلی بر آن نیست بلکه در روایات متعدد خلاف آن قابل استفاده است. (البته از روایات استفاده میشود فرار کردن و اباق بر عبد حرام است) مثلا در روایت منصور بن حازم آمده است:
محمّد بنُ إسِمَاعِيلَ عَنِ الفَضْلِ بنِْ شَاذَانَ و علی بن إبِراهِيمَ عَنْ أبيِه عَنِ ابنِْ أبي عُمَير عَنْ عَبد الرحمن بن الحجاج عنَْ منَصْور بن حاَزمٍ عنْ أبَيِ عبَدْ الله فی مملوک تزوّج بغیر اذن مولاه أ عاصٍ لله؟ قال عاصٍ لمولاه. قلت: أ حرام هو؟ قال: ما أزعم أنّه حرام و قل له: أن لا یفعل إلّا بإذن مولاه. (الکافی 5: 487)

مفاد ادله­ای مثل «ضَرَبَ اللّهُ  مَثلَاً عَبدْاً مَمْلوُكاً لا يقَدرُ عَلىَ شَيْءٍ»  چیزی بیش از این نیست که عبد قادر بر ایجاد امور اعتباری (عقد و ایقاع) نیست نه اینکه بر عبد اطاعت از مولا واجب است.
اینکه عبد خودش ملک مولا ست به این معنا ست که منافع او ملک مولا ست و لذا عبد حق تصرف در آن منافع را ندارد اما اولا نکاح مثل سایر امور اعتباری تصرف نیست و ثانیا مفاد این ادله این نیست که عبد حتی حق ندارد بدون اذن مولا تکلم هم بکند (مثلا قرآن بخواند یا ذکر بگوید یا حرف بزند و ...).

خارج اصول استاد قائینی ج 87؛ 28 بهمن 1402