مباحثه، تالار علمی فقاهت
اهل خبره بودن علمای لغت - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد عابدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=83)
+---- موضوع: اهل خبره بودن علمای لغت (/showthread.php?tid=3412)



اهل خبره بودن علمای لغت - خیشه - 6-ارديبهشت-1403

یک بحث این است که آیا لغویون اهل خبره هستند یا نه؟ لغویون معمولا موارد استعمالات لغت را ذکر میکنند یا معنای حقیقی را؟ در ابتدا به نظر میاید که لغویون موارد استعمالات ذکر میکنند یعنی میگویند این کلمه در این آیه معنایش این است. یعنی مورد استعمال را میگوید. و اگر کسی مورد استعمال را بلد باشد اهل خبره نیست.چون آن چیزی که ما میخواهیم معنای حقیقی را میخواهیم نه معنای مستعمل فیه. ولی اگر کسی بگوید آنچه را که لغویون میگویند به ضمیمه اصل عدم قرینه میشود ثابت کرد که این معنای حقیقی است. به عبارت دیگر، اصلا این که کتاب لغت را گذاشته اند کتاب لغت مثلا میگویند صحاح اللغه یعنی دارد معنای حقیقی ذکر میکند. و الا اگر کتابی بخواهد موارد استعمال ذکر کند این اصلا کتاب لغت نیست این کتاب جامع الاستعمالات است. نه معجم اللغه. یعنی خود اسم کتاب لغت شاهد این است. علاوه بر این میتوان گفت وقتی کتاب لغت چند معنا برای لغت ذکر میکنند معنای اول حقیقی است و معنای دوم و سوم شاید مجاز باشد و البته شاید هم مجاز نباشد بلکه مشترک لفظی باشد. یعنی بگوییم اصل در هر کتاب لغتی این است که معنای حقیقی را ذکر کند و معنای حقیقی همان معنای اول است. اگر  هم کسی این حرفها را قبول نکند میتوانیم بگوییم که اصلا ما در فقه و اصول نه معنای حقیقی میخواهیم و نه مجازی. آن که به درد ما میخورد ظاهر کلام است. ظهورات عرفی را ما میخواهیم حالا میخواهد حقیقت باشد یا مجاز باشد یا کنایه باشد. اگر ملاک ظهور عرفی باشد کتاب لغت با ذکر موارد استعمال ظهور لفظ را بیان میکند. یعنی میگوید از فلان کلمه این معنا را میفهمند.
نتیجه این میشود که اهل لغت خبره در آن چیزی که ما میخواهیم هست. یعنی اهل لغت خبره هستند.


RE: اهل خبره بودن علمای لغت - مسعود عطار منش - 8-ارديبهشت-1403

(6-ارديبهشت-1403, 21:20)خیشه نوشته:  اگر  هم کسی این حرفها را قبول نکند میتوانیم بگوییم که اصلا ما در فقه و اصول نه معنای حقیقی میخواهیم و نه مجازی. آن که به درد ما میخورد ظاهر کلام است. ظهورات عرفی را ما میخواهیم حالا میخواهد حقیقت باشد یا مجاز باشد یا کنایه باشد. اگر ملاک ظهور عرفی باشد کتاب لغت با ذکر موارد استعمال ظهور لفظ را بیان میکند. یعنی میگوید از فلان کلمه این معنا را میفهمند.
نتیجه این میشود که اهل لغت خبره در آن چیزی که ما میخواهیم هست. یعنی اهل لغت خبره هستند.

فرمایش اخیر ایشان بسیار خوب است. این بحث های حقیقت و مجاز و ... معلوم نیست اصلاً در آن زمان ها مطرح باشد. در کتب لغت قدیمی مثل العین که به زمان اهل بیت علیهم السلام نزدیک است چگونه می‌توان انتظار داشت که دغدغۀ تفکیک حقیقت و مجاز را داشته باشد.
آن مقداری که قابل دفاع است همین است که آین ها دغدغه داشتند معانی رایج در کلمات را بیان کنند خواه حقیقی باشد و خواه مجازی.
ملاک در احتجاج هم معنای ظاهر است خواه حقیقی باشد و خواه مجازی.