مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: شمول حدیث لاتعاد نسبت به جاهل مقصر ملتفت - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9)
+---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14)
+---- موضوع: نکته علمی: شمول حدیث لاتعاد نسبت به جاهل مقصر ملتفت (/showthread.php?tid=383)



شمول حدیث لاتعاد نسبت به جاهل مقصر ملتفت - فرهادی - 10-آذر-1393

شمول حدیث لاتعاد نسبت به جاهل مقصر ملتفت
مشهور حدیث لاتعاد را اصلا شامل جاهل چه قاصر و چه مقصر نمی دانند. بلکه آن را تنها مختص به ناسی می دانند. بنابراین طبق نظر مشهور حتی اگر خللی از روی جهل قصوری به واجبات نماز برساند، نماز باطل می شود.
این نظر صحیح نیست. حدیث لا تعاد اطلاق دارد و علاوه بر ناسی، شامل جاهل(قاصر و مقصر غیر ملتفت)، هم می شود. البته جاهل مقصر ملتفت را شامل نمی شود. زیرا حدیث لاتعاد مربوط به فرضی است که بعد از عمل ملتفت و متوجه خلل می شود و می خواهد اعاده کند، نه کسی که حین العمل ملتفت بوده است. تعبیر اعاده انصراف دارد به این که قبل از زمان امکان اعاده، ملتفت نبوده است.
حضرت آیت الله خویی«ره»، این حدیث را شامل جاهل مقصر (اعم از ملتفت و غیر ملتفت)نمی دانند. به نظر ایشان اگر حدیث لاتعاد، جاهل مقصر را هم بگیرد، در این صورت روایاتی که درباره برخی خلل گفته اعاد الصلاة، باید مختص به جاهل متلفت و عالم عامد شود، در حالی که نوعا، افراد از روی علم و عمد، نماز خود را باطل نمی کنند. بنابراین این موجب می شود این روایات بر فرد نادر حمل شود که مستهجن است.
اما این استدلال تمام نیست. زیرا:
اولا: این ندرت، ندرت بعد از عمل و به سبب خود خطاب است که استهجان ندارد و لو هیچ مصداقی نداشته باشد مثل خطاب السارق والسارقه، که بعد از جعل، افراد این حکم بسیار نادر شدند اما قبل از خطاب، نادر نبودند. ندرت قبل از عمل است که مستهجن و قبیح است.
ثانیا: صغرویا در مقام، ندرت صدق نمی کند. اگر عالم عامد را بر عالم بالوجدان حمل کنیم، نادر می شود. اما قطعا مراد از عالم، اعم از علم وجدانی است. عالم شامل کسی است که حجت بر آن تمام شده، نیز می شود. در این صورت مصادیق این خطابات تمام نادر نخواهد بود زیرا افراد زیادی هستند که اهمیت به حجت نمی دهند و بر طبق آن عمل نمی کنند.
ثالثا: حضرت آیت الله خویی «ره»، برای حل تعارض بین حدیث لاتعاد و مثلا روایت، من ترک القرائة اعاد الصلاة، جاهل مقصر را (و لو اطلاق حدیث لاتعاد شامل آن می شود)، از مصادیق روایت دوم قرار دادند. در حالی در این فرض تعارض مستقر است و نمی توان، برای حل تعارض، بخشی از افراد حدیث لاتعاد را از آن خارج و در حدیث دیگر وارد نماییم. این حل و جمع غیر عرفی و تبرعی است.