تعاقب الحادثین یعنی موضوع حکم شرعی مرکب از دو جزء است مانند طواف و عدم الحیض. می دانیم این زن طواف کرد و حائض هم شد اما اول طواف کرد بعد حیض شد یا بالعکس یعنی دو حادثه مستقل است منتها شارع اینها را با هم ترکیب کرده است ما گفتیم از صحیحه زراره و فهم عرفی استفاده می شود که استصحاب در معلوم التاریخ جاری نیست ولی آقای سیستانی و آقای خویی می گویند تعارض است.
اما توارد الحالتین یک موضوع بسیط زمانی موجود بود و زمانی معدوم. نمی دانیم اول موجود شد بعد معدوم یا بالعکس . در اینجا صاحب الکفایة می گوید استصحاب در معلوم التاریخ جاری است ولی در مجهول جاری نیست و بیان فنی که برای آن آورده است این است که زمان یقین از زمان شک جدا باشد برخلاف تعاقب حادثین که شبهه این است که زمان شک جدا باشد از زمان یقین.
ولی ما دراینجا می گوییم هر دوجاری است و تعارض می کنند آقای خویی در اینجا هم تعارض قائل شده است