مباحثه، تالار علمی فقاهت
عدم تبعیت احکام از مصلحت در مجعول - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مطالب علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=28)
+--- موضوع: عدم تبعیت احکام از مصلحت در مجعول (/showthread.php?tid=891)



عدم تبعیت احکام از مصلحت در مجعول - سید حسین منافی - 16-خرداد-1396

از برخی از آیات و روایات استفاده می شود که لزوماً احکام تابع مصالح و مفاسد در مجعول (فعل) نیست، بلکه گاهی نکات بیرونی در جعل شارع تأثیر گذار است.
امّا آیات:
الف) «وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ.» سوره بقرة،آية:143
در این آیه شریفه به وضوح علّت جعل را منحصر در آزمایش مردم قرار داده است.
ب) «وَ عَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِبَغْيِهِمْ وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ.» سوره أنعام‏، آية:146
تعبیر «ذلک جزیناهم ببغیهم» به وضوح می رساند که مصلحت در جعل بوده است.
ج) «فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيراً.» سوره نساء، آية: 160
د) «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ.» سوره مائدة، آية: 94
و) داستان أمر حضرت ابراهیم به ذبح حضرت اسماعیل: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَ نَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هذَا لَهُوَ الْبَلاَءُ الْمُبِين.» سوره صافّات‏، آية: 102-106
امّا روایات:
الف) صحیحه علی التحقیق: «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) دِيَةَ الْعَيْنِ وَ دِيَةَ النَّفْسِ وَ حَرَّمَ النَّبِيذَ وَ كُلَّ مُسْكِرٍ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله) مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونَ جَاءَ فِيهِ شَيْ‌ءٌ قَالَ: نَعَمْ لِيَعْلَمَ مَنْ يُطِيعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَعْصِيهِ.» الكافي؛ ج‌1، ص: 267
ب) صحیحه: «عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السّلام) قَالَ: إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يُطِيعُهُ وَ مَنْ يَعْصِيهِ.» الكافي؛ ج‌3، ص:21
در مورد این نظریّه شبهاتی وجود دارد که به بررسی آنها می پردازیم.
شبهه اوّل: روایت راجع به وضوء خلاف وجدان است؛ زیرا نوعاً انسان با وضوء گرفتن احساس معنویّت و تقرّب می نماید. پس معلوم می شود در خود وضوء گرفتن مصلحتی وجود دارد.
پاسخ: اوّلاً: ممکن است این قرب به خاطر قصد قربتی باشد که شخص در وضوء گرفتن دارد.
و ثانیاً: ممکن است خود وضوء مصلحت غیر ملزمه داشته باشد و الزام آن به خاطر مصلحت در جعل باشد.
شبهه دوم: در خصوص روایت راجع به وضوء، این روایت معارض دارد.
آيه شريفه مي فرمايد: «مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْكُم مِّنْ حَرَج وَلَـكِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَكُمْ.»
علت غسل که مثل وضو انرا طهارت ميخوانيم علت جعل آن همان تطهير است و مصلحت در متعلق است و نه جعل و امتحان هم در کار نبوده است.
پاسخ: چنانچه اشاره شد ممکن است وضوء مصلحت غیر ملزمه داشته باشد و الزام آن به خاطر مصلحت در جعل باشد و این مقتضای جمع بین روایت مذکور و آیه شریفه است.
شبهه سوم: این آیات و روایات معارضاتی دارد.
الف) روايت حجّۀ الوداع که رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
اى مردم، قسم به خدا هیچ چیزی وجود ندارد که سبب نزدیکی شما به بهشت و دوری شما از جهنم شود، مگر این‌که من شما را به آن امر نمودم، و هیچ چیزی وجود ندارد که شما را به آتش جهنم نزدیک و از بهشت دور کند، مگر این‌که شما را از آن نهی کردم . ظهور اين روايات در اين هست که خود متعلق داراي مصلحت هست و نه جعل آنها.
پاسخ: روایت حجّۀ الوداع معارض نیست؛ زیرا حضرت فرموده اند که هر آنچیزی که مصلحت دارد بدان امر کرده و هر چیزی که مفسده دارد از آن نهی کردم ولی ممکن است برخی از اوامر مصلحت در مجعول نداشته یا برخی نواهی مفسده در مجعول نداشته باشد و به عبارت دیگر ملازمه مستفاد از این روایت از یک طرف است نه دو طرف، یعنی هر جا مصلحت در مجعول است امر به آن شده است ولی این به این معنا نیست که هر جا امر شود مصلحت در مجعول وجود دارد.
ب) در آیه شریفه می فرماید: «و یحلّ لهم الطیبات و یحرّم علیهم الخبائث» پس هر چه أمر شده ذات عمل طیّب است و هر آنچه نهی شده ذات عمل خبیث است.
پاسخ: عین پاسخ شهه دوم در اینجا جاری می گردد.
ج) نامه امیر المؤمنین (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام): «فإنّه لم یأمرک إلّا بحسنٍ و لم ینهک إلّا عن قبیحٍ.»
پاسخ: این روایت به قرینه سایر آیات و روایات حمل بر غلبه می شود.
د) «عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَخْبِرْنِي جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى الْخَمْرَ وَ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ؟ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَمْ‏ يُحَرِّمْ‏ ذَلِكَ‏ عَلَى عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ سِوَاهُ رَغْبَةً مِنْهُ فِيمَا حَرَّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا زُهْداً فِيمَا أَحَلَّ لَهُمْ وَ لَكِنَّهُ خَلَقَ الْخَلْقَ وَ عَلِمَ عَزَّ وَ جَلَّ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا يُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ تَفَضُّلًا مِنْهُ عَلَيْهِمْ بِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمَصْلَحَتِهِمْ وَ عَلِمَ مَا يَضُرُّهُمْ فَنَهَاهُمْ عَنْهُ وَ حَرَّمَهُ عَلَيْهِم‏.» الكافي؛ ج‏6 ؛ ص242
پاسخ: این روایت تنها در مورد خوردنی ها و آشامیدنی هاست، علاوه بر اینکه قابل حمل بر غلبه می باشد.
و) «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا (علیه السلام) كَتَبَ إِلَيْهِ بِمَا فِي هَذَا الْكِتَابِ جَوَابَ كِتَابِهِ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنْهُ‏ جَاءَنِي كِتَابُكَ تَذْكُرُ أَنَّ بَعْضَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ يَزْعُمُ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يُحِلَّ شَيْئاً وَ لَمْ يُحَرِّمْهُ لِعِلَّةٍ أَكْثَرَ مِنَ التَّعَبُّدِ لِعِبَادِهِ بِذَلِكَ قَدْ ضَلَّ مَنْ قَالَ ذَلِكَ‏ ضَلالًا بَعِيداً وَ خَسِرَ خُسْراناً مُبِيناً لِأَنَّهُ لَوْ كَانَ ذَلِكَ لَكَانَ جَائِزاً أَنْ يَسْتَعْبِدَهُمْ بِتَحْلِيلِ مَا حَرَّمَ وَ تَحْرِيمِ مَا أَحَلَّ حَتَّى يَسْتَعْبِدَهُمْ بِتَرْكِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ أَعْمَالِ الْبِرِّ كُلِّهَا وَ الْإِنْكَارِ لَهُ وَ لِرُسُلِهِ وَ كُتُبِهِ وَ الْجُحُودِ بِالزِّنَا وَ السَّرِقَةِ وَ تَحْرِيمِ ذَوَاتِ الْمَحَارِمِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنَ الْأُمُورِ الَّتِي فِيهَا فَسَادُ التَّدْبِيرِ وَ فَنَاءُ الْخَلْقِ إِذِ الْعِلَّةُ فِي‏ التَّحْلِيلِ‏ وَ التَّحْرِيمِ التَّعَبُّدُ لَا غَيْرُهُ فَكَانَ كَمَا أَبْطَلَ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ قَوْلَ مَنْ قَالَ ذَلِكَ إِنَّا وَجَدْنَا كُلَّ مَا أَحَلَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَفِيهِ صَلَاحُ الْعِبَادِ وَ بَقَاؤُهُمْ وَ لَهُمْ إِلَيْهِ الْحَاجَةُ الَّتِي لَا يَسْتَغْنُونَ عَنْهَا وَ وَجَدْنَا الْمُحَرَّمَ مِنَ الْأَشْيَاءِ لَا حَاجَةَ بِالْعِبَادِ إِلَيْهِ وَ وَجَدْنَاهُ مُفْسِداً دَاعِياً الْفَنَاءَ وَ الْهَلَاكَ.» علل الشرائع ؛ ج‏2؛ ص592
پاسخ: حضرت در مقابل نظریّه ای که تبعیت احکام از مصالح در مجعول را به طور کلّی منکر است این فرمایش را ایراد فرموده است، علاوه بر اینکه این روایت نیز به قرینه سایر آیات و روایات حمل بر غلبه می شود.


RE: عدم تبعیت احکام از مصلحت در مجعول - 89194 - 16-بهمن-1396

سلام و عرض ادب و احترام
ج) نامه امیر المؤمنین (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام): «فإنّه لم یأمرک إلّا بحسنٍ و لم ینهک إلّا عن قبیحٍ.»
در پاسخ به این روایتِ معارض فرمودید که این از باب جمع بین ادله حمل بر مورد غالب می شود. لکن روایت فوق الذکر  داخل در دایره نصوص است؛ به عبارت دیگر این روایت تصریح در این دارد که نمی شود امری باشد ولی متعلق امر دارای مصلحت نباشد. اگر کسی بگوید در بعضی موارد می شود که متعلق امر مصلحت ندارد به او می گوییم که این با حصری که در این روایت آمده اصلا سازگار نیست. لذا دلالت این روایت هم چنان به قوت خود باقی است و با ادله ای که اقامه شد در تعارض است.