مباحثه، تالار علمی فقاهت
معنای میزان الاعمال بودن امیرالمومنین علیه السلام (قسمت دوم) - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: آموزش تحقیق و پژوهش (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=46)
+--- انجمن: موضوعات مناسب برای تحقیق و پژوهش (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=47)
+--- موضوع: معنای میزان الاعمال بودن امیرالمومنین علیه السلام (قسمت دوم) (/showthread.php?tid=910)



معنای میزان الاعمال بودن امیرالمومنین علیه السلام (قسمت دوم) - meisam - 14-شهريور-1396

باسمه تعالی
السلام علیک یا میزان الاعمال
اگر میزان بودن اعمال را بخواهیم با ترازو ظاهری مقایسه کنیم میزان به معنای کفه ترازو نیست بلکه به معنای آن وزنه ای است که در کفه قرار می گیرد.
از این جا به بحث انسان کامل رسیدیم. بهترین آیه در این مورد آیه 33 سوره مبارکه بقره است «انی جاعل فی الارض خلیفه»
بسیاری از مباحث ذیل بحث خلافت الهی قابل طرح است. طاق دیس به داستان آفریده شدن آدم پرداخته است. رساله الطیر ابوعلی سینا هم به همین مساله البته بدون رویکرد شیعی پرداخته است.
این آیه دارای 4 جهت است:
1.    آیا مقصود همه انسان هاست یا جنس است یا خصوص حضرت آدم است؟ اگر همه منظور باشد، استغراق باید در کار باشد که نشانه ای از آن در کار نیست. همچنین خصوص حضرت آدم ع هم قرینه بر نکره مقصوده بودن وجود ندارد. پس جنس مراد است و اشاره به فلسفه خلقت دارد.[1]
2.    آیا منظور در همه زمان هاست یا یک بار است؟ اگر تنها یک بار باشد، خود به خود به حضرت آدم منطبق می شود. سید رضی در شرح کافیه فرموده: اگر اسم فاعل نکره باشد و با تنوین آمده باشد و مقید به احد الازمنه نباشد، مفید استمرار است.[2]
3.    در این جایگاه خاص، آیا انسان کامل مقصود است یا همه انسان ها مطرح هستند؟ آلوسی فخر رازی، کنز الدقائق انسان کامل را بیان کردند. در تفسیرهای عرفانی به قطب معنا شده است. در تفاسیر شیعی به ائمه علیهم السلام تفسیر شده. در تفاسیر اهل سنت انسان کامل را به خلفاء معنا کرده اند. اما بقیه مثل علامه قائل به عکس آن هستند، دو شاهد داریم:
·       در آیاتی خداوند می فرماید ما بعد از قوم نوح شما را خلیفه زمین قرار دادیم.
·       وقتی ملائکه اعتراض به خون ریزی کردند، خداوند نفی نکرد در حالی که انسان کامل از این مساله مبری هستند.
4.    اصل بحث این است که در چه مواردی انسان خلیفه خداوند است؟
·       بخشی آن را در حکم دانسته اند. یعنی حکم به او سپرده شده است. شاهدی برای آن وجود ندارد.
·       برخی آن را به بحث ولایت دانسته اند. یعنی ولایت تکوینی در تصرف عالم هستی را به آنها سپرده شده است. اولا شاهدی برای آن وجود ندارد.
·       منظور جانشینی خداوند در صفات الهی است. یعنی مقامات خداوند در انسان ها تجلی خواهد کرد. این نظر از چند زاویه مورد تایید است.
ü            اسماء الهی هم به تجلی این اسماء در انسان ها معنا شده است. این اسمائ برای سه کارکرد بیان شده اند:
1.    معرفت به خداوند توسط اسماء است.
2.    تقاضای ما به خداوند توسط اسماء است.
3.    انسان باید خود را مظهر این اسماء قرار دهد.
ü            البته مقصود در اسماء در جاهایی که امکان دارد مقصود است.
با این تفاصیل مقصود از خلیفه الهی استعداد آن است نه اینکه بالفعل اینگونه باشد.
لذا میزان اعمال امیرالمومنین علیه السلام شاید به خلیفه بودن و انسان کامل بودن ایشان اشاره نمی کنند.


[1]. علامه طباطبایی مویداتی هم ذکر کرده است.
[2]. ج 2، ص 221 یا 222.