مباحثه، تالار علمی فقاهت
تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5)
+--- انجمن: مطالب علمی (فقهی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=27)
+--- موضوع: تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن (/showthread.php?tid=926)



تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن - 82036 - 4-آذر-1396

امام باقر (ع)می‏فرماید: «تقیه از برنامه‏های دین من و پدران من است و کسی که به وظیفه ‏تقیه عمل نکند، ایمان ندارد»
وسائل‏الشیعة، ج 16، ص210.
 
امام صادق ‏(ع)می‏فرماید: «پدرم هماره ‏این نکته را یادآور می‏شد که هیچ چیز به ‏اندازه «تقیه‏» چشم مرا روشن نمی‏سازد. زیرا «تقیه‏» سپر مؤمن  و وسیله حفظ مؤمن است».
الکافی، ج2، ص220، ح 14
 
امام هادی‏(ع)به شخصی به نام «داود»می‏فرماید: «اگر بگویی تارک تقیه مثل تارک‏ نماز است، راست گفته‏ای».
 من ‏لایحضره‏ الفقیه، ج 2، ص127.
 


RE: تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن - 82036 - 4-آذر-1396

(4-آذر-1396, 13:05)82036 نوشته: مداراة" از ریشه "دری" به منای مهربان بودن، و رضایت کسى را جلب کردن و خواسته‏اش را بر آورده نمودن است.

از همین معنا است روایتی که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: ریشه خرد پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است بدون پایمال کردن حق


بنابر این تقیه مداراتی عبارت است از: اظهار محبت و دوستی نمودن با دیگران و در عمل نیز هماهنگ نمودن کارها با عمل آنان 



RE: تقیه مداراتی و بررسی ادله تقیه نسبت به شمول آن - 82036 - 5-آذر-1396

(4-آذر-1396, 13:11)82036 نوشته: مداراة" از ریشه "دری" به منای مهربان بودن، و رضایت کسى را جلب کردن و خواسته‏اش را بر آورده نمودن است.

مهیار، رضا، فرهنگ أبجدی عربی - فارسی، ص 34، انتشارات اسلامى، چاپ اول، تهران، 1410 هـ ق.



از همین معنا است روایتی که از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است: ریشه خرد پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است بدون پایمال کردن حق

علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ‏74، ص 147، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.



بنابر این تقیه مداراتی عبارت است از: اظهار محبت و دوستی نمودن با دیگران و در عمل نیز هماهنگ نمودن کارها با عمل آنان
 

زحیلى، وهبة بن مصطفى، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج ‏3، ص 205، ‏ دار الفکر المعاصر، چاپ دوم، بیروت دمشق‏، 1418 ق‏.