مباحثه، تالار علمی فقاهت
مساله جدید: تعارض دلیل لبی و لفظی - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=36)
+---- موضوع: مساله جدید: تعارض دلیل لبی و لفظی (/showthread.php?tid=939)



تعارض دلیل لبی و لفظی - فقه جواهری - 2-دي-1396

تعارض گاهی بین دو دلیل لفظی است که حالا یا نسبت تباین است یا نسبت عموم و خصوص من وجه است و مطابق با احکام باب تعارض برخورد می شئود اما اگر یکی دلیلش لبی بود، دلیل لبی یعنی ما قطع پیدا کنیم از اجماع یا سیره به حکم شرعی. اگر ما قطع داریم به حکم شرعی، دیگر خطابی که ظاهر است در خلاف او ارزشی ندارد، چون ظهور بر خلاف علم وجدانی که معتبر نیست و محال است در مقابل دلیل قطعی دلیل ظنی قرار بگیرد و با او تعارض کند واگر قطع نداریم به این حکم شرعی که دلیلش لبی است، خب دلیل لبی اگر قطعی نباشد اعتبار ندارد ما حکم نمی توانیم بکنیم برخلاف آن فأین التعارض؟
 مثلا اگر کسی با خواهر زنش ازدواج کند، می گوئیم شاید ازدواجش صحیح است چون قبلا همسرش را طلاق داده است. و لکن اصالة الصحة در ازدواج با این خواهر زن لازم عقلی اش این است که آن زنش اولش دیگر طلاق داده شده و زن او نیست، اثر شرعی اش نیست 
لذا اگر شوهر فوت کرد، زوجه اولی می گوید استصحاب بقاء زوجیت هست ارث مرا بدهید، خواهر او می گوید اصالة الصحة است در ازدواج این مرد با من تعارض می کند اصالة الصحة در ازدواج با این خواهر زوجه اولی با استصحاب بقاء زوجیت زوجه اولی و گفته شده که اینها با هم تساقط می کنند.
اما اصالة الصحة دلیلش لبی است، استصحاب دلیلش لفظی است، واین اشکال پیش می آید که اصالة الصحة در این مورد علم اجمالی که استصحاب بقاء زوجیت اولی و اصالة الصحة در زوجیت زوجه ثانیه تعارض می کنند، در این فرض اصالة الصحة یا دلیل قطعی دارد پس قطع پیدا می کنیم به اینکه حکم ضد او جعل نشده است، یا دلیل قطعی ندارد، پس ما نمی توانیم حکم بکنیم به جریان اصالة الصحة در این حال. عموم دلیل استصحاب جاری است بلامعارض. اگر دلیل بر استصحاب بناء عقلاء بود و دلیل بر اصالة الصحة هم بناء عقلاء بود، آن وقت می شد تعارض بین دو دلیل لبی، و معنایش این است که در اینجا ما نه سیره بر این طرف داریم ونه سیره بر آن طرف. اما دلیل استصحاب عموم صحیحه زراره است و این مشکل پیش می آید که این دلیل ظنی است لااقل ظنی الدلالة است پس تعارض نمی کند با دلیل اصالة الصحة که دلیل لبی است.
ما تنها جوابی که تلاش کردیم به این شبهه بدهیم واین شبهه قویه است و ای کاش بیشتر به این شبهه پرداخته می شد و مغفول عنه قرار نمی گرفت این است که بگوئیم: سیره بر این است که لولا اینکه معارضی دارد در مورد علم اجمالی، بناء عقلاء بر اصالة الصحة است، و امضاء اصالة الصحة شرعا هم به همین نحو است که مقتضی برای اصالة الصحة هست لولا طرفیتها للعلم الاجمالی، ودلیل استصحاب هم ظاهر است در جعل استصحاب لولا المعارض. یعنی عرف ولو بخاطر غفلت نوعیه با این دلیل لبی بر اصالة الصحة معامله دلیل لفظی می کند، یعنی کشف می کند از سیره عقلائیه بر اصالة الصحة و امضاء آن توسط شارع، امضاء یک حکمی را که لولا المعارض جاری هست، وهمین استظهار از عموم دلیل استصحاب هم می شود. طبعا در ظرف معارضه هر دو مبتلای به معارض هستند و ترجیح یکی بر دیگری می شود ترجیح بلامرجح.
و اینکه ما بگوئیم احتمال می دهیم که شارع در این حال اصالة الصحة را جعل نکرده باشد، ولی عموم دلیل استصحاب اقتضاء می کند که استصحاب در طرف دیگر معارضه جعل شده باشد وتمسک به دلیل استصحاب می شود تمسک به دلیل با عدم علم به معارض.
 جوابش همین است که بگوئیم ارتکاز عرفی این نیست ولو این ارتکاز عرفی ناشی باشد از غفلت نوعیه. فکر می کنند چون اصالة الصحة لولا المعارض مقتضی جریان دارد، شارع هم به همین نحو این را امضاء کرده است. پس کأنه شارع گفته است تجری اصالة الصحة لولا المعارض، همین استظهار در دلیل لفظی استصحاب هم هست که یجری الاستصحاب لولا المعارض. آنوقت در ظرف معارضه جریان یکی بر دیگری ترجیحی ندارد