«رجال» بررسی تضعیفات ابن غضائری - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=5) +--- انجمن: مباحثات دروس خارج فقه (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=9) +---- انجمن: فقه استاد شهیدی (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=14) +---- موضوع: «رجال» بررسی تضعیفات ابن غضائری (/showthread.php?tid=940) |
بررسی تضعیفات ابن غضائری - فقه جواهری - 2-دي-1396 دو اشکال به کتاب ابن غضائری وارد شده است یک: عده ای گفته اند که ابن غضائری منفیگرا بود، همه را تضعیف میکرد لذا تضعیفات او ضعیف است ولی برخی مثل آقای زنجانی و آقای سیستانی دفاع میکنند از ابن الغضائری و معتقدند که او شخص محقق، نقاد و دقیق بود و آقای سیستانی از این اشکال جواب داده که شما عینک منفی زدی. چون ابن غضائری قسم ضعفای کتابش به دست علامه حلی افتاده، قسم ثقاتش پیدا نشده است. لذا اصلا منفی گرا نبوده و تضعیفهای او بیشتر از تضعیفهای دیگران نیست و حتی برخی موارد سعی میکند که تضعیف دیگران را جواب بدهد. دو: ما یک اشکال اساسی داریم تبعا لاستاذنا التبریزی که درست است که ابن غضائری رجال داشت، توثیقاتش معتبر است، تضعیفاتش هم معتبر است، ولی شیخ طوسی در فهرست گفت «أبو الحسين أحمد بن الحسين بن عبيد الله ابن غضائری رحمه الله فإنه عمل كتابين: أحدهما ذكر فيه المصنفات و الآخر ذكر فيه الأصول و استوفاهما على مبلغ ما وجده و قدر عليه غير أن هذين الكتابين لم ينسخهما أحد من أصحابنا و اخترم (ای مات) هو رحمه الله و عمد بعض ورثته إلى إهلاك هذين الكتابين و غيرهما من الكتب على ما يحكي بعضهم عنهم» جوان بود ابن غضائری، فوت کرد و تمام کتابهایش را از بین بردند. اولین کسی که این کتاب را مطرح کرد، ابن طاووس استاد علامه حلی بود که در تحریر طاووسی این کتاب را آورده است و بعد دیگران من جمله علامه حلی هم نقل کردند. اما نه علامه سند به این کتاب ذکر کرده و نه ابن طاووس و خود ابن طاووس میگوید من به این کتاب سند ندارم. آن وقت علامه حلی چه طور کتاب ابن غضائری به دستش رسیده؟ کتابی که نایاب است شیخ طوسی پیدا نکرده است، آن وقت ما بیاییم اصالة الحس جاری کنیم در حق علامه حلی؟ برخی گفتهاند که شیخ طوسی که خودش این را نمیگوید، میگوید علی ما حکی بعضهم. به نظر ما آن حکی بعضهم مربوط به جمله اخترم هو (یعنی جوانمرگ) و عمد بعض ورثته الی اهلاک هذین الکتابین و غیرهما است. اما اینکه هذین الکتابین لم ینسخهما احد من اصحابنا ظاهرش این است که خود شیخ دارد شهادت میدهد. وجهی ندارد ما از این شهادت شیخ رفع ید کنیم. لابد آقای سیستانی میگویند علامه حلی دارد نقل میکند از کتاب ابن الغضائری و شهادت میدهد که من از کتاب او دارم نقل میکنم و نجاشی هم بعضی عباراتی که دارد موافق است با آن نقل علامه از کتاب ابن الغضائری، معلوم میشود کتاب ابن الغضائری را نجاشی نگاه میکرده اما حالا چه جور شده شیخ طوسی گفته که لم یستنسخهما احد، میخواهند بگویند که شیخ طوسی اشتباه کرده است ولی ما حرفمان این است که حداقل این کتاب مشهور نبوده بین اصحاب یعنی کتاب در دسترس همه نبوده. و الا طریق مهم علماء متاخر شیخ طوسی است. متاخرین اسانید را میرسانند به شیخ طوسی. خب وقتی شیخ طوسی این کتاب را نداشت چه جور دست علامه رسیده؟ بله، نجاشی برخی از تعبیرهایش با این کلامهایی که از ابن غضائری نقل شده در کتاب رجال علامه، هماهنگ است پس معلوم میشود نجاشی بی اطلاع نبوده از کلمات ابن غضائری. اما شاید بی اطلاع نبوده از باب اینکه شفاهاً از هم شاگردیش شنیده (نجاشی با ابن غضائری پیش پدر ابن غضائری درست میخواندند) شاید استاد مشترک این مطالب را گفته ولی کتابش از بین رفته است بر فرض هم این کتاب رجال دست نجاشی باشد، نجاشی که در طریق اصحاب متاخر نیست به کتب قدماء. بودن کتاب دست نجاشی این کتاب را مشهور نمیکند. نجاشی آخر عمرش یک شخصی آمد پیشش اجازه نقل کتب از او گرفت لذا اصلا در طریق اصحاب به کتب نبوده است شهادت علامه حلی به این است که در کتاب ابن غضائری این نقل آمده است، با این اوصاف اصالة الحس جاری کردن در حق علامه حلی کار مشکلی است. ما روی این حساب میگوییم که ثابت نیست کتاب ابن الغضائری و لذا تضعیفش ثابت نمیشود. RE: بررسی تضعیفات ابن غضائری - 82036 - 4-دي-1396 اقوال در اعتبار رجال ابن غضائری: مجموعاً در مورد اعتبار این کتاب شش قول وجود دارد:
قول اول: این قول را مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی اختیار کرده و آن این است که این کتاب اساساً توسط غضائری و پسرش نوشته نشده بلکه تألیف برخی از معاندین شیعه است که خواسته اند با لطایف الحیل، اکابر شیعه را تخریب کنند لذا کتابی را تألیف کرده و برای موجه جلوه داده این کتاب بعضی از سخنان ابن غضائری را در این کتاب آورده اند. [الذریعه، ج4، ص 288.]
قول دوم: قول علامه حلی که ایشان میگوید این کتاب مربوط به ابن غضائری است لذا به تضعیفات آن ترتیب اثر داده است، البته در مورد بسیاری از روات هم توقف کرده و فقط در مواردی که نجاشی و شیخ کسی را توثیق کرده اند توثیق نجاشی و شیخ را بر جرح ابن غضائری مقدم کرده و الا اگر در موردی نجاشی و شیخ توثیقی نداشته باشند و ابن غضائری تضعیف کرده باشد به تضعیف او ترتیب اثر داده است.
قول سوم: قولی است که صاحب قاموس الرجال به آن ملتزم شده و آن این است که این کتاب کاملاً مورد اعتماد است و تا قبل از زمان مجلسی این کتاب مورد قبول بود و از زمان مجلسی شهرت پیدا کرد که این کتاب اعتبار ندارد و بهترین شاهد و دلیل بر اعتبار این کتاب اعتماد نجاشی به این کتاب است که خودش أضبط اهل رجال بوده است.
این قول اساساً معتقد است ابن غضائری در مسئله تضعیف با دقت و وسواس عمل کرده و این گونه نبوده که بدون دلیل کسی را جرح کند.
قول چهارم: ابن غضائری عمدتاً برای تضعیف اشخاص به اجتهاد و حدس خودش عمل کرده؛ یعنی اخبار او درباره اشخاص مبتنی بر حس نبوده بلکه مبتنی بر حدس بوده؛ یعنی روایات منقول از افراد را دیده، اگر مضمون آن روایات مشتمل بر غلو و ارتفاع بوده یا به نظر او ناقل این روایات انحراف عقیده داشته او را تضعیف کرده ولی اگر مضمون روایات این مشکلات را نداشته او را تضعیف نکرده است. بر اساس این قول تضعیفات ابن غضائری اعتبار ندارد از آن جهت که این تضعیف مبتنی بر اجتهاد او از روایات روات است. [فوائد الرجالیه، ص38و39]
قول پنجم: این است که تضعیفات ابن غضائری مورد قبول نیست اما تعدیل او مقبول است؛ چون در تصنیف افراد از حد متعارف خارج شده است.
قول ششم: به طور کلی توثیقات و تضعیفات ابن غضائری معتبر نیست؛ چون هر دو مستند به حدس و اجتهاد است یعنی اگر بر اساس حدس و اجتهاد کسی را تضعیف کرده باشد بدیهی است که در توثیقات هم به همین ملاک عمل کرده است ولی نکتهای که وجود دارد این است که ولو بر اساس حدس و اجتهاد خود، افراد را توثیق کرده باشد اما بالاخره این توثیق چون مبتنی بر عقاید حداقلی راوی است ممکن است قدر متقین باشد ولی مشکل این است که نمیشود از نقل روایتی ولو مضامین صحیح هم داشته باشد وثاقت راوی را استنباط و اجتهاد کرد لذا نه تضعیفات ابن غضائری معتبر است و نه توثیقات او.
RE: بررسی تضعیفات ابن غضائری - 82036 - 4-دي-1396 اولین کسی که از این کتاب سخن گفته سید ابو الفضائل، احمد بن طاووس (متوفای ۶۷۳ هجری) است. سید نسخهای را که منسوب به ابن غضائری بوده، یافته و با تصریح بر اینکه هیچ سماع و روایت و اجازهای بر آن نسخه ندارد آن را در کتاب رجال خویش، «حل الاشکال فی تراجم الرجال»، آورده است. ابن طاووس در میان منابع نقل خویش کتاب ابن غضائری را استثناء کرده وصحت مطالب آن را عهده دار نشده است. او تذکر میدهد که تنها به خاطر جمع نمودن همه سخنان پیرامون هر شخصیت مطالب این کتاب را آورده نه بخاطر حجت بودن مطالب این کتاب در نظر او. RE: بررسی تضعیفات ابن غضائری - فقه جواهری - 10-دي-1396 (4-دي-1396, 12:48)82036 نوشته: اقوال در اعتبار رجال ابن غضائری: این دو قول آخر از کی بود؟ممنون RE: بررسی تضعیفات ابن غضائری - 82036 - 11-دي-1396 (10-دي-1396, 08:33)فقه جواهری نوشته: این دو قول آخر از کی بود؟ممنون قول ششم مرحوم ميرداماد(قدّس سرّه) در راشحه دهم از کتاب رواشح، پس از طرح اين بحث که شهادت رجالي بايد بر پايه حسّ و يا نقل از کسي که شهادتش حسّي است، مبتني باشد و نه بر اجتهاد، اقوال ابن غضائري را اجتهادي دانسته و مينويسد: امّا ابن غضائري با شتاب به جرح آشکار پرداخته و به تضعيف دور از حق روي ميآورد.[1] و نيز در راشحه سي و پنجم ميفرمايد: ...اين درحالي است که ابن غضائري در بيشتر موارد، با کوچکترين دليل در تضعيف افراد شتاب ميکند.[2] -------------------------------------------------- 1 .«فأمّا ابن الغضائري فمسارعٌ الي الجرح حرداً مبادراً الي التضعيف شططاً» (سيدميرداماد، الرواشح السماوية في شرح الاحاديث الامامية، ص 100. 2 .همان، ص 175. RE: بررسی تضعیفات ابن غضائری - 82036 - 11-دي-1396 (10-دي-1396, 08:33)فقه جواهری نوشته: این دو قول آخر از کی بود؟ممنون قول پنجم: تضعیفات وی معتبر نمیباشد؛ زیرا همه این تضعیفات اجتهادات شخصی وی بوده است و نه مستند به قرائن و شواهد اطمینانآور. این نظریه را میتوان از کلام مرحوم وحید بهبهانی به دست آورد سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص 89، قم، جامعه مدرسین، 1421ق. |