مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته علمی: دو بیان برای تعلق تکلیف به خارج یا همان معنون - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مباحثات دروس خارج اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=20)
+---- انجمن: اصول استاد سیدمحمدجواد شبیری (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=25)
+---- موضوع: نکته علمی: دو بیان برای تعلق تکلیف به خارج یا همان معنون (/showthread.php?tid=977)



دو بیان برای تعلق تکلیف به خارج یا همان معنون - مسعود عطار منش - 1-بهمن-1396

تعلق تکلیف به خارج یا معنون اشکال معروفی دارد به این که مأمور به در خارج یا بشرط الوجود است که امر به آن تحصیل حاصل است و یا بشرط عدم است که امر به ایجاد آن تناقض است فلذا تعلق تکلیف به معنون محال است . این اشکال صحیح است ولی بیان دیگری برای تعلق تکلیف به خارج وجود دارد که چنین اشکالی بدان وارد نیست و آن عبارت است از این که وقتی شارع امر به ایجاد عنوان  صلاه می کند به یک معنا امر به عنوان تعلق میگیرد تا استحاله مذکور پیش نیاید ولی از زاویه ای دیگر در واقع از مکلف می خواهد او این عنوان را از عدم خارجی سیر دهد و به وجود خارجی تبدیل کند یعنی حرکتی از عدم به وجود است که هر دو هم در خارج است و مراد از تعلق تکلیف به خارج به این معنای دوم محال نبوده و ظاهرا مراد مرحوم آخوند در بحث اجتماع امر و نهی نیز همین است .


RE: دو بیان برای تعلق تکلیف به خارج یا همان معنون - علی آمنی - 11-بهمن-1401

(1-بهمن-1396, 11:41)مسعود عطار منش نوشته: آن عبارت است از این که وقتی شارع امر به ایجاد عنوان  صلاه می کند به یک معنا امر به عنوان تعلق میگیرد تا استحاله مذکور پیش نیاید ولی از زاویه ای دیگر در واقع از مکلف می خواهد او این عنوان را از عدم خارجی سیر دهد و به وجود خارجی تبدیل کند یعنی حرکتی از عدم به وجود است که هر دو هم در خارج است و مراد از تعلق تکلیف به خارج به این معنای دوم محال نبوده و ظاهرا مراد مرحوم آخوند در بحث اجتماع امر و نهی نیز همین است .

اشکال مرحوم اصفهانی حقیقتش به این است که چون امر ذات اضافه است باید به چیزی تعلق گیرد و آن چیز معنون خارجی نمی تواند باشد؛ چون اگر معنون خارجی باشد یا موجود است که طلب حاصل است و یا معدوم است که تعلق موجود به معدوم است و جایز نیست بنابراین وجود عینی و خارجی یا همان معنون نمی تواند متعلق امر مولی باشد؛ بنابراین باید امر مولی به وجود علمی تعلق بگیرد که در واقع همان حاکی معنون خارجی است که گرچه خودش ذو مصلحت و ذو مفسده نیست ولی مشیر و حاکی از ذو مصلحت و ذو مفسده یعنی معنون خارجی است. 
اگر منظور استاد شبیری این است که درست است اما اگر می خواهند بدون تعلق امر مولی به وجود علمی مساله را حل کنند مساله حل نمی شود چون امر ذات اضافه است و تا وجود علمی تصور نشود، مولی نمی تواند به آن چیز امر کند. چنانکه در همه مفاهیم ذهنی این وجود دارد که جدای از وجود خارجی آن تا انسان آن را تصور نکند نمی تواند در مورد آن فکر کند یا تحلیل کند یا امر کند و یا غیره  یعنی همیشه امر متوقف بر تصور مامور به ذهنی است. تا امر به تحققش در خارج بکند.
کلام محقق اصفهانی در بیان استاد حسینی نسب 
دلیل دوم(شیخ اصفهانی):
این دلیل در نهایه الدرایه با عبارات سختی آمده است. مرحوم آقای بهجت به این بیانی که می گوییم توضیح
داده و اگر همانطور که آقای بهجت در درس توضیح داده، این دلیل را توضیح دهیم دلیل درستی می شود و اشکالات شهید صدر و بقیه وارد نمی شود.
بیان دلیل: متعلق امر در رتبه ی قبل از امر است. یعنی ابتدا متعلق را تصور می کنید و بعد به متعلق امر می کنید. فعل خارجی و طبیعت در ضمن فرد خارجی که معنون باشد، بعد از امر است. به قول مرحوم اصفهانی مولی ابتدا امر می کند بعد این امر مولی در شما ایجاد داعی(حالا دواعی در افراد مختلف، مختلف است برخی به داعی جهنم نرفتن امتثال می کنند که به این عبادت عبید می گویند و برخی به داعی بهشت امتثال می کنند که به این عبادت تجار می گویند یا به داعی شکر نعمت خداوند بر من باشد که به آن عبادت احرار می گویند یا به داعی محبوب بودن عمل در نزد خداوند امتثال می کنند و اصلا خودش را نمی بیند و من مطرح نیست که به آن عبادت کرام می گویند) می کند. تا شما فعل را در خارج انجام دهید. لذا امر وجودش رتبهً تقدم دارد بر وجود فعل خارجی. پس معنونی که در رتبه متاخر است نمی تواند در متعلقی اخذ بشود که در رتبه مقدم است. آنی که در متعلق اخذ می شود، باید طبیعتی باشد که متقدم بر امر باشد و آن وجود علمی طبیعت است نه وجود عینی طبیعت. و وجود علمی طبیعت یعنی عنوان. یعنی آن را در علم خودش در نظر می گیرد بعد به آن امر می کند. شما باید این را از مرحله وجود علمی به وجود عینی برسانی.
د25) اشکال میرزای نائینی به کلام مرحوم اصفهانی: اگر معنون را متعلق می گذاریم بعد از امتثال مکلف می گذاریم.یعنی در اول وجود علمی که همان عنوان است، متعلق می باشد و بعد که خارج را انجام دادید این واسطه می شود که به وجود عینی یعنی معنون، سرایت می کند.
نقد اشکال میرزای نائینی: خب به وجدان اگر مراجعه کنیم آنی که متعلق امر قرار می گیرد از اول تا آخر(انشاء و فعلیت) یکی است و تغییر نمی کند. و آن وجود عینی که می گویید، مال مقام امتثال است.
نکته: این عنوانی که در متعلق اخذ می شود عنوان بما هو حاکٍ است و منظور از حاکٍ این است که آن را در خارج محقق کنید نه اینکه به معنای سرایت باشد که خارج متعلق بشود (نظر میرزای نائینی) و نه به این معنی که از اول عنوان مشیر باشد و در واقع، متعلق فعل خارجی بوده(نظر مرحوم آخوند).( درس خارج اصول جلسه 77، 1401/11/9)