ارسالها: 4
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: دي 1397
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
سلام مشهور در اجمال مخصص در شبهه مفومیه خاص منفصل که دوران بین اقل و اکثر دارد به عموم عام تمسک میکنند و در مقدار زائد بر اقل حکم عام را جاری میدانند در مقابل ایت الله زنجانی در دوران مذکور اجمال خاص را به عام سرایت میدهند و میفرمایند نمیتوان به عام تمسک کرد و میفرمایند مخصص منفصل مانند متصل است در نظر عقلا. نظر رفق
ا چیست؟
ارسالها: 1,028
موضوعها: 429
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 498
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
به نظر میرسد وقتی متکلم به هر دلیلی ، به بیان منفصل مقصود خود را تبیین می کند چه در محیط تقنین باشد چه نباشد انتظار وی از مخاطب این است که مقصود از کلام را با در نظر گرفتن مجموع دو کلام بدست آورد لذا باید مفاد مجموعی دو کلام را در نظر گرفت نه تک تک .
و من هنا یظهر با توجه به خصوصیاتی که در مقام های مختلف موجود است باید قائل به تفصیل شد و این گونه نیست که همه جا قائل به اجمال شویم و حتی در مخصصهای متصل هم گاها می توان به عموم تمسک کرد ؛ مثلا گاهی شارع در مقام بیان وظیفۀ فعلی مکلفین و در وقت حاجت آنان است و در این فضا به مکلفین می گوید اکرم العلماء و لا تکرم الفساق منهم و ما شک داریم مرتکب صغیره هم فاسق است یا نه و از طرفی وظیفۀ بیان مفهوم فاسق نیز به عهدۀ خود شارع است (علی الفرض)؛ در چنین فضایی با القای عموم اکرم العلماء :
1- اگر بگوئیم مراد شارع اهمال و عدم افهام وظیفۀ مکلفین در مورد علمای مرتکب صغیره است خلاف مقام بیانی است که فرض کردیم چون فرض این بود که در مقام بیان وظیفۀ فعلی مکلفین می باشد و وقت حاجت فرا رسیده است.
2- اگر بگوئیم مرادش شارع از فاسق شامل مرتکب صغیره هم می شود محذورش این است که به هیچ وجه با الفاظ مورد نظر چنین مغنایی قابل افهام نیست چون فرض این است که مفهوم فاسق مردد است و مفهوم عالم هم که همه علماء را می گیرد لذا هیچ مصحی برای افهام این مراد وجود ندارد.
3- تنها حالت متعین اننست که مراد شارع از فاسق شامل مرتکب صغیره نشود زیرا با سکوت تنها این معنا قابل افهام است و به عبارتی نفس عدم افهام مرتکب صغیره دال بر عدم است و سر این مطلب این است که وقتی متکلمی سکوت می کند و در عین حال در مقام بیان و افهام است و از طرفی لفظ روشنی برای افادۀ مراد خود القاء نکرده است تنها چیزی که می تواند مصحح این سکوت باشد این است که مدلول تصوری کلام را اراده کرده باشد یعنی اکرام جمیع علماء الا مرتکب کبائر زیرا مدلول تصوری اکرم العلماء شامل مرتکب صغیره و کبیره می شود که با مخصص تنها مرتکب کبیره را خارج کرد و مرتکب صغیره را افهام نکرد لذا مدلول تصوری اکرم العلماء کما کان مرتکب صغیره را هم شامل می شود و همین مصحح این می شود که سکوت با فرض در مقام بیان بودن آن دلالت تصوری را به دلالت تصدیقی برساند که اصطلاحا به آن دلالت سکوتیه می گویند .
لازم به ذکر است که این بیان در مخصص متصل بود فضلا عن المنفصل البته این یک حالت بود و حالات دیگری در مساله است که حتی در منفصل هم نمی توان به عام تمسک کرد فضلا عن المتصل .
ارسالها: 1,028
موضوعها: 429
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 498
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
این شکی که میفرمایید ما وضعیت زمان صدور را ندانیم در غالب قریب به اتفاق ادله وجود داشته و با بیاناتی همچون انسداد الغا میشود.