امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کنایه و مجاز
#1
فارغ از تعریفات و اقسامی که برای کنایه شمرده شده است، مثال هایی برای کنایه ذکر می شود. در این مثال ها باید ببینیم چه تفاوتی با مجاز وجود دارد. البته برخی بین کنایه و تعرض تفاوت نهاده و برخی مثال ها را داخل در تعریض دانسته اند. به هر حال و فارغ از مصطلحات، یک صورت این است که می گوییم "آفتاب زد" کنایه از این که باند شو نماز صبحت را بخوان. فرق این مثال و ما اشبهه با مجاز روشن است. مجاز در ناحیه ی مستعمل فیه است که آیا این خطاب را در معانی حقیقی استعمال کرده و یا در غیر معانی حقیقی. و یا به تحلیل منسوب به سکاکی، آیا اراده کرده است که این معنی در ضمن فرد حقیقی تحقق یافته و یا در ضمن فرد ادعایی متحقق شده است. چه استعمال حقیقی باشد (مثلا بگوییم آفتاب نزدیک است بزند) و چه استعمال مجازی باشد (مثلا به مجاز مشارفه بگوییم آفتاب زد) این کلام می تواند کنایه باشد اگر قصد متکلم از القاء کلامی با چنین معنایی، اخبار از امری غیر این معنای مستعمل فیه باشد. یک موقع می گوییم آفتاب زد و چیزی ورای این معنی را نمی خواهیم به مخاطب بفهمانیم (مثلا شخصی به ما گفته هر وقت آفتاب زد مرا با خبر کن) اما اگر با این جمله مثلا می خواهیم او را با خبر کنیم که نماز صبح دیر شد یا قرارت دیر شد یا .. کنایه می شود.
در این نحوه مثال ها، خود مستعمل فیه مقصود بالاخبار است. یعنی واقعا متکلم می خواهد به مخاطب بفهماند که آفتاب نزدیک است بزند اما از این اخبار، اخبار و تفهیم دیگری را قصد کرده است.
لذا بعضا در تعرف کنایه گفته اند که در کنایه جواز اراده ی معنای حقیقی نیز هست و یا در کنایه، قرینه ی صارفه از معنای حقیقی وجود ندارد. که البته گذشت که حقیقت و مجاز در یک رتبه است و کنایه و ... در رتبه ی موخر و کلام چه حقیقی چه مجازی می تواند کنایه باشد.
اما کنایه ی دیگری نیز تصویر شده است به این بیان که اصلا معنای مستعمل فیه، مقصود به اخبار نیست. مثلا اگر زید، واقعا به جهت کثرت مهمان نوازی، کثیر الرماد است و ما بگوییم زید کثیر الرماد به قصد تفهیم و یا اخبار از کرم او، داخل در قسم قبل می شود اما اگر اصلا زید کثرت رمادی ندارد، آیا می توان کنایه از کرم او گفت که او کثیر الرماد است؟ یعنی اصلا معنای مستعمل فیه مقصود به اخبار نباشد و ادعای فرد معنای حقیقی هم نشود که مجاز باشد (و الا اگر بگوییم زید کثیر الرماد است و مقصود این باشد که او به ادعاء این گونه است به نظر می رسد مانند زید اسد است) و صرفا یک معنایی بدون اخبار از تحقق آن به مخاطب القاء شود و مراد، اخبار از ملازم آن (مثلا) باشد. آیا چنین استعمالی عرفی است؟ ممکن است گفته شود که عرفی نیست و لا اقل ادعای تحقق معنای مستعمل فیه می شود. اما در برخی ترکیب هایی که حالت ضرب المثل پیدا کرده است شاید چنین چیزی رخ بدهد. مثلا می گوییم دیوار موش دارد کنایه از وجود جاسوس. یا دهانش بوی شیر می دهد کنایه از بچگی و ناپختگی. ان قلت که لعل این تراکیب وضع شده برای این معانی یقال که بعید است و وجدانا ما دیوار و موش و ... را در معانی موضوع لهشان به کار می بریم و مثلا می توانیم جای کلمه ی موش یا گوش از لفظ دیگر مرادفشان نیز استفاده کنیم.
شنرغح نبهمج اثبمن اعبخی اتلخحجدویکد ج5
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اقسام حقیقت و مجاز سید حسین منافی 0 3,990 2-آذر-1395, 18:47
آخرین ارسال: سید حسین منافی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان