27-آبان-1399, 00:56
ظاهرا این ادعا صحیح نیست زیرا این بحث را شیخ بهائی در حبل المتین مطرح کرده است و فرموده است در مواردی که بین یقین و شک فاصله زمانی زیادی محقق میشود ظن شخصی بر وجود حالت سابقه نیست و در مواردی که فاصله زمانی کمی وجود دارد ظن شخصی به حالت سابقه هست.
طبق این بیان، باز هم نکته به حالت سابقه برمیگردد اما چون که استصحاب را از باب بنای عقلا حجیت داده اند (کما این که استاد شما هم بحث بنا عقلا را مطرح کرده بود) یک بحثی مطرح شده است که ظن شخصی ملاک است یا ظن نوعی. اگر استصحاب از باب ظن شخصی حجیت داشته باشد بله در مواردی که فاصله زیاد شده است ظن شخصی به وجود نمیاید و در مواردی فاصله کم است ظن شخصی به وجود حالت سابقه هست. اما اگر از باب ظن نوعی حجیت داشته باشد باید ببینیم که ظن حاصل میشود برای نوع عقلا یا نه. اگر از باب اخبار حجیت داشته باشد که دیگر نیازی به افاده ظن نداریم
مرحوم شیخ این بحث را رسائل مطرح کرده است: نعم، ذكر شيخنا البهائي قدّس سرّه في الحبل المتين- في باب الشكّ في الحدث بعد الطهارة- ما يظهر منه اعتبار الظنّ الشخصيّ، حيث قال:
لا يخفى أنّ الظنّ الحاصل بالاستصحاب في من تيقّن الطهارة و شكّ في الحدث، لا يبقى على نهج واحد، بل يضعف بطول المدّة شيئا
فشيئا، بل قد يزول الرجحان و يتساوى الطرفان، بل ربما يصير الراجح مرجوحا، كما إذا توضّأ عند الصبح و ذهل عن التحفّظ، ثمّ شكّ عند المغرب في صدور الحدث منه، و لم يكن من عادته البقاء على الطهارة إلى ذلك الوقت. و الحاصل: أنّ المدار على الظنّ، فما دام باقيا فالعمل عليه و إن ضعف. انتهى كلامه، رفع في الخلد مقامه.
طبق این بیان، باز هم نکته به حالت سابقه برمیگردد اما چون که استصحاب را از باب بنای عقلا حجیت داده اند (کما این که استاد شما هم بحث بنا عقلا را مطرح کرده بود) یک بحثی مطرح شده است که ظن شخصی ملاک است یا ظن نوعی. اگر استصحاب از باب ظن شخصی حجیت داشته باشد بله در مواردی که فاصله زیاد شده است ظن شخصی به وجود نمیاید و در مواردی فاصله کم است ظن شخصی به وجود حالت سابقه هست. اما اگر از باب ظن نوعی حجیت داشته باشد باید ببینیم که ظن حاصل میشود برای نوع عقلا یا نه. اگر از باب اخبار حجیت داشته باشد که دیگر نیازی به افاده ظن نداریم
مرحوم شیخ این بحث را رسائل مطرح کرده است: نعم، ذكر شيخنا البهائي قدّس سرّه في الحبل المتين- في باب الشكّ في الحدث بعد الطهارة- ما يظهر منه اعتبار الظنّ الشخصيّ، حيث قال:
لا يخفى أنّ الظنّ الحاصل بالاستصحاب في من تيقّن الطهارة و شكّ في الحدث، لا يبقى على نهج واحد، بل يضعف بطول المدّة شيئا
فشيئا، بل قد يزول الرجحان و يتساوى الطرفان، بل ربما يصير الراجح مرجوحا، كما إذا توضّأ عند الصبح و ذهل عن التحفّظ، ثمّ شكّ عند المغرب في صدور الحدث منه، و لم يكن من عادته البقاء على الطهارة إلى ذلك الوقت. و الحاصل: أنّ المدار على الظنّ، فما دام باقيا فالعمل عليه و إن ضعف. انتهى كلامه، رفع في الخلد مقامه.