8-اسفند-1395, 01:09
برادر، بنده دلیل آوردم که در اصول نمی توان از فلسفه استفاده کرد و هر جایی این کار انجام شود سبب بعد از غرض می شود. مثالی را هم که برای شما زدم صرف فرض نبود و از جمله اشتباهاتی بود که مرحوم آخوند کرده اند.
همچنین مثال هایی را که شما نام بردید و همه از مصادیقی است که دخالت فلسفه در اصول موجب بد فهمی و ابعاد از هدف شده است.
راه کار هم این که شما می فرمایید نیست! این عاقلانه نیست که به روش و سنخ کار اصلاً توجهی نشود و بیاییم یکی یکی بررسی کنیم که کدام درست می شود و کدام نه. بنده خدمتتان عرض کردم که اصول روش تفسیر متن است و برای تفسیر متن 1400 سال پیش باید در پی احیای قرائن رفت و قوائد مرتکز عقلا را از ذهن به استدلال کشاند و باید اصولی ساخت که بتواند استناد به فهم عرف را مستدل کند. نه این که متونی را که مخاطبشان عرف است را به فضایی کاملاً ذهنی بیاوریم و شروع کنیم به زنده کردن احتمالات صرفاً عقلی و فلسفی.
همچنین مثال هایی را که شما نام بردید و همه از مصادیقی است که دخالت فلسفه در اصول موجب بد فهمی و ابعاد از هدف شده است.
راه کار هم این که شما می فرمایید نیست! این عاقلانه نیست که به روش و سنخ کار اصلاً توجهی نشود و بیاییم یکی یکی بررسی کنیم که کدام درست می شود و کدام نه. بنده خدمتتان عرض کردم که اصول روش تفسیر متن است و برای تفسیر متن 1400 سال پیش باید در پی احیای قرائن رفت و قوائد مرتکز عقلا را از ذهن به استدلال کشاند و باید اصولی ساخت که بتواند استناد به فهم عرف را مستدل کند. نه این که متونی را که مخاطبشان عرف است را به فضایی کاملاً ذهنی بیاوریم و شروع کنیم به زنده کردن احتمالات صرفاً عقلی و فلسفی.
samimi.blog.ir