امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تطبیق موضوع بعهدۀ عقل است یا عرف(تکمیل شده)
#1
برخی مدعی شده اند که شناخت مفاهیم کلام به عهدۀ عرف بوده ولی تطبیق مفاهیم شناخته شده توسط عرف ، کار عقل می باشد ؛ ولکن این حرف نا تمام است زیرا وقتی شارع می فرماید اچتنب عن الدم یک غرض دارد که از عرف می خواهد آن را استیفاء کند حال اگر در نزد عرف لون الدم دم نبود ولی نزد عقل دم بود چون شارع غرضش را از عرف مطالبه کرده است یا باید عرف را در تشخیص خود تخطئه کند و بگوید لون الدم هم حقیقتا دم است و یا باید حکم خود را توسعه دهد و مثلا بگوید اجتنب عن الدم و لون الدم و الا نقض غرض وی میشود پس اگر در جایی چنین کاری نکرد معلوم میشود غرضش مطالبه همان مصادیقی از دم است که عرف متوجه میشود پس روح اجتنب عن الدم اجتنب عمّا یراه العرف دماً می باشد .
بله گاهی عرف تسامحاتی می کند که خودش هم متوجه است مثلا وقتی می رود خرید گاهی  950 گرم را 1 کیلو حساب می کند ولی نه این که خودش متوجه این تسامح نشود بخلاف امثال لون الدم که اصلا متوجه نمیشود .
لازم به ذکر است در برخی موارد تناسبات حکم و موضوع می گوید موضوع ما یراه العرف است مانند مثال لون الدم ولی در برخی موارد تناسبات حکم و موضوع می گوید موضوع ما یراه الشخص است مثلا اگرمولا گفت اکرم العالم و ما به عالمی برخورد کردیم که به دلیل کتمان برای عرف قابل شناسایی نبود در اینجا تحریک عرف به دلیل تمکن از شناخت معنا ندارد و لکن برای شخصی که توانایی تشخیص دارد تحریک بالفعل است زیرا بلحاظ عرفی عالم کتوم بلحاظ ملاک اکرام چیزی کمتر از علمای دیگر ندارد ولو چون ناشناخته است برای کسی که متمکن نیست وظیفه ای وجود ندارد .
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین .
#2
در مثال دم، نمی شود گفت که حتی عقلا هم مفهوم دم صدق نمی کند؟ درست است که مولکول ها یا سلول های تشکیل دهنده ی خون وجود دارد اما این به تنهایی برای تحقق مفهوم خون کفایت نمی کند، بلکه جرم معتنی به داشتن اصلا در خود مفهوم عرفی خون ماخوذ است.
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین . ، مسعود عطار منش
#3
اصل این بحث اشتباه است بحث تطبیق مفهوم بر مصداق یعنی سراغ امور جزیی و خارجی برو عقل کارش حکم کلی است و به جزئیات کاری ندارد و از حیطه عقل خارج است
پاسخ
#4
(27-دي-1397, 01:12)مهدی خسروبیگی نوشته: اصل این بحث اشتباه است بحث تطبیق مفهوم بر مصداق یعنی سراغ امور جزیی و خارجی برو  عقل کارش حکم کلی است و به جزئیات کاری ندارد و از حیطه عقل خارج است

سلام علیکم. ظاهرا مراد از عقل تدقیقات عقلی است برادر عزیز و با بحث حکم کلی عقلی به حسن و قبح و غیره تفاوت دارد. در اینجا مراد از عقل تدقیقات عقلی است که در مقابل دید عرفی مطرح می شود.
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ناکارآمدی مسلک قرن اکید برای تحلیل وضع عام موضوع خاص مسعود عطار منش 0 39 3-فروردين-1403, 14:05
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  نقش تناسبات بین حکم و موضوع در شکل‌گیری انصراف مستقر مسعود عطار منش 0 57 12-اسفند-1402, 11:50
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  چکیدۀ دیدگاه استاد شبیری در بحث اشتراط بقای موضوع در جریان استصحاب مسعود عطار منش 0 103 23-شهريور-1402, 12:09
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تقدم زمانی موضوع، عاملی برای تقدیم یک دلیل بر دلیل دیگر مسعود عطار منش 0 147 17-تير-1402, 00:09
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  وجه تمایز معیار بودن عرف با معیار بودن لسان دلیل در بحث تشخیص موضوع استصحاب مسعود عطار منش 0 348 4-فروردين-1402, 17:16
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  جریان استصحاب در شک در وجود خارجی موضوع مسعود عطار منش 0 223 26-اسفند-1401, 15:09
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  بقای موضوع در فرض استحاله مسعود عطار منش 0 165 26-اسفند-1401, 14:54
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشتراط بقای موضوع در جریان استصحاب در کلام مرحوم شیخ مسعود عطار منش 0 177 19-اسفند-1401, 20:38
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشتراط بقای خارجی موضوع در استصحاب مسعود عطار منش 0 358 19-اسفند-1401, 20:11
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  بررسی لا بشرط بودن موضوع نسبت به محمول مسعود عطار منش 2 645 7-بهمن-1401, 19:06
آخرین ارسال: مسعود عطار منش

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان