16-بهمن-1396, 23:14
(آخرین تغییر در ارسال: 16-بهمن-1396, 23:18 توسط حسین بن علی.)
استاد شهیدی
۱۵ بهمن۹۶
مرحوم آقای خوئی فرمودند که در مساله نافله وصف مفهوم ندارد مخصوصا اگر قید غالبی باشد.
این فرمایش آقای خوئی خلاف مبانی اصولی ایشان است:
اما اینکه ایشان فرمود وصف مفهوم ندارد: آقا! شما که در اصول فرمودید وصف مفهوم فی الجملة دارد حتی اگر قید غالب باشد.
اتفاقا راجع به این آیه شریفه و ربائبکم اللاتی فی حجورکم هم آنرا تطبیق نموده اند
انصافا اصل مدعای ایشان درست است دیگه. عرفی هم همین است. اگر این قید دخیل در حکم شرعی نبود برای چی گفت؟ چون قید غالب است این مجرد ذکرش در خطاب نیست.
به نظر ما شاید مقصود آقای خوئی این باشد که مفهوم وصف و لو مفهوم فی الجملة، در جایی است که نکته عرفیهای برای ذکرش غیر از احترازیت نباشد و الا اگر نکته عرفیهای دارد ذکرش غیر از احترازیت دیگه ظهور در احترازیت پیدا نمیکند. شرط ظهور وصف در مفهوم این است که ذکرش نکته عرفیهای غیر از احترازیت نداشته باشد. حالا اگر یک قیدی است که متناسب با حکمت حکم است مثل فی حجورکم، فی حجورکم متناسب است با حکمت حکم، میخواهد بگوید: در دامن خودش بزرگش کردی حالا میخواهی بگیریش؟
۱۵ بهمن۹۶
مرحوم آقای خوئی فرمودند که در مساله نافله وصف مفهوم ندارد مخصوصا اگر قید غالبی باشد.
این فرمایش آقای خوئی خلاف مبانی اصولی ایشان است:
اما اینکه ایشان فرمود وصف مفهوم ندارد: آقا! شما که در اصول فرمودید وصف مفهوم فی الجملة دارد حتی اگر قید غالب باشد.
اتفاقا راجع به این آیه شریفه و ربائبکم اللاتی فی حجورکم هم آنرا تطبیق نموده اند
انصافا اصل مدعای ایشان درست است دیگه. عرفی هم همین است. اگر این قید دخیل در حکم شرعی نبود برای چی گفت؟ چون قید غالب است این مجرد ذکرش در خطاب نیست.
به نظر ما شاید مقصود آقای خوئی این باشد که مفهوم وصف و لو مفهوم فی الجملة، در جایی است که نکته عرفیهای برای ذکرش غیر از احترازیت نباشد و الا اگر نکته عرفیهای دارد ذکرش غیر از احترازیت دیگه ظهور در احترازیت پیدا نمیکند. شرط ظهور وصف در مفهوم این است که ذکرش نکته عرفیهای غیر از احترازیت نداشته باشد. حالا اگر یک قیدی است که متناسب با حکمت حکم است مثل فی حجورکم، فی حجورکم متناسب است با حکمت حکم، میخواهد بگوید: در دامن خودش بزرگش کردی حالا میخواهی بگیریش؟