23-بهمن-1396, 10:47
برای اثبات حرمت رضا به فعل دیگران به روایاتی مثل «وَ قَالَ ع الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ مَعَهُمْ فِيهِ- وَ عَلَى كُلِّ دَاخِلٍ فِي بَاطِلٍ إِثْمَانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ، وَ إِثْمُ الرِّضَا بِهِ»[1] تمسک کردند. مناقشهای به این استدلال مطرح شد و آن اینکه این روایات با توجه به فحوایشان با روایات عدم حرمت قصد حرام مثل «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لآِدَمَ فِي ذُرِّيَّتِهِ أَنَّ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ يَعْمَلْهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ. وَ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ وَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْراً وَ مَنْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ وَ مَنْ هَمَّ بِهَا وَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ»[2]، تعارض دارند.
پاسخهایی برای عدم تعارض مطرح شد و در نهایت در جلسه 59 تاریخ (1/11/96) فرمودند که بر فرض استقرار تعارض، روایات حرمت رضا به دلیل موافقت کتاب ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[3] مقدم میشوند.
دو سؤال:
1. چرا حضرت استاد دیگر موارد ترجیح را مورد بررسی قرار ندادند؟
2. اگر حضرت استاد موافقت مضمونی و به صورت فی الجمله را برای موافقت کتاب کافی میدانند، روایات مقابل هم دارای موافقت کتاب هستند چون در آیات وارد شده است: (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون)[4] با توجه به این نکته آیا این وجه ترجیح تمام است؟
[1]. وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج16، ص141، أبواب الامر و النهی و ما یناسبهما، باب5، ح12، ط آل البيت.
[2]. وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج1، ص51، أبواب مقدمة العبادات، باب6، ح6، ط آل البيت.
[3]. سورهی مبارکهی آل عمران آیهی183.
[4]. سورهی مبارکهی انعام آیهی160.
پاسخهایی برای عدم تعارض مطرح شد و در نهایت در جلسه 59 تاریخ (1/11/96) فرمودند که بر فرض استقرار تعارض، روایات حرمت رضا به دلیل موافقت کتاب ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾[3] مقدم میشوند.
دو سؤال:
1. چرا حضرت استاد دیگر موارد ترجیح را مورد بررسی قرار ندادند؟
2. اگر حضرت استاد موافقت مضمونی و به صورت فی الجمله را برای موافقت کتاب کافی میدانند، روایات مقابل هم دارای موافقت کتاب هستند چون در آیات وارد شده است: (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون)[4] با توجه به این نکته آیا این وجه ترجیح تمام است؟
[1]. وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج16، ص141، أبواب الامر و النهی و ما یناسبهما، باب5، ح12، ط آل البيت.
[2]. وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج1، ص51، أبواب مقدمة العبادات، باب6، ح6، ط آل البيت.
[3]. سورهی مبارکهی آل عمران آیهی183.
[4]. سورهی مبارکهی انعام آیهی160.
اللهم عجل لولیک الفرج