امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکته علمی: توجیهی برای روایات متعارض
#1
مرحوم شیخ در ذیل دو حدیث در تهذیب می نویسند:
فَهَذَانِ الْخَبَرَانِ وَ مَا وَرَدَ فِي مَعْنَاهُمَا لَا يُدْفَعُ بِهِمَا الْأَخْبَارُ الْمُتَقَدِّمَةُ لِأَنَّ الْوَجْهَ فِيهَا أَنَّهَا خَرَجَتْ مَخْرَجَ التَّقِيَّةِ أَوْ عَلَى وَجْهِ إِضَافَةِ الْمَذْهَبِ‏ إِلَيْهِمْ‏ فَيَكُونُ قَوْلُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‏ علیه السلام قَالَ عَلِيٌّ علیه السلام  إِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ كَذَلِكَ لَا أَنَّهُ يَكُونُ مُخْبِراً فِي الْحَقِيقَةِ عَنْ مَذْهَبِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام
می بینیم که غیر حمل بر تقیه، وجه دیگری را برای توجیه روایت مخالف ذکر کرده اند. به این بیان که امام علیه السلام در مقام بیان نظر عامه بوده اند. یعنی اگر چه ظاهر اولیه ی حدیث این است که امام علیه السلام نظر خودشان را بیان می فرمایند، اما به قرینه ی سائر روایات، حمل بر این می شود که مراد، این بوده که عامه چنین نظری دارند.
شاهد این که ائمه علیهم السلام گاهی این گونه عمل می کرده اند، روایتی است که در رجال کشی آمده است: حدثني حمدويه و إبراهيم ابنا نصير قالا حدثنا يعقوب بن يزيد عن ابن أبي عمير عن حسين بن معاذ عن أبيه معاذ بن مسلم النحوي عن أبي عبد الله (ع) قال لي: بلغني أنك تقعد في الجامع فتفتي الناس قال قلت: نعم و قد أردت أن أسألك عن ذلك قبل أن أخرج إني أقعد في المسجد فيجي‏ء الرجل يسألني عن الشي‏ء فإذا عرفته بالخلاف لكم أخبرته بما يفعلون و يجي‏ء الرجل أعرفه بحبكم أو مودتكم فأخبره بما جاء عنكم و يجي‏ء الرجل لا أعرفه و لا أدري من هو فأقول جاء عن فلان كذا و جاء عن فلان كذا فأدخل قولكم فيما بين ذلك قال فقال لي: اصنع كذا فإني كذا أصنع.
شاهد، در عبارت اخیر است که امام علیه السلام می فرمایند من نیز این گونه عمل می کنم.
البته پذیرش این وجه به عنوان جمع عرفی مشکل است. بله در مواردی که اصل حکم مسلم است به عنوان وجهی برای توجیه روایات مخالف می توان در نظر گرفته شود. البته در صورتی که قابلیت آن در حدیث باشد.
مثلا این وجه در مورد همان دو روایتی که مرحوم شیخ ذیل آنها این وجه را طرح کرده اند محتمل است. روایت اول، روایت عبد الله بن میمون است. عبد الله بن میمون گرچه شیعه است اما نقلیات او با نقلیات افرادی نظیر سکونی و غیاث بن کلوب که عامی محسوب می شوند مشابهت زیادی دارد. به نظر می رسد که امام صادق عله السلام جلسه ی درس عمومی داشته اند که عامه نیز در آن حاضر می شده اند. لذا معقول است که امام علیه السلام مطلبی را از قول عامه و بر اساس نظر عامه نقل کنند. روایت دیگر نیز، نقل "اسحاق بن عمار عمن حدثه" است. با توجه به این که در مشایخ اسحاق بن عمار، افرادی سنی وجود دارند ممکن است مصداق عمن حدثه فردی سنی بوده که از امام علیه السلام نظر عامه را جویا بوده و امام علیه السلام نیز طبق مذهب آنان پاسخ داده اند؛ خصوصا این که یکی از مشایخ او، غیاث بن کلوب است و در بحث ارث گفتیم که روایات او مشابه روایات افرادی نظیر سکونی است و احتمالا برگرفته از مجلس عمومی امام صادق علیه السلام بوده است.
برگرفته از دروس فقه،آذر 96
 
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  معتبر نمودن روایات علی بن ابی حمزه مهدی کاظمی 0 137 21-دي-1402, 17:31
آخرین ارسال: مهدی کاظمی
  دو صورت حمل روایات بر تقیه محمد جواد ادهمی 0 102 29-آبان-1402, 01:16
آخرین ارسال: محمد جواد ادهمی
  بررسی اضافی بودن حصر در روایات حاصره زکات در موارد نه گانه سید محمد نظام آبادی 0 90 16-آبان-1402, 09:21
آخرین ارسال: سید محمد نظام آبادی
  ناروایی انکار وجود تقیه در روایات علی ابن موسی علیه السلام سید محمد نظام آبادی 0 98 1-آبان-1402, 15:01
آخرین ارسال: سید محمد نظام آبادی
  عدم جریان اصاله الاطلاق نسبت در روایات ناظر به فروعات حکم مسعود عطار منش 0 229 21-مهر-1401, 10:21
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  اشاره به برخی از عوامل وقوع زیاده در روایات مسعود عطار منش 0 303 28-تير-1401, 05:07
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  عدم تلازم بین کثرت روایات صادره با کثرت روایات واصله مسعود عطار منش 0 320 22-تير-1401, 17:45
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  مثبت بودن یا نبودن استصحاب عدم فرد برای اثبات عدم کلی مسعود عطار منش 1 260 24-آبان-1400, 20:20
آخرین ارسال: علاوی
  جابریت شهرت برای ضعف سند در فرض حصول اطمینان عرفان عزیزی 0 1,084 18-آذر-1398, 11:31
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  تصحیح روایات علی بن ابی حمزه عرفان عزیزی 0 1,126 12-آذر-1398, 11:21
آخرین ارسال: عرفان عزیزی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان