امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نکته علمی: ضابطه جمع عرفی
#1
مرحوم نائینی معیار جمع عرفی را این می دانند که اگر دو کلام در کنار هم و در خطاب واحد قرار بگیرند یکی قرینه ی دیگری محسوب شود و کلام متهافت به نظر نرسد. مرحوم آقای خوئی نیز این قاعده را پذیرفته اند و لذا در مواضعی که روایتی دلالت بر وجوب کاری کند و در روایت دیگر بیاید که آن کار واجب نیست می فرمایند که این دو روایت جمع عرفی ندارد. آقای صدر، این قاعده را ارزشمند ترین قاعده ی اصولی می دانند. این قاعده در کلمات برخی از قدما مانند محقق در معتبر نیز مطرح بوده است.
اما به نظر می رسد که این قاعده صغرویا و کبرویا مخدوش است.
اولا (مناقشه ی صغروی) این مطلب (یعنی عرفی نبودن جمع دو جمله که متناقض به نظر می رسند در کلام واحد) صحیح نیست. مثلا در آیه ی " و ما رمیت اذ رمیت ... " هم اثبات رمی شده است و هم نفی آن. یعنی آن قدر امداد غیبی در جنگ بدر زیاد بود که در واقع شما تیر نیانداختید بلکه خداوند متعال بود که این جنگ را به پیروزی رساند.
یا این تعبیر که در بعض روایات آمده است: "...امیران و لیسا بامیرین"
یعنی امیر به معنای لازم الاتباع هستند هر چند واقعا مقام امیریت ندارند.
یا مثلا مشابه یا اشباه الرجال و لا رجال می توان گفت یا رجال و لا رجال. یعنی مرد در مقابل زن هستید اما آن روح مردانگی در شما نیست.
خود این نحوه تعبیر که کلمه ای به معنای حقیقی نفی شود و به معنای مجازیش اثبات شود و نیمی از کلام استعمال حقیقی و نیمی دیگر استعمال مجازی باشد اسلوبی عرفی است.
لذا قرار گیری سلب و ایجاب در کلام واحد و قرینیت یکی برای تصرف در ظهور دیگری، لزوما غیر عرفی نیست.
ثانیا(مناقشه کبروی) به فرض که قرار گیری سلب و ایجاب در کلام واحد، غیر عرفی باشد؛ اما آیا این دلیل می شود که سلب و ایجاب، منفصل از یکدیگر نیز جمع عرفی نداشته باشند؟
به نظر می رسد که معیاری که طرح شده کبرویا نیز مخدوش است. چرا که گاهی در موقفی جمله ی سلبیه به کار می رود و در موقف دیگری جمله ی ایجابیه به کار برده می شود و با توجه به اختلاف موقفین، این دو کلام با هم سازگارند اما وقتی در خطاب واحد قرار گیرند چون خطاب واحد معمولا موقف واحد دارد متناقض به نظر می رسند.
مثلا در شرایطی دنبال کسی هستیم که نامه را بخواند و در این ظرف می گوییم زید با سواد است و در شرایط دیگری بحث در مورد تعیین مرجع یا استاد است و گفته می شود زید بی سواد است. این دو کلام با هم سازگارند اگر چه وقتی در کلام واحد گفته شود زید با سواد است و بی سواد است متهافت می نماید.
یا در موقف کلام اخلاقی و تشویق به تهذیب و ... گفته می شود نماز شب لازم است اما در موقف بیان حکم شرعی گفته می شود نماز شب لزومی ندارد.
اثر این بحث در جمع عرفی بین دو تعبیری که در مورد جواز ازدواج زن مطلقه معتده با شروع در حیضه ثالثه در روایات آمده است ظاهر می شود. در روایتی تعبیر "حلت للازواج" و آمده و در روایت دیگر، "لیس لها ان تتزوج" آمده است. بنابر آن قاعده این دو روایت متعارض اند اما بنا بر مختار، جمع عرفی دارند و می توان روایت دوم را حمل بر کراهت کرد چنانکه شیخ طوسی مطرح کرده اند.
برگرفته از دروس فقه سال96
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#2
مشخصست که مقصود مرحوم نائینی ازقرار گرفتن دو سخن در کنار هم به صورت حقیقی است. فراموش نکنید که در اصول در پی استعارات و آرایه های ادبی نیستیم!
اما مناقشه کبروی نیز نا تمام است. این که می گوییم دو سخن را کنار هم فرض کنید مقصود اینست که با همان بار معنایی که دارند، جمود بر الفاظ نیست. لذا اگر ما بگوییم زید با سواد در حد کتابت است و بی سواد از جهت مرجعیت است هیچگونه تناقضی نیست.
(یک نکته کلی که لازمست عزیزان توجه داشته باشند اینست که گاهی برخورد ما آراء اصولیین مانند برخورد با روایات و کلمات عرفی و درچارچوب الفاظست. در حالیکه در بررسی کلمات اصولیین باید نکته اصلی مطلب را در نظر گرفت)
با توجه به همین عرائض مثال حلت للأزواج نیز دچار اشکال می شود. زیرا اگر تعبیر (لیس لهاالخ) به گونه ایست که میتواند با کراهت هم سازگار باشد که تفاوتی میان کنار هم بودن یا نبودن این دو کلام نیست. واگر قابل حمل بر کراهت نبوده و ظاهر در حرمت است که حتی بر فرض انکار قاعده مذکور تعارض، نمی توان حمل بر کراهت کرد مگر تبرعا. در واقع نزاع در اینجا صغروی و در استظهار عرفی است.
پاسخ
#3
نکته ی کلی ای که فرمودید صحیح و مهم بود اما در ما نحن فیه، ظاهرا مراد مرحوم نائینی همین است که دو لفظ را در کنار هم قرار دهیم. یعنی لفظی مرکب از کلامین را در نظر بگیریم و ببینیم در این لفظ جدید، آیا جزء دوم قرینه برای جزء اول محسوب می شود یا صدر و ذیل کلام متهافت به نظر می رسد. مرحوم نائینی در مقام بیان راهکاری برای کشف صورت جمع عرفی از صورت تعارض هستند نه این که بخواهند اصل جمع عرفی را معنی کنند. به این عبارت توجه کنید:
و امّا إذا كان منفصلا، كما لو قال: أعتق رقبة، و قال أيضا: أعتق رقبة مؤمنة، فتميز انّ المنفصل يكون قرينة أو معارضا، هو ان يفرض متّصلا و انّه في كلام واحد، فان ناقض صدر الكلام ذيله يكون معارضا، و ان لم يكن مناقضا يكون قرينة(فوائد الاصول.2.579)همچنین ن ک مباحث الاصول.5.595
اما مثال حلت للازواج، مدعی این است که تعبیر لیس لها ان تتزوج با این که در واقع، حکم کراهت باشد سازگار است لذا اگر چه ظاهر در حرمت است اما به نصوصیت حلت للازواج از ظهور آن در حرمت فقهی رفع ید می شود. و صدور هر دو تعبیر مصون می ماند. با این که "حلت للازواج و لیس لها ان تتزوج" متهافت به نظر می رسد.
این تعبیرتان"واگر قابل حمل بر کراهت نبوده و ظاهر در حرمت است که حتی بر فرض انکار قاعده مذکور تعارض، نمی توان حمل بر کراهت کرد مگر تبرعا." را نفهمیدم. اول فرمودید قابل حمل بر کراهت نیست بعد نوشته اید ظاهر در حرمت است. خب اصلا چون ظاهر در حرمت است ( و نه نص) قابل حمل بر کراهت است و حمل آن بر کراهت نیز به قرینه ی نصوصیت روایت دیگر تبرعی نخواهد بود.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری
#4
مشخص نشد از کجای کلام مرحوم نائینی این برداشت رو کردید که ذات لفظ مهم است بدون توجه با بار معنایی آن. آیا مرحوم نائینی متوجه نبوده که مثلا دو کلام (لیس فی البیت أسد) با (فی البیت أسد یرمی) متعارض نیستند؟!
عجیب تر اینست که نوشتید: به خاطر نصوصیت حلت للأزواج از ظهور لیس لها رفع ید می شود. اگر مقصودتان قرینیت روایت اول برای روایت دوم است که طبق فرمایشی که از مرحوم نائینی نقل کردید در کلام واحد به طریق اوضح قرینیت وجود دارد نه اینکه «متهافت» باشند.
آیا معقول است یک کلام قرینه بر کلام منفصل دیگر بشود، اما در صورت اتصال فرینه نباشد؟!
واگر مقصود اینست که صرفا برای رفع تعارض ناچاریم حمل بر کراهت کنیم که این چیزی غیر از جمع تبرعی نیست.
(البته ارادت حقیر به جنابتان در جای دیگر ثابت گردیده!!)
پاسخ
#5
مراد این نیست که در هنگام قرار دادن دو کلام در کنار یکدیگر به ظاهر اولیشان تحفظ نشود. در مثال «لیس فی الدار أسد» و «فی الدار أسد یرمی» ظاهر عبارت اول استعمال حقیقی و دوم استعمال مجازی است و در هنگام جمع بین این دو به همین ظاهر تحفظ می‌شود! همچنین در «زید بی سواد است» و «زید با سواد است» هم به ظاهرشان تحفظ می‌شود! اما با این حال در مثال شما تهافت یافت نمی‌گردد ولی در این مثال، تهافت محسوس است، حال این که این دو عبارت وجه جمع عرفی دارند.

همچنین فرمودید:
آیا معقول است یک کلام قرینه بر کلام منفصل دیگر بشود، اما در صورت اتصال فرینه نباشد؟!

پاسخ این است که: بلی! اصل فرمایش استاد همین است. چرا که در مقام انفصال می‌توان به نکاتی تکیه کرد که در مقام اتصال به آن نکات نمی‌توان تکیه کرد (همچنین بالعکس). دقیقا نمونه‌اش هم همین مورد است که حضرت استاد فرمودند.
پاسخ
#6
مقصود از تهافت چیست؟ اگر منظورتان در مرحله دلالت تصوریه هست، بله در هر دو تهافت هست.
اما در دلالت تصدیقیه هیچ یک تهافت ندارند. شما اصرار دارید جمود بر لفظ بی سواد و با سواد داشته باشید؛ چرا همین جمود را در مثال اسد ندارید؟!
اما فرمایش جناب آقای شبیری که آنچه نقل شد ادعا بود و تنها شاهد همان مثال ها بود که وبنده مثال ها وروایت را هم توضیح دادم و بیان کردم اشکال وارد نیست.
پاسخ
#7
1. این که عرض کردم که به نصوصیت یکی از ظهور دیگری رفع ید می شود با این که قرینیت ندارند در عبارات مرحوم نائینی آمده است.ن ک فوائد الاصول ج4ص727 طریق رفع التعارض ینحصر باحد امرین اما ان یکون احدهما نصا فی مدلوله و الآخر ظاهرا و اما ان یکون احدهما بظهوره او اظهریته فی مدلوله قرینه عرفیه علی التصرف فی الآخر.(آیا این مطلب یعنی پذیرفتن جمع عرفی به غیر نکته ی قرینیت با قاعده ی میرزائیه سازگار است؟ الا ان یقال باندراج هذا تحت القرینیه مطلقا)
2.بالاخره شما قاعده ی میرزائیه را چگونه تفسیر می کنید؟ اگر قرار است دو روایت با تحفظ بر همان ظاهری که مستقلا دارند در کنار هم قرار بگیرند در همه ی موارد، صدر و ذیل متهافت می شود. چون بالاخره تعارض بدوی هست و نمیتوان بر هر دو ظهور تحفظ کرد. بنده کما کان احساس میکنم که قاعده ی میرزائیه به صدد بیان ضابطی برای تشخیص موارد جمع عرفی است به این بیان که آیا عرف از دو لفظ در کنار هم احساس تهافت میکند یا یکی را قرینه برای دیگری میبیند(ن ک موسوعه السید الخوئی ره ج23ص54 و القضاء فی الفقه الاسلامی ص283 و به عنوان تطبیقی برای بحث، مقاله ی زواج البکر الرشیده بغیر اذن الولی آقای سید محمد رضا سیستانی ص8
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ضابطه جمع عرفی در کلام مرحوم نایینی مسعود عطار منش 0 227 16-اسفند-1400, 06:50
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  جمع عرفی بین عامین من وجه مسعود عطار منش 0 259 26-دي-1400, 13:09
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  ضابطه مفهوم شرط مسعود عطار منش 2 358 8-آذر-1400, 06:32
آخرین ارسال: مسعود عطار منش

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان