11-مهر-1399, 22:51
(آخرین تغییر در ارسال: 11-مهر-1399, 22:57 توسط مسعود عطار منش.)
سوالی که مدتهاست در ذهن بنده جواب روشنی ندارد اینست که آیا اصل مثبت حجت است یا نه؟
یک تقریب برای حجیت اصل مثبت اینست که :
اولا وقتی شارع میگوید یقینت را نشکن یا نقض نکن در جایی که این یقین استمرارا نقض شده ظهور در این دارد که فرض کن نقض نشده یعنی فرض کن یقین داری.
ثانیا در هیچ کجای جمله نگفته متعلق یقین اثر شرعی یا موضوع ذی اثر باشد و ما گثیرا با موضوعاتی مواجهیم که آثار مع الواسطه دارند.
ثالثا کثرت ابتلاء به موضوعات دارای اثر شرعی مع الواسطه باعث میشود نتوان براحتی این موضوعات را از تحت دلیل خارج کرد که لازمه اش خروج تعداد کثیری از افراد موضوع است آن هم با تقریبات نه چندان روشنی که براب عدم حجیت اصل کثبت ذکر شده است.
رابعا فرض کردن یقین در موضوعات دارای اثر مع الواسطه بالملازمه عرفیه ملازم است با فرض یقین به آن واسطه و بالتبع نفس اثر شرعی.
شاهد روایی حجیت اصل مثبت هم روایت صم للرویه افطر للرویه است که به برای استهلال ماه شوال اگر ماه دیده نمیشد به حکم استصحاب(علی المبنا) باید فردای آن روز را هم روزه بگیرند فکر میکنم تردیدی نیست که از صدر اسلام فردای همان یوم الشک را عید فطر میدانستند در حالیکه احتمال دارد در واقع روز دوم بوده باشد و از فطر گذشته باشد.
آیا هیچ یک از دوستان منبه یا تقریب روشنی دارد که بتوان با آن حجیت اصل مثبت را نفی کرد؟
غالب مثالها و منبهاتی که بنده در گلمات دیدم نکات دیگری دارد که باعث میشود اصل مثبت در آن جاری نشود نه اینکه مشکلش باواسطه بودنش باشد. البته تتبع زیادی نکردم!
یک تقریب برای حجیت اصل مثبت اینست که :
اولا وقتی شارع میگوید یقینت را نشکن یا نقض نکن در جایی که این یقین استمرارا نقض شده ظهور در این دارد که فرض کن نقض نشده یعنی فرض کن یقین داری.
ثانیا در هیچ کجای جمله نگفته متعلق یقین اثر شرعی یا موضوع ذی اثر باشد و ما گثیرا با موضوعاتی مواجهیم که آثار مع الواسطه دارند.
ثالثا کثرت ابتلاء به موضوعات دارای اثر شرعی مع الواسطه باعث میشود نتوان براحتی این موضوعات را از تحت دلیل خارج کرد که لازمه اش خروج تعداد کثیری از افراد موضوع است آن هم با تقریبات نه چندان روشنی که براب عدم حجیت اصل کثبت ذکر شده است.
رابعا فرض کردن یقین در موضوعات دارای اثر مع الواسطه بالملازمه عرفیه ملازم است با فرض یقین به آن واسطه و بالتبع نفس اثر شرعی.
شاهد روایی حجیت اصل مثبت هم روایت صم للرویه افطر للرویه است که به برای استهلال ماه شوال اگر ماه دیده نمیشد به حکم استصحاب(علی المبنا) باید فردای آن روز را هم روزه بگیرند فکر میکنم تردیدی نیست که از صدر اسلام فردای همان یوم الشک را عید فطر میدانستند در حالیکه احتمال دارد در واقع روز دوم بوده باشد و از فطر گذشته باشد.
آیا هیچ یک از دوستان منبه یا تقریب روشنی دارد که بتوان با آن حجیت اصل مثبت را نفی کرد؟
غالب مثالها و منبهاتی که بنده در گلمات دیدم نکات دیگری دارد که باعث میشود اصل مثبت در آن جاری نشود نه اینکه مشکلش باواسطه بودنش باشد. البته تتبع زیادی نکردم!