امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مساله جدید: شأن ائمۀ علیهم السلام
#21
(29-فروردين-1397, 11:16)محمد 68 نوشته: چند دلیل به ذهن قاصر بنده می رسد:

1. از طرفی دین اسلام دین جاودانه است. از طرف دیگر هم در روایات متعدد حتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه را مطرح کرده اند و در این زمان مردم نسبت به امام دسترسی ندارند تا احکام و مسائل خود را بپرسند.
با توجه به این دو نکته باید تکلیف مردم در زمان غیبت را به گونه ای مطرح کرده باشند لذا نباید هدایتگری آنها فقط نسبت به مردم زمان خودشان باشد.
روایات فراوان امام باقر و امام صادق علیهما السلام شاید شاهدی بر این مطلب باشد که در این زمان حضرات فرصت پیدا کرده اند تا تکلیف را تا حدی برای مردم آینده مشخص کنند.

2. در برخی موارد راوی از امام زمان خود در مورد کلام امام سابق سؤال پرسیده است و امام او را مورد مؤاخذه قرار نداده است که چرا این کار را انجام دادی؟ کلام آن امام برای تو حجت نیست، بلکه برای زمان آن امام بود. تو باید سؤالت را از من بپرسی.
به عنوان نمونه «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ قَوْلِ النَّبِيِّ ص- إِنَّ الشِّرْكَ أَخْفَى مِنْ دَبِيبِ النَّمْلِ عَلَى صَفَاةٍ سَوْدَاءَ فِي‏...»

یا دسته از روایاتی که از امام سؤال می کنند و حضرت به کلام امام سابق استناد می کنند.
به عنوان نمونه «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْكَبَائِرِ فَقَالَ هُنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع سَبْعٌ الْكُفْرُ بِاللَّهِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَة...»


3. روایاتی که در باب کتابت روایات وارد شده است نیز شاید دلیلی بر این مطلب باشد. اگر هر امامی امام زمان خود باشد و نسبت به زمان های دیگر وظیفه نداشته باشد، دیگر نیازی به کتابت روایات برای آیندگان نیست.
به عنوان نمونه: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع احْتَفِظُوا بِكُتُبِكُمْ فَإِنَّكُمْ سَوْفَ تَحْتَاجُونَ إِلَيْهَا»

سلام ظاهرا شما بین حجیت کلام معصومین علیهم السلام  بر ما و وظیفه هدایت گری خلط نموده اید؛ یعنی حجیت کلام معصومین در مشترکات ما و مردم آن زمان یک چیز است و وطیفه هدایت گری آنها نسبت به ما چیزی دیگر؛ اینها دو نکته مستقل از هم هستند که ثمره اش در تمسک به عمومات و اطلاقات در مصادیق مستحدث روشن میشود، یعنی بله قطعا اگر ما نیز عین مردم آن زمان ذبح را انجام بدهیم؛ قطعا صحیح خواهد بود زیرا از مشترکات است و این محل بحث نیست؛ بلکه محل بحث اینجاست که شما با اطلاقات و عمومات ذبح؛ صحت ذبح با دستگاه را ثابت کنید که یک مصداق مستحدث است؛ سؤال این است که حضرت علیه السلام صرفا شرایط مردم زمان خود را در نظر گرفته بود و مطلق فرمود؛ ولی مثلا اگر برای ما حرف میزد چه بسا قید با دست بودن ذبح را تصریح مینمود. فتأمل جدا
پاسخ
#22
دلیل اولتون (جاویدان بودن اسلام) منافاتی ندازد با این که استناد ما به گلمات معصومین علیهم السلام به نحو انسدادی باشد و قایلین به انسداد هم جاویدانی بودن را قبول دارند.
در مورد دلیل دوم هم ممکن است در زمان های اهل بیت علیهم السلام تفاوت جدی در. قید و قیود وجود نداشته و این قابل قیاس با زمان ما که پر از مسایل مستحدثه است میباشد.
دلیل سوم هم همینطور است یعنی حفظ کتب معنایش این نیست که در فضای پر از تغییر و تحولات هم این کتب قابل استفاده است جون معنای این روایت استفاده فی الجمله از این کتب است نه بالجمله.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان