شرایط به سه قسم هستند:
1. بعضی از شرایط فقط شرط واجب هستند مانند لا صلاه الا بطهور که طهور قید واجب است و ربطی به وجوب ندارد. شخص چه طهارت داشته باشد چه نداشته باشد لازم است که نماز بخواند.
2. برخی از شروط شرط وجوب هستند؛ بدین معنا که شرط تکلیف هستند و شرط فعل نیستند. به عبارت دیگر تکلیف بر آن معلق شده است. لازم نیست که با فعل معیت داشته باشد. مانند استطاعت در باب حج که شرط وجوب حج است. وقتی شخص مستطیع شود وجوب فعلی می شود. استطاعت شرط واجب نیست، لذا اگر کسی فقیرانه برود حج به جا آورد اشکالی ندارد.
3. بعضی شرایط هم هستند که هم شرط واجب و هم شرط وجوب هستند. بعد از آمدن آن وجوب می آید و واجب هم باید همراه آن آورده شود. وقت از جمله این شرایط است. به عنوان مثال بین الحدین زوال شمس تا غروب، هم شرط وجوب است که از اذا زالت الشمس وجبت الصلاه استفاده می شود، هم شرط واجب نیز است یعنی باید نماز را بین الحدین به جا آورد. اینگونه نیست که بعد از زوال وجوب بیاید و شخص بتواند بعد از غروب به جا آورد.