امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
چند سوال در لاحرج
#1
چند سوال مربوط به درس دیروز:
1: اینکه استاد لاحرج را امتنانی گرفتند دلیل واضحی ندارد ظاهرا،‌
امتنان میتواند حکمت جعل باشد ولی چون در خطاب اخذ نشده
به هیچ وجه موضوع نیست. این را اقای صدر هم در لاضرر قبول دارند.

2: اگر بپذیریم، باز چرا لاحرج را مثل لاضرر تفسیر میکنند ونه مثل
رفع ما لایعلمون؟ در لاضرر فرموده اند که امتنان بر شخص لازم
است نه اینکه خلاف امتنان بر دیگران نباشد چون قید امتی در
ان نیست، بلکه باید برای هر شخصی امتنانی باشد، بسیار خب
در لاحرج ایه که میفرماید ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملة
ابیکم ابراهیم،‌ خب این ملة ابیکم کار هم عن امتی رفع ما لایعلمون
را میکند دیگر.
پ.ن : توجه کنید که اقای صدر هم که اصل این کلام از ایشان است دیگر
این تفصیل بین حدیث رفع و لاضرر را نداده اند
3: اینکه اگر بقاء‌ زوجیت حرجی باشد زوجیت برداشته میشود،
أولا: این لازم می اید ضرر به شوهر.( البته استاد فرمودند
اگر اضرار باشد را حدیث نمیگیرد،‌منتها همیشه این ضرر هست
ومثال عرفی پیدا نمیشود که ضرر صادق نشود)
لایقال :که لاضرر تعارض داخلی دارد و با لا حرج نمیجنگد
فانه یقال: بله ولی اینکه اصل مرده زنده نمیشود مبناءا درست
نیست بلکه اصل مختص ولاضرر در طرف زوجه، معارض است
با لاضرر در طرف زوج ولذا لاحرج در طرف زوجه هم جاری نخواهد شد.

ثانیا: چنانکه زنا برای این زوجه حرام است جداشدن از زوج هم
بی اذن او حرام است، اگر شما قبول دارید که لاحرج محرمات را
برمیدارد اگر مشکل این زن شهوت اوست،‌لاحرجی که توانست
محرمات را بردارد چه فرقی هست که زوجیت شرعی را بردارد
ویا حرمت زنا را بردارد. واگر مشکل او نفقه است در اینجا فرقی
میان زوج و سائر مردم نیست،‌ چرا زوج جور حرج او را بکشد و
طلاق از دست او گرفته شود؟ خب حرج او را بقیه مردم رفع کنند
وبه او پول ونفقه بدهند. بعبارة اخری حرج در صورت نفقه از مجموع
ولایت بر طلاق و إعطاء نفقه از طرف دیگران لازم می اید، وهر یک
از این دو اگر باشند حرجی نخواهد بود.
ثالثا: شارع لاضرر ولاحرج را در باب طلاق الغاء کرده روایت شخص
عنّین که میفرماید انما هو بلاء‌فلتصبر ویا روایت مفقود
که دارد فلتصبر اللهم الا ما خرج بالنص.
پاسخ
 سپاس شده توسط وکیلی
#2
(30-بهمن-1391, 08:46)فقیه نوشته: چند سوال مربوط به درس دیروز:
1: اینکه استاد لاحرج را امتنانی گرفتند دلیل واضحی ندارد ظاهرا،‌
امتنان میتواند حکمت جعل باشد ولی چون در خطاب اخذ نشده
به هیچ وجه موضوع نیست.
این یک بحث استظهاری است شاید اینکه لا حرج حکم انحلالی است تناسبش با امتنانی بودن بیشتر باشد.
پاسخ
#3
نکته دیگر در اصل ادعای اقای صدر که "در امتنانیت لازم
نیست که خلاف امتنان بر دیگران لازم نیاید بلکه تنها برای خود اشخاص
امتنانی باشد کافی است" این را هم من کامل متوجه نمیشوم
اگر مولایی به برده های خود بگوید "من بر شما منت میگذارم و
از این پس لازم نیست آشپزی کنید" بقیه برده هایی که تابه حال
غذا نمی پختند ولی احتمال داشت غذا بر عهده انها بیفتد چه میگویند؟
میگویند "الحمدلله" ویا میگویند این چه منتی شد؟ خب این که به ضرر ماست،
یعنی اگر زید نپزد که خود ما باید غذا بپزیم، کار ما سخت تر شد. حداقل نگو
"منت گذاشتی" بگو یک قانونی گذاشتی که باید اطاعت کنیم.
پ.ن : در این مثال عبدهای دیگر حق عقلائی ندارند، که بگوییم ضرر کرده اند،
بلکه فقط غذا به دوش انها افتاد.

بلکه اگر ما بگوئیم که فقط در حق این شخص باید امتنانی باشد، معنایش این
است که اگر شخصی بذر او در حال تلف بود وان را در زمین مردم کاشت، وفرض
این باشد که مالک زمین ضرر هم نمیکند چون اجاره زمینش را میگیرد در اینجا
بگوئیم میتواند بذرش را در انجا بکارد و نگه دارد.
پاسخ
#4
یک تناقض دیگر در کلام اقای صدر در لاحرج این است که
ایشان در انسداد میگوید که از مجموع علم به حکم و
عدم ترخیص شارع حرج لازم می اید ولذا لاحرج حکم را
بر نمی دارد، ولی به ولایت زن بر طلاق که رسیده فرموده
در حال اذیت زوج به زوجه، زوجیت ساقط است،( منتها قدر
متیقنش طلاق حاکم است)
خب جناب اقای صدر، انجا هم حرج در بقاء زوجیت از مجموع
حکم شارع به زوجیت و عدم جواز خروج از منزل ویا عدم تمکین
لازم می اید، چطور شد فقط اینجا حکم به رفع زوجیت کردید؟
وعلیت مجموع پرید؟
Huh
پاسخ
#5
سوال دیگر اینکه استاد میفرمایند:
"فلايقال ان تحريم شرب الماء النجس في هذا الحال حرج او حكم حرجي، بل لو كان المنفي هو الحكم الذي ينشأ منه الحرج فانما ينشأ الحرج من بقاء التحريم، اذا قلنا بمسلك علية العلم الاجمالي لوجوب الموافقة القطعية، وأما بناء على مسلك الاقتضاء كما هو الصحيح فالمنشأ للحرج مجموع التحريم وعدم ترخيص الشارع في ارتكاب احد الاطراف"

اینکه ایشان میفرمایند در علیت نمیتواند منشا
حرج، مجموع تحریم و عدم ترخیص شارع باشد
بنظر می رسد که فرقی میان مسلک اقتضاء و
علیت در این جهت وجود ندارد چرا که مرحوم عراقی
هم ثبوتا امکان راهی برای ترخیص در بعضی اطراف را
قبول دارند - اقای صدر هم بارها خودش این مطلب را
گفته اند- اما اگر وجه تفرقه عالم اثبات باشد،‌بازهم
فرقی میان این دو مسلک نیست چرا که هم مسلک
اقتضا وهم علیت قائل به تنجز علم اجمالی هستند.
پاسخ
#6
(30-بهمن-1391, 08:46)فقیه نوشته:
2: اگر بپذیریم، باز چرا لاحرج را مثل لاضرر تفسیر میکنند ونه مثل
رفع ما لایعلمون؟ در لاضرر فرموده اند که امتنان بر شخص لازم
است نه اینکه خلاف امتنان بر دیگران نباشد چون قید امتی در
ان نیست، بلکه باید برای هر شخصی امتنانی باشد، بسیار خب
در لاحرج ایه که میفرماید ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملة
ابیکم ابراهیم،‌ خب این ملة ابیکم کار هم عن امتی رفع ما لایعلمون
را میکند دیگر.

ظاهرا ملة أبیکم با عن أمتی فرق دارد زیرا ملة أبیکم مفعول به است برای فعل محذوف که میتواند إتبعوا باشد یعنی إتبعوا ملة أبیکم إبراهیم از این عبارت امتنان فهمیده نمیشود به گونه ای که از از رفع عن أمتی امتنان فهمیده میشود.
پاسخ
 سپاس شده توسط فقیه
#7
این تفسیری که میفرمائید و ظاهرا از مجمع البیان اورده اید، هیچ قرینه ای بر صحتش نیست، "ملة ابیکم" توضیح "دین" در "ماجعل علیکم فی الدین" است شاهدش هم این است که میفرماید هو "سماکم المسلمین"، اگر بحث سر تبعیت بود یعنی "اتبعوا" در تقدیر بود، که تسمیه به اسلام بی مناسبت بود، ولی اگر توضیح دین یعنی "هذا هو ملة ابیکم ابراهیم" مناسبتش با قبل وبعد پر واضح خواهد شد، یعنی این دینی که حرجی هم نیست از قبل هم بوده، و ادامه همان دین وائینی است که ابراهیم علی نبینا واله وعلیه الصلاة والسلام اورده بود.
اگر شک هم بکنیم و احتمال بدهیم کلام مجمع البیان درست باشد،باز احتمال قرینیت موجود است وفقط قدر متیقنش اخذ میشود. ونتیجه همان رفع است ونه بیشتر.
پاسخ
#8
کلام دراین است که ملاک لاحرج امتنان شخصی است یانوعی .اگر دلیل فقط این آیه باشد امتنان نوعی از ان استفاده نمیشود.زیرا اگر ملة ابیکم مجمل شود وندانیم مقدر چیست فقط جمله ماجعل علیکم فی الدین من حرج باقی میماند که ظاهرا مراد از آن امتنان شخصی است زیرا یقینا حرج از خود شخص امتنانا برداشته شده است شک داریم دراینکه مشروط است به اینکه خلاف امتنان بر دیگران نباشدکه نتیجه اش امتنان نوعی است یامشروط نیست که نتیجه اش امتنان شخصی است، اصل عدم این اشتراط است.
ثانیا: مجمل نمیشود زیرا هرطور که معنی کنید ازملة أبیکم امتنان نوعی فهمیده نمیشود وکار رفع عن أمتی را نمیکند.زیرا اگر اینگونه هم معنی کنیم:ماجعل علیکم فی الدین من حرج مثل ملة أبیکم إبراهیم یعنی همانطور که دردین حضرت ابراهیم حرج رفع شده بود در دین شما هم حرج رفع شده است اما به چه نحو معلوم نیست ممکن است دردین حضرت ابراهیم هم حرج به امتنان شخصی رفع شده باشد نه مشروط به اینکه خلاف امتنان بردیگران نباشد.
پاسخ
 سپاس شده توسط mostafa
#9
(12-اسفند-1391, 23:22)سید حسینی نوشته: کلام دراین است که ملاک لاحرج امتنان شخصی است یانوعی .اگر دلیل فقط این آیه باشد امتنان نوعی از ان استفاده نمیشود.زیرا اگر ملة ابیکم مجمل شود وندانیم مقدر چیست فقط جمله ماجعل علیکم فی الدین من حرج باقی میماند که ظاهرا مراد از آن امتنان شخصی است زیرا یقینا حرج از خود شخص امتنانا برداشته شده است شک داریم دراینکه مشروط است به اینکه خلاف امتنان بر دیگران نباشدکه نتیجه اش امتنان نوعی است یامشروط نیست که نتیجه اش امتنان شخصی است، اصل عدم این اشتراط است.
.
اشتباه نشود، امتنانیت بر امت ویا عدم امتنانیت اصلا
ربطی به نوعی بودن حرج ندارد، حرج و ضرر ونیز حتی حدیث رفع همه
شخصی هستند،‌چون ظهور هر عنوانی در فعلیت ان بر شخص است
وحرج نوعی یعنی ولو بر من حرج و ضرری نباشد باز لاحرج و لاضرر هست
بگذریم..
اینجا بحث اشتراط نیست،‌ بحث استظهار مقدار حرج است، دوران امر بین
تعیین و تخییری که شما اشاره میکنید وقتی است که ظهور منعقد شده
باشد، اما ما در اینجا شک در اصل مقدار ظهور لاحرج بسبب وجود قرینه
متصله در کلام داریم ... مثلا اگر مولی بفرماید "اکرم العالم فلیکن کثیرا" اگر شک
کنیم که آیا علم این عالم باید زیاد باشد تا اکرامش واجب شود ویا منظور
از این عبارت یک توصیه اخلاقی جدایی است که عالم برود علمش را زیاد
کند،‌ دراینجا هیچکس نگفته "اکرام مطلق عالم ولو علمش زیاد نباشد
واجب است، چون شک در تقیید زائد داریم واصل عدمش است" بلکه این
احتمال باعث اجمال در اکثر از عالم شدید میشود،‌و عبارت ظهوری در
وجوب اکرام مطلق عالم ولو علمش ضعیف باشد نخواهد داشت،
در مقام هم همینطور است، "فی الدین من حرج" کنارش یک "ملة ابیکم"
وجود دارد که نمیدانیم این قید دین است همانند "رفع عن امتی
ما لایعلمون" ویا اصلا ربطی به این جمله ندارد و مثلا مربوط به اتبعوا محذوف است.


بله شاید بتوان وجهی در تعیین وتخییر درست کرد به این نحو که بگوئیم ادله
اولیه مثل "وضوء" مطلقا واجب است، شک میکنیم "لاحرج" فقط در صورتی که خلاف
امتنان بر دیگران لازم نیاید آن وضوء را برداشته ویا حتی در صورتی که تنها برای خود
شخص امتنانی باشد ولو برای دیگران خلاف امتنان باشد، اینجا اصل وجوب وضوء
لولا دلیل امتنان مشخص است ولی در شمول قاعده ثانویه لاحرج در مقام شک
داریم، پس وجوب وضوء در فرض عدم امتنان بر دیگران باقی است، بله تنها در صورتی
که امتنان بر خود شخص درست باشد لاحرج این وضوء را بر میدارد.
ولی این وجه هم باطل است، چون رجوع حکومت به تخصیص است، ودر واقع دلیل وجوب
وضوء تقیید خورده به لاحرج یعنی یجب الوضوء غیر الحرجی دراینجا ما شک داریم که این
وضوء غیر حرجی هست یا خیر ولذا شک در اصل وجوب داریم.
اللهم الا ان یقال که بین اکرم العالم و لاتکرم العالم الفاسق که نتیجه اکرم العالم
غیر الفاسق است یعنی قید در موضوع و یجب الوضوء‌غیر الضرر که در متعلق
است فرق است و در متعلق برائت از تقیید ثابت میکند عدم اشتراط متعلق
را ولی این را هم اقای صدر اشکال کرده،‌که برائت از تقیید اگر میخواهد وجوب
وضوء‌را ثابت کند این خلاف امتنان است، این چه برائتی شد که ضیق اورد
ونه اینکه ضیق را برداشت؟
علی ای حال شاید بتوان گفت اگر در وسط وقت حرج عارض شد استصحاب
وجوب وضوء میکنیم، که این هم استصحاب در شبهات حکمیه است که
اقای خوئی قبول ندارد وثانیا جواب عامی نیست چون چه بسا از اول وقت
حرج حاصل شده.
پاسخ
 سپاس شده توسط حاجی
#10
(12-اسفند-1391, 23:22)سید حسینی نوشته:
ثانیا: مجمل نمیشود زیرا هرطور که معنی کنید ازملة أبیکم امتنان نوعی فهمیده نمیشود وکار رفع عن أمتی را نمیکند.زیرا اگر اینگونه هم معنی کنیم:ماجعل علیکم فی الدین من حرج مثل ملة أبیکم إبراهیم یعنی همانطور که دردین حضرت ابراهیم حرج رفع شده بود در دین شما هم حرج رفع شده است اما به چه نحو معلوم نیست ممکن است دردین حضرت ابراهیم هم حرج به امتنان شخصی رفع شده باشد نه مشروط به اینکه خلاف امتنان بردیگران نباشد.

"ما جعل علیکم فی الدین من حرج ملة ابیکم"
یعنی این دینی که بر "ملة ابیکم ابراهیم" قرار دادیم
حرجی نیست،(ولا اقل من الاحتمال) واین هیج فرقی
با رفع عن امتی ندارد.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  استاد شهیدی:دلیل لاحرج رافع محرمات نیز هست وکیلی 0 4,279 29-بهمن-1391, 01:03
آخرین ارسال: وکیلی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان