ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
استاد شهیدی در درس خارج فقه 26 دی 97
مرحوم خویی د رمساله قول بغیر علم( حرف بدون اطلاع) فرموده اند: علم اجمالی داریم به اینکه مفاد کلام یا نقیض آن کذب است. بنابر این در اخبار به بیدار بودن زید یا همین کلام دروغ است و یا اخبار از بیدار نبودن دروغ است. پس علم اجمالی به کذب وجود دارد و همین مساله موجب حرمت قول بغیر علم است.
ولی اینگونه فتوا صحیح نیست؛ زیرا مکلفین علم اجمالی ندارند ولذا تکلیف در حقشان مننجز نیست پس برای آنان جائز است.
به همین جهت نیز فتوا طبق علم اجمالی هایی که برای مجتهد پیدا می شود صحیح نیست زیرا در حق مکلف برائت جاری می شود.
ارسالها: 172
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 155
سپاس شده 79 بار در 59 ارسال
متأسفانه متوجه منظور نشدم.
این که علم اجمالی فقیه در حق مقلدین منجز نیست، وجیه است و بحثش سر جای خودش مفصل است. اما ارتباطش به ما نحن فیه چیست؟ مگر در قول بغیر علم، فقط فقیه است که علم اجمالی به کذب دارد؟ آیا مکلف نمیداند که این کلامی که میخواهد بگوید، یا خودش و یا نقیضش کذب است؟
لطف بفرمایید بیشتر توضیح دهید، احتمالا درست متوجه منظور نشدهام.
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
استاد می فرمودند که این علم اجمالی مورد التفات اکثر مکلفین نیست و هنگام تکلم ملتفت به این علم نیستند بنابر این التفات دادن به آنها برای تنجز حکم لازم نیست.
ارسالها: 1,013
موضوعها: 421
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 493
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
به نظر می رسد در این بحث بین کذب خبری و مخبری خلط شده است .
کذب خبری یعنی عدم مطابقت محتوای خبر با واقع ولو مخبر از راستگوترین افراد باشد ولی ممکن است در مورادی کذب خبری داشته باشد مثلا از روی غفلت خبری را می دهند که جهل مرکب به عدم مطابقت محتوایش به واقع را دارد .
کذب مخبری یعنی عدم اعتقاد مخبر به مطابقت محتوا با واقع یعنی وقتی مخبری خبری را بصورت جزمی می دهد ظاهر کلام این است که اسناد قطعی میدهد به واقع و حال آن که این جزم در وی وجود ندارد چون فرض این است که نگفته شاید یا احتمالا یا ... بلکه بصورت جزمی از واقع خبر داده است که این معنا از کذب با صداقت جمع نمیشود و اتصاف شخص به کذاب بودن نیز فرع این نوع از کذب است .
و من هنا یظهر اگر شخصی بدون اعتقاد به باز بودن مدرسه و مثلا با تردید در این مساله اخبار جزمی به باز بودن مدرسه بدهد ولو در واقع مدرسه باز باشد ولی این شخص در عین این که صدق خبری دارد ، متصف به کاذب بودن میشود یعنی یک مخبر کاذب است فلذا با شک در مطابقت و عدم مطابقت برائت معنا ندارد چون صدق کذب مخبری قطعی به نظر می رسد فتامل.
علی ای حال به نظر می رسد استظهار ما از ادله مذمت و حرمت کذب به تناسبات عقلائی کذب مخبری باشد نه خبری و با نگاه ما به این مطلب جریان برائت نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.