امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عدم اعتبار احادیث مرسله در نهج البلاغه
#1
استاد شهیدی در درس خارج فقه 5 بهمن 97 فرمودند:
احادیث نهج البلاغه مرسل است ولذا اعتبار فقهی ندارد مگر اینکه به طریق دیگری نقل شودو یا قرائنی بر صحت آن وجود داشته باشد.
استاد در جواب به اینکه مرحوم رضی اسناد جزمی به امیر المومنین دادند و این جمله ظهور در حسی بودن دارد، فرمودند: در نقل از امیر المونین با این فاصله طولانی اصاله الحس جاری نمی شود خصوصا که عرفا تفاوتی بین روی عنه و قال نیست ولذا مرحوم رضی تمام احادیث را جزمی نقل می کند.
همچنین در جواب به اینکه ایشان این روایات را از کتب معتبره نقل کردند فرمودند اگر هم اینگونه باشد صحت اسانید آن کتب تا امام علی معلوم نیست.
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#2
(5-بهمن-1397, 17:11)حسین بن علی نوشته: استاد شهیدی در درس خارج فقه 5 بهمن 97 فرمودند:
احادیث نهج البلاغه مرسل است ولذا اعتبار فقهی ندارد مگر اینکه به طریق دیگری نقل شودو یا قرائنی بر صحت آن وجود داشته باشد.
استاد در جواب به اینکه مرحوم رضی اسناد جزمی به امیر المومنین دادند و این جمله ظهور در حسی بودن دارد، فرمودند: در نقل از امیر المونین با این فاصله طولانی اصاله الحس جاری نمی شود خصوصا که عرفا تفاوتی بین روی عنه و قال نیست ولذا مرحوم رضی تمام احادیث را جزمی نقل می کند.
همچنین در جواب به اینکه ایشان این روایات را از کتب معتبره نقل کردند فرمودند اگر هم اینگونه باشد صحت اسانید آن کتب تا امام علی معلوم نیست.

فاصله سید رضی آنچنان طولانی نیست که خدشه به اصالة الحس وارد سازد، از این روست که اسناد جزمی علمایی همچون صدوق، سید رضی و .... را محتمل الحس و الحدس می‌دانند ولی اسناد جزمی محدثان متاخر را محتمل الحس و الحدس نمی‌دانند و اصالة الحس را در رابطه با آنان جاری نمی‌کنند.
اما اینکه عرفا تفاوتی بین روی و قال نیست، پذیرفتنی نیست؛ چرا که عرف قطعا میان این دو تفاوت قائل است. مگر اینکه ادعا شود پیشتر، محدثین در این رابطه دقت به خرج نمی‌دادند و بعدها با پیشرفت علوم حدیثاین تفاوت ‌ها گذاشته شده است.
اگر به سخنرانی‌های امام «رضوان الله تعالی علیه» دقت کنیم، می‌بینیم که ایشان هنگام نقل برخی از احادیث، دقت به خرج می‌دادند و می‌فرمودند: «حسب نقل ....». حتی از یکی از علما شنیدم که اگر بدون اینکه علم به صدور روایتی داشته باشیم و اسناد جزمی دهیم و بگوییم قال الصادق... ، مصداق قول به غیر علم است.
حال باید دید که قدمای از اصحاب مانند صدوق و ... نیز این دقت را داشته‌اند یا خیر.
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#3
(5-بهمن-1397, 17:11)حسین بن علی نوشته: استاد شهیدی در درس خارج فقه 5 بهمن 97 فرمودند:
احادیث نهج البلاغه مرسل است ولذا اعتبار فقهی ندارد مگر اینکه به طریق دیگری نقل شودو یا قرائنی بر صحت آن وجود داشته باشد.
استاد در جواب به اینکه مرحوم رضی اسناد جزمی به امیر المومنین دادند و این جمله ظهور در حسی بودن دارد، فرمودند: در نقل از امیر المونین با این فاصله طولانی اصاله الحس جاری نمی شود خصوصا که عرفا تفاوتی بین روی عنه و قال نیست ولذا مرحوم رضی تمام احادیث را جزمی نقل می کند.
همچنین در جواب به اینکه ایشان این روایات را از کتب معتبره نقل کردند فرمودند اگر هم اینگونه باشد صحت اسانید آن کتب تا امام علی معلوم نیست.

یک نکتۀ کلی این که اسنادات جزمی اگر چه به ظاهر جزمی اند ولی بعید یک قرینه حالیه عامه در این اسنادات وجود داشته باشد که آنها را از جزمی بودن بیاندازد یعنی همانطور که کثیرا از متدینین و اهل منبر می شنویم قال النبی صلوات الله علیه و آله یا قال صادق علیه السلام و ... ان چه به ذهن می اید این نیست که الآن این شخص اسناد جزمی داد بلکه می گوید مقصد گوینده «علی ما نقل» است یعنی قرینۀ نا گفته ای که در زمان ما روشن بوده و نیاز به بیانش نیست زیرا همه می دانند که اکثر روایات ما قطعی الصدور نیست و برای نوع انسان ها تمکن از قطع به صدور هم نیست و نفس همین مطلب قرینه می شود بر این که وقتی می گویند قال صادق علیه السلام یعنی قال الصادق علیه السلام علی ما نقل همانطور که در نقل مطالب تاریخی این اتفاق می افتد .
نکتۀ دوم این که شبیه این مطلب در مورد مرسلات جزمی مرحوم صدوق نیز مطرح شده است و استاد سید محمد جواد شبیری حفظه الله به نقل از والد بزرگوارشان فرمودند اصاله الحس جاری نیست چون احتمال نقل مستقیم از معصوم را که نمی دهیم به دلیل طول زمان و تنها احتمال حس این است که با واسطه حسهای متعددی به معصوم منتهی شود که این مطلب اشکال دیگری دارد و آن این که اعتماد به حسهای واسطه که نامی از آنها نیامده متضمن یک صغری و یک کبری است ؛ کبری عبارت از این است که اساسا ملاک اعتماد به خبر یک شخص چیست که این امری استنباطی و اجتهادی است (و ظاهرا مورد اختلاف هم هست) و صغرای این است که این مبنا را بر این شخص تطبیق دهیم که اگر چه صغری امری حسی باشد ولی چون کبری امری استنباطی و حدسی است نمی توان به امثال مرحوم صدوق در اسنادات جزمی شان اعتماد کرد چون نمی دانیم مبنایای ایشان در اعتماد به اخبار چیست .
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین . ، سید محسن حائری
#4
(7-بهمن-1397, 12:26)مسعود عطار منش نوشته: یک نکتۀ کلی این که اسنادات جزمی اگر چه به ظاهر جزمی اند ولی بعید یک قرینه حالیه عامه در این اسنادات وجود داشته باشد که آنها را از جزمی بودن بیاندازد یعنی همانطور که کثیرا از متدینین و اهل منبر می شنویم قال النبی صلوات الله علیه و آله یا قال صادق علیه السلام و ... ان چه به ذهن می اید این نیست که الآن این شخص اسناد جزمی داد بلکه می گوید مقصد گوینده «علی ما نقل» است یعنی قرینۀ نا گفته ای که در زمان ما روشن بوده و نیاز به بیانش نیست زیرا همه می دانند که اکثر روایات ما قطعی الصدور نیست و برای نوع انسان ها تمکن از قطع به صدور هم نیست و نفس همین مطلب قرینه می شود بر این که وقتی می گویند قال صادق علیه السلام یعنی قال الصادق علیه السلام علی ما نقل همانطور که در نقل مطالب تاریخی این اتفاق می افتد .
نکتۀ دوم این که شبیه این مطلب در مورد مرسلات جزمی مرحوم صدوق نیز مطرح شده است و استاد سید محمد جواد شبیری حفظه الله به نقل از والد بزرگوارشان فرمودند اصاله الحس جاری نیست چون احتمال نقل مستقیم از معصوم را که نمی دهیم به دلیل طول زمان و تنها احتمال حس این است که با واسطه حسهای متعددی به معصوم منتهی شود که این مطلب اشکال دیگری دارد و آن این که اعتماد به حسهای واسطه که نامی از آنها نیامده متضمن یک صغری و یک کبری است ؛ کبری عبارت از این است که اساسا ملاک اعتماد به خبر یک شخص چیست که این امری استنباطی و اجتهادی است (و ظاهرا مورد اختلاف هم هست) و صغرای این است که این مبنا را بر این شخص تطبیق دهیم که اگر چه صغری امری حسی باشد ولی چون کبری امری استنباطی و حدسی است نمی توان به امثال مرحوم صدوق در اسنادات جزمی شان اعتماد کرد چون نمی دانیم مبنایای ایشان در اعتماد به اخبار چیست .

در مورد نکته ی اول شما این نکته به ذهن می رسد که این قرینه در زمان ما وجود دارد که اسناد جزمی ها به معنای علی ما نقل می باشد ولی معلوم نیست که در زمان محدثین ما هم این قرینه وجود داشته است. پس برای این ادعا که این قرینه در آن زمان هم وجود داشته است، باید شواهدی را ارائه کنید.

ولی نکته ی دوم بسیار نکته جالب و قابل استفاده ای بود.
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش
#5
(8-بهمن-1397, 08:45)محمد 68 نوشته: در مورد نکته ی اول شما این نکته به ذهن می رسد که این قرینه در زمان ما وجود دارد که اسناد جزمی ها به معنای علی ما نقل می باشد ولی معلوم نیست که در زمان محدثین ما هم این قرینه وجود داشته است. پس برای این ادعا که این قرینه در آن زمان هم وجود داشته است، باید شواهدی را ارائه کنید.

قرینه ای که بنده عرض کردم این بود که نزد عموم معلوم است که معمول روایات قطعی الصدور نیستند ؛ بنده خیال می کنم این قرینه در زمان مرحوم صدوق یا مرحوم سید رضی رحمهما الله هم بوده یعنی در آن زمان همه روایات قطعی الصدور تلقی نمی شده لذا اگر کسی هم اسناد می داده متفاهم آن علی ما نقل بوده است . آیا تردید دارید در این که تلفی عموم در زمان گذشته این باشد که عموم روایات قطعی الصدور نیستند ؟
پاسخ
#6
(8-بهمن-1397, 09:03)مسعود عطار منش نوشته:  آیا تردید دارید در این که تلفی عموم در زمان گذشته این باشد که عموم روایات قطعی الصدور نیستند ؟

آیا در زمان گذشته عموم روایات به صورت جزمی نقل می شدند؟
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اشکال:  عدم اعتبار شهادت کلینی وصدوق و ... به صحت روایت حسین بن علی 0 1,807 23-دي-1397, 21:01
آخرین ارسال: حسین بن علی
  بررسی اعتبار کتاب عوالی اللئالی فقه جواهری 2 5,221 2-بهمن-1396, 13:12
آخرین ارسال: 82036
  بررسی اعتبار کتاب تفسیر قمی و دیباجه آن!! فقه جواهری 2 4,903 29-دي-1396, 02:55
آخرین ارسال: حسین بن علی
  «رجال»  اشکال و جوابی در اعتبار مراسیل این ابی عمیر! فقه جواهری 3 4,724 26-دي-1396, 21:15
آخرین ارسال: مومن
  فرق بین اعتبار وتنزیل سید محمود فریمانه 0 3,872 22-اسفند-1391, 10:23
آخرین ارسال: سید محمود فریمانه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان