امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
جمع بین دو روایت از پیامبر در مورد ازدیاد و تنقیص نماز های واجب مکلفین
#1
در برخی از روایات وارد شده است که پیامبر رحمت،برای تخفیف امت، تعداد رکعاتی که بر مکلفین واجب است را کم کردند. یعنی ابتدائا تعداد رکعات واجب شده بر عهده ی مکلفین در شبانه روز توسط خدای متعال زیاد بود لکن پیامبر گرامی اسلام تخفیف را خواستار شدند و کم کردند. روایت ذیل دال بر این مطلب است:
« وَ رُوِيَ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع أَنَّهُ قَالَ: سَأَلْتُ أَبِي سَيِّدَ الْعَابِدِينَ ع فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ أَخْبِرْنِي عَنْ جَدِّنَا رَسُولِ اللَّهِ ص لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِخَمْسِينَ صَلَاةً كَيْفَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ عَنْ أُمَّتِهِ حَتَّى قَالَ لَهُ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ ع ارْجِعْ إِلَى رَبِّكَ فَاسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ فَإِنَّ أُمَّتَكَ لَا تُطِيقُ ذَلِكَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَا يَقْتَرِحُ عَلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يُرَاجِعُهُ فِي شَيْ‏ءٍ يَأْمُرُهُ بِهِ فَلَمَّا سَأَلَهُ مُوسَى ع ذَلِكَ وَ صَارَ شَفِيعاً لِأُمَّتِهِ إِلَيْهِ لَمْ يَجُزْ لَهُ أَنْ يَرُدَّ شَفَاعَةَ أَخِيهِ مُوسَى ع- فَرَجَعَ إِلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَأَلَهُ التَّخْفِيفَ إِلَى أَنْ رَدَّهَا إِلَى خَمْسِ صَلَوَاتٍ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَبَتِ فَلِمَ لَمْ يَرْجِعْ إِلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ يَسْأَلْهُ التَّخْفِيفَ مِنْ خَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَدْ سَأَلَهُ مُوسَى ع أَنْ يَرْجِعَ إِلَى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ و يَسْأَلَهُ التَّخْفِيفَ فَقَالَ يَا بُنَيَّ أَرَادَ ع أَنْ يُحَصِّلَ لِأُمَّتِهِ التَّخْفِيفَ مَعَ أَجْرِ خَمْسِينَ صَلَاةً لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها أَ لَا تَرَى أَنَّهُ ع لَمَّا هَبَطَ إِلَى الْأَرْضِ نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ ع فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ إِنَّهَا خَمْسٌ بِخَمْسِين‏...»[b][1][/b]
از طرفی دیگر روایاتی وارد شده است که ابتداءا تعداد رکعات واجب شده بر عهده ی مکلفین کم بود، لکن خود نبی مکرم اسلام این رکعات را زیاد کردند:
« وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ [b]قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ فِي حَدِيثٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ الصَّلَاةَ رَكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ عَشْرَ رَكَعَاتٍ فَأَضَافَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الرَّكْعَتَيْنِ رَكْعَتَيْنِ وَ إِلَى الْمَغْرِبِ رَكْعَةً فَصَارَتْ عَدِيلَ الْفَرِيضَةِ لَا يَجُوزُ تَرْكُهُنَّ إِلَّا فِي سَفَرٍ وَ أَفْرَدَ الرَّكْعَةَ فِي الْمَغْرِبِ فَتَرَكَهَا قَائِمَةً فِي السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ كُلَّهُ فَصَارَتِ الْفَرِيضَةُ سَبْعَ عَشْرَةَ رَكْعَةً ثُمَّ سَنَّ رَسُولُ اللَّهِ ص النَّوَافِلَ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ رَكْعَةً مِثْلَيِ الْفَرِيضَةِ فَأَجَازَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ ذَلِك‏ وَ الْفَرِيضَةُ وَ النَّافِلَةُ إِحْدَى وَ خَمْسُونَ رَكْعَةً مِنْهَا رَكْعَتَانِ بَعْدَ الْعَتَمَةِ جَالِساً تُعَدُّ بِرَكْعَةٍ مَكَانَ الْوَتْرِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ لَمْ يُرَخِّصْ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَحَدٍ تَقْصِيرَ الرَّكْعَتَيْنِ اللَّتَيْنِ ضَمَّهُمَا إِلَى مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَلْ أَلْزَمَهُمْ ذَلِكَ إِلْزَاماً وَاجِباً وَ لَمْ يُرَخِّصْ لِأَحَدٍ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ إِلَّا لِلْمُسَافِرِ وَ لَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يُرَخِّصَ مَا لَمْ يُرَخِّصْهُ رَسُولُ اللَّهِ ص- فَوَافَقَ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ أَمْرَ اللَّهِ وَ نَهْيُهُ نَهْيَ اللَّهِ وَ وَجَبَ عَلَى الْعِبَادِ التَّسْلِيمُ لَهُ كَالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ»[b][1].[/b][/b]
جمع بین این دوروایت به چیست؟؟؟؟دوستان چه به نظرشان خطور می کند؟!!!





[1] وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملي، ج4، ص45، أبواب اعداد الفرائض و النوافل، باب13، ح2، ط آل البيت.











[1] من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص198.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری
#2
حضرت استاد گنجی دام ظله در مقام جمع بین دو دسته روایات مذکور فرمودند:
 در ذهن ما یک وجه جمعی رسیده است: در آن روایت که تعداد را کم کردند به دلیل این است که اصل تشریع نماز ها اعم از واجب و مستحب همان 50 رکعت است. لکن پیامبر اکرم فقط فرمودند که 34 رکعت را می توان ترک کرد. یعنی همان گفته ی خداوند روی زمین نمانده است و حفظ شده است لکن فقط نکته ای که هست این است که این تعداد رکعت که مطلوب خداوند بود توسط نبی مکرم اسلام به دو قسمت واجب و مستحب تقسیم شد. پیامبر نسبت به 34 رکعت از ان تخفیف گرفتند و آن ها را به عنوان نماز های مستحبی معرفی کردند و 17 رکعت از آن را نیز به عنوان نماز واجب معرفی کرده اند. اینکه در برخی از روایات 51 رکعت آمده است نیز قابل حل است، آن یک رکعت اضافه به دلیل نکته ای است....
پاسخ
#3
به نظر حقیر هیچ تنافی بین دو روایت نیست. در روایت اول آمده است که ابتدائا نمازی که بر عهده ی مکلفین بوده است 50 نماز بوده است (نه پنجاه رکعت) سپس پیامبر گرامی اسلام به درخواست حضرت موسی از خداوند متعال تخفیف گرفت و آ نرا به 5 نماز که عبارتند از نماز های پنجگانه ی ظهر و عصر و صبح و مغرب  و عشاء تقلیل داد.
در روایت دوم بحث رکعات نماز ها مطرح است. یعنی بعد از اینکه نبی مکرم اسلام نسبت به اصل نماز ها که پنجاه نماز بود و آن ها را تبدیل به پنج نماز کرد، این پنج نماز ابتدائا هر کدام دو رکعت دو رکعت بود، پیامبر گرامی اسلام به همین رکعات تعدادی رکعت دیگر اضافه کردند. اینطور نیست که نماز دیگری اضافه کرده باشند و هیچ منافاتی با حدیث دیگر ندارد.
پس ماحصل جمع این شد که پیامبر گرامی اسلام در تعداد نماز ها از خدای متعال تخفیف گرفتند لکن بعد از تخفیف و تقلیل در تعداد نماز ها، تعداد رکعات آن ها را کمی زیاد تر کردند.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری ، مسعود عطار منش
#4
(30-بهمن-1397, 20:31)سید رضا حسنی نوشته: به نظر حقیر هیچ تنافی بین دو روایت نیست. در روایت اول آمده است که ابتدائا نمازی که بر عهده ی مکلفین بوده است 50 نماز بوده است (نه پنجاه رکعت) سپس پیامبر گرامی اسلام به درخواست حضرت موسی از خداوند متعال تخفیف گرفت و آ نرا به 5 نماز که عبارتند از نماز های پنجگانه ی ظهر و عصر و صبح و مغرب  و عشاء تقلیل داد.
در روایت دوم بحث رکعات نماز ها مطرح است. یعنی بعد از اینکه نبی مکرم اسلام نسبت به اصل نماز ها که پنجاه نماز بود و آن ها را تبدیل به پنج نماز کرد، این پنج نماز ابتدائا هر کدام دو رکعت دو رکعت بود، پیامبر گرامی اسلام به همین رکعات تعدادی رکعت دیگر اضافه کردند. اینطور نیست که نماز دیگری اضافه کرده باشند و هیچ منافاتی با حدیث دیگر ندارد.
پس ماحصل جمع این شد که پیامبر گرامی اسلام در تعداد نماز ها از خدای متعال تخفیف گرفتند لکن بعد از تخفیف و تقلیل در تعداد نماز ها، تعداد رکعات آن ها را کمی زیاد تر کردند.

به نظر می رسد حق با شماست زیرا تعارض فرع وحدت موضوع است و موضوع روایت اول تعداد نماز ها و موضوع روایت دوم تعداد رکعات است .
پاسخ
#5
به نظر میاید که روایت دسته اول که بحث تقلیل مطرح است از لحاظ مضمونی ضعیفت هستند. بحث عدم طاقت امت مطرح میشود چطور میشود که امت پیامبر طاقت نداشته باشد ولی خداوند باز هم تکلیف کرده باشد. قدرت که شرط عقلی تکالیف است. این نکته هم اضافه شود که امت پیغمبر از امتیاز ویژه ای نزد خداوند برخوردار بودند لذا بعضی از احکام امتنانی در اسلام مطرح است. با این حال خداوند تکالیف طاقت فرسایی برای مسلمانان گذاشته باشد. علاوه بر این طبق این رفت و برگشت هایی پیامبر و رد و بدل شدن حرفهای حضرت موسی و پیامبر بحث مصلحت و مفسده احکام و غیره خیلی جایگاهی ندارند. اگر واقعا مصلحت وجود دارد چرا کم شود. اگر شما بحث تسهیل را مطرح کنید پس تزاحم ملاکات است لذا با رو زدن و واسطه قرار دادن و غیره خیلی مشکل حل نمیشود. و عبارات دیگری که در روایت وجود دارد. حال بنده از سند روایت خبری ندارم اما به لحاظ مضمون، نسبت به روایت اضافه کردن ضعیف است.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید رضا حسنی
#6
(5-اسفند-1397, 18:44)خیشه نوشته: به نظر میاید که روایت دسته اول که بحث تقلیل مطرح است از لحاظ مضمونی ضعیفت هستند. بحث عدم طاقت امت مطرح میشود چطور میشود که امت پیامبر طاقت نداشته باشد ولی خداوند باز هم تکلیف کرده باشد. قدرت که شرط عقلی تکالیف است. این نکته هم اضافه شود که امت پیغمبر از امتیاز ویژه ای نزد خداوند برخوردار بودند لذا بعضی از احکام امتنانی در اسلام مطرح است. با این حال خداوند تکالیف طاقت فرسایی برای مسلمانان گذاشته باشد. علاوه بر این طبق این رفت و برگشت هایی پیامبر و رد و بدل شدن حرفهای حضرت موسی و پیامبر بحث مصلحت و مفسده احکام و غیره خیلی جایگاهی ندارند. اگر واقعا مصلحت وجود دارد چرا کم شود. اگر شما بحث تسهیل را مطرح کنید پس تزاحم ملاکات است لذا با رو زدن و واسطه قرار دادن و غیره خیلی مشکل حل نمیشود. و عبارات دیگری که در روایت وجود دارد. حال بنده از سند روایت خبری ندارم اما به لحاظ مضمون، نسبت به روایت اضافه کردن ضعیف است.

با سلام خدمت برادر عزیزم. 
گرچه مشکل عقلی عدم قدرت مشکل جدی است لکن لازم نیست حتما به گونه ای روایت مطرح شود که با این مشکل مواجه شویم. به راحتی می توان مراد از عدم قدرت در روایت را عدم قدرت عرفی و به معنای (سختی کشیدن امت) دانست، نه اینکه به معنای عدم قدرت حقیقی باشد که با دلیل عقلی مردود شود.
به نظر می رسد اشکال عدم سازگاری با مصالح و مفاسد در روایت نیز قابل جواب باشد. می توان گفت قبل از درخواست نبی اکرم مصلحت امت فلان تعداد نماز بوده است و بعد از در خواست ایشان به دلیل احترام و جایگاهی که رسول الله نزد درگاه احدیت دارد، مصلحت در این بود که خداوند تعداد نما زها را تقلیل دهند تا مقام نبی الله را به مردم نشان دهد.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  قاعده اشتراک نماز فریضه و مستحب خیشه 2 176 1-بهمن-1402, 07:19
آخرین ارسال: خیشه
  محال بودن یا ضروری بودن تخییر بین اقل و اکثر و تطبیق آن تکبیرات سبع اول نماز خیشه 0 110 20-آذر-1402, 21:10
آخرین ارسال: خیشه
  قوام تلفظ در بحث قرائت نماز خیشه 0 180 13-آذر-1402, 21:54
آخرین ارسال: خیشه
  فرق بین منافی و قاطع در نماز و تطبیق آن بر تکبیره الاحرام خیشه 1 164 18-آبان-1402, 16:11
آخرین ارسال: سید محمد نظام آبادی
  نیت مکلفی که حین شروع نماز حاضر و در اثنا مسافر است خیشه 0 105 15-آبان-1402, 19:33
آخرین ارسال: خیشه
  نماز مکلفی که زمان شروع حاضر و در اثنا به حد ترخص میرسد خیشه 0 59 14-آبان-1402, 20:48
آخرین ارسال: خیشه
  اشکال اضمار به روایت کتاب حریز و جواب آن خیشه 0 117 25-مهر-1402, 21:28
آخرین ارسال: خیشه
  اقسام شرط در نماز و احکام ان خیشه 0 160 16-خرداد-1402, 18:22
آخرین ارسال: خیشه
  ایا برای استحباب اذان شرط است که قصد تعیین نماز کند؟ خیشه 0 196 14-اسفند-1401, 20:51
آخرین ارسال: خیشه
  شرطیت عدم صحت نماز واقعیه امام برای جواز اقتدا خیشه 0 199 6-اسفند-1401, 18:02
آخرین ارسال: خیشه

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان