امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دلیلی بر قبح اجازه دادن به زنان از رفتن به استخر
#1
در مورد حکم اولی رفتن زنان به استخر اگر استفتاء شود، طبعا  جواب خواهیم داد که اولا و بالذات مشکلی ندارد. رفتن زنان به استخر های زنانه که همراه با پوشش و بدون ملاحظه نامحرمان شود مشکلی نخواهد داشت. گرچه فقهیا این نظر درست است لکن از چند روایتی که در پیش رو ملاحظه می گردد، شاید بتوان مذاق شارع را نسبت به مطلوبیت نرفتن زنان به استخر استفاده کرد"
1. َ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ أَنَّهُ نَهَى النِّسَاءَ أَنْ يَنْظُرْنَ إِلَى الرِّجَالِ وَ أَنْ يَخْرُجْنَ مِنْ بُيُوتِهِنَّ إِلَّا بِإِذْنِ أَزْوَاجِهِنَّ وَ نَهَى أَنْ يَدْخُلْنَ الْحَمَّامَاتِ‏ إِلَّا مِنْ عُذْرٍ قَالَ أَيُّمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ خِمَارَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَكَتْ حِجَابَهَا. دعائم ج 2 ص 215
در این روایت رسول اکرم نهی می کنند زنان را از رفتن به حمامات، مگر اینکه عذری داشته باشند و مجبور به رفتن باشند.


2. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِي النَّارِ قِيلَ وَ مَا تِلْكَ الطَّاعَةُ قَالَ تَطْلُبُ مِنْهُ الذَّهَابَ إِلَى الْحَمَّامَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ‏ وَ الْعِيدَاتِ وَ النِّيَاحَاتِ وَ الثِّيَابَ الرِّقَاقَ. کافی، ج 5 ، 517.خصال، ج 1 ص 196.
این روایت موثقه و قابل اعتماد است. در این روایت پیامبر گرامی اسلام می فرمایند زن هنگامی که طلب می کند به حمامات برود، در صورتی که مرد اجازه بدهد با صورت به جهنم خواهد رفت.

3.أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ‏ عَنْ جَدِّهِ‏ أَنَّ عَلِيّاً ع قَالَ مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ فِي أَرْبَعِ خِصَالٍ كَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِي النَّارِ فَقِيلَ وَ مَا تِلْكَ الطَّاعَةُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ تَطْلُبُ إِلَيْهِ أَنْ تَذْهَبَ إِلَى الْعُرُسَاتِ‏ وَ إِلَى النِّيَاحَاتِ وَ إِلَى الْمَغَازَاتِ وَ إِلَى الْحَمَّامَاتِ وَ تَسْأَلُ الثِّيَابَ الرِّقَاقَ فَيُجِيبُهَا.الجعفريات (الأشعثيات)، ص: 108. من لا یحضره الفقیه، ج 1 ص 115.
این روایت نیز مضمون روایت قبلی را دارد لکن از مولانا امیر المومنین علیه السلام نقل شده است.
 
نکته اول: بسیار بعید به نظر می رسد حمام های آن زمان مختلط بوده باشد، اگر اینگونه باشد باید دلیلی تاریخی یا قرینه ای بر این مطلب اقامه شود.
نکته دوم: شاید نتوان حکم به حرمت داد، اما می توان مذاق شارع را از این دسته از روایات استفاده کرد. مخصوصا اینکه در استخر  ها غالبا سلام و صلوات پهش نمی شود و غالبا فضا فضای تفریح و غیره است. اصلا هم بعید نیست که زنان دیگری که به آن استخر می آیند از چشم های پاک برخوردار بوده باشند.
نکته سوم: این نوشتار در مقام بیان حکم فقهی حرمت نیست، لکن شاید بتوان مطلوبیت نرفتن را از این روایات استخراج کرد. و الامر إلیکم.
از فضلای عزیز خواستاریم در مورد این برداشت نظرات خود را بیان فرمایند.











 
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری
#2
در مورد نکته‌ی اول که فرمودید بسیار بعید است که حمام‌ها مختلط بوده باشند، این استبعاد از کجا می‌آید؟
بله بسیار بعید است که بخشی از حمام که زن قرار است جهت استحمام از آن استفاده کند، مرد هم حضور داشته باشد، اما اصلا بعید به نظر نمی‌رسد که محیط اصلی حمام عمومی بوده و زن باید از جلوی مردان رد می‌شده و به (مثلا) اتاقکی می‌رفته جهت استحمام و همین نکته می‌توانسته باعث شود که مردان حاضر، توجه و تصورات خاصی نسبت به آن زنی که رد شده و می‌خواهد داخل آن بخش خصوصی حمام کند داشته باشند. کاملا طبیعی است که شارع مقدس به خاطر چنین شرایطی، از چنین کاری نهی نماید.

البته ادعا نمی‌کنم که قطعا اینگونه بوده، اما طرفین احتمال اثبات می‌خواهند و بدون دلیل نمی‌توان گفت که حمام‌های آن زمان مثل استخرهای کنونی کاملا اختصاص به بانوان داشته و هیچ مردی توانایی نزدیک شدن به محیط اصلی حمام هم نداشته.

گذشته از این حرف‌ها، الغاء خصوصیت از حمام (و یا تنقیح مناط) و سرایت حکم به «استخر» هم بحث خودش را می‌طلبد.

ضمنا از ذیل روایت اولی که اشاره فرمودید (أَيُّمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ خِمَارَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَكَتْ حِجَابَهَا) استفاده می‌شود که رفتن زن به حمام ملازمه با رفع حجاب داشته. و اگر ادعا کنید که مراد از رفع حجاب، «رفع حجاب ولو فقط در مقابل زنان» می‌باشد، در این صورت، عبارت شامل مواردی چون رفتن زن به میهمانی زنانه و ... نیز می‌گردد. (توجه داشته باشید که «خِمار المرأة : ثوب تغطّي به رأْسَها»)
پاسخ
#3
(1-اسفند-1397, 11:51)سید محسن حائری نوشته: در مورد نکته‌ی اول که فرمودید بسیار بعید است که حمام‌ها مختلط بوده باشند، این استبعاد از کجا می‌آید؟
بله بسیار بعید است که بخشی از حمام که زن قرار است جهت استحمام از آن استفاده کند، مرد هم حضور داشته باشد، اما اصلا بعید به نظر نمی‌رسد که محیط اصلی حمام عمومی بوده و زن باید از جلوی مردان رد می‌شده و به (مثلا) اتاقکی می‌رفته جهت استحمام و همین نکته می‌توانسته باعث شود که مردان حاضر، توجه و تصورات خاصی نسبت به آن زنی که رد شده و می‌خواهد داخل آن بخش خصوصی حمام کند داشته باشند. کاملا طبیعی است که شارع مقدس به خاطر چنین شرایطی، از چنین کاری نهی نماید.

البته ادعا نمی‌کنم که قطعا اینگونه بوده، اما طرفین احتمال اثبات می‌خواهند و بدون دلیل نمی‌توان گفت که حمام‌های آن زمان مثل استخرهای کنونی کاملا اختصاص به بانوان داشته و هیچ مردی توانایی نزدیک شدن به محیط اصلی حمام هم نداشته.

گذشته از این حرف‌ها، الغاء خصوصیت از حمام (و یا تنقیح مناط) و سرایت حکم به «استخر» هم بحث خودش را می‌طلبد.

ضمنا از ذیل روایت اولی که اشاره فرمودید (أَيُّمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ خِمَارَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِ زَوْجِهَا فَقَدْ هَتَكَتْ حِجَابَهَا) استفاده می‌شود که رفتن زن به حمام ملازمه با رفع حجاب داشته. و اگر ادعا کنید که مراد از رفع حجاب، «رفع حجاب ولو فقط در مقابل زنان» می‌باشد، در این صورت، عبارت شامل مواردی چون رفتن زن به میهمانی زنانه و ... نیز می‌گردد. (توجه داشته باشید که «خِمار المرأة : ثوب تغطّي به رأْسَها»)

سلام علیکم. ممنون بابت اعتناء به مباحث. همانطور که عرض کردم بیان احتمال هر دو طرف نیاز به شواهد تاریخی دارد. بنده عرضم این بود که شاید بتوان از مجموع این روایات و امثال آن ها استفاده کرد که مذاق شارع عدم مطلوبیت این کار است.
ثاثنا: وجه فرق گذاری بین حمام و استخر چیست؟؟متوجه نمی شوم.
پاسخ
#4
(1-اسفند-1397, 20:20)سید رضا حسنی نوشته: سلام علیکم. ممنون بابت اعتناء به مباحث. همانطور که عرض کردم بیان احتمال هر دو طرف نیاز به شواهد تاریخی دارد.

علیکم السلام و رحمة الله

از فرمایشات شما (نکته‌ی اول که اشاره فرمودید) برداشت کردم که استظهار شما این است که حمام‌ها در آن زمان مختلط نبوده‌اند و شرایطی مانند شرایط کنونی داشته‌اند. خواستم این استظهار شما را خدشه دار کنم. با پذیرش احتمالی که مطرح کردم، دیگر نمی‌توان به این گونه روایات جهت اثبات مدعایتان تمسک کرد.

(1-اسفند-1397, 20:20)سید رضا حسنی نوشته: ثاثنا: وجه فرق گذاری بین حمام و استخر چیست؟؟متوجه نمی شوم.

به هر حال، حمام و استخر عرفا دو چیز متفاوت هستند و سرایت حکم از یکی به دیگری احتیاج به تنقیح مناط قطعی دارد.
پاسخ
#5
مرحوم فیض می فرمایند: يحتمل أن يكون ذلك لانكشاف سوءاتهن و كان مختصا بذلك الزمان أو ببعض البلاد
یعنی زنان همانند مردان ستر مناسب نداشتن.
برخی دیگر نقل کرده اند که در ورودی ابواب حمام زنانه جوانان حوس باز زیاد بوده به نظرم این روایت هم شاهدشه«  مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُرْسِلْ حَلِيلَتَهُ إِلَى الْحَمَّامِ.»
 
علامه مجلسی فرموده :« حمل على ما إذا لم تدع إليه الضرورة كما في البلاد الحارة أو على ما إذا بعثه إلى الحمامات‏ للتنزه و التفرج، أو على ما إذا كانت الرجال و النساء يدخلون الحمام معا من غير تناوب‏»
 
در خصال آمده: « انما نهى عن رواح النساء الى الحمامات‏ لان بعضهن‏ لا يسترن عورتهن فيها و الدخول في الحمام يستلزم نظر بعض الى بعض، مع ما قيل بوجوب ستر أبدانهن عن نساء أهل الكتاب من اليهود و النصارى، و كان المتداول دخولهن الى الحمام مع المسلمين.»
یک احتمال هست که طبق این احتمال استخر رفتن هم مکروهه و آن این است که زنان یهودی و بی دین برای نامحرمان از بدن زنان مسلمان تعریف میکردند.که این محذور الآن هم ممکنه باشد. بنابر این روایات از باب قضیه فی واقعه بوده.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری
#6
(3-اسفند-1397, 22:57)حسین بن علی نوشته: مرحوم فیض می فرمایند: يحتمل أن يكون ذلك لانكشاف سوءاتهن و كان مختصا بذلك الزمان أو ببعض البلاد
یعنی زنان همانند مردان ستر مناسب نداشتن.
برخی دیگر نقل کرده اند که در ورودی ابواب حمام زنانه جوانان حوس باز زیاد بوده به نظرم این روایت هم شاهدشه«  مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُرْسِلْ حَلِيلَتَهُ إِلَى الْحَمَّامِ.»
 
علامه مجلسی فرموده :« حمل على ما إذا لم تدع إليه الضرورة كما في البلاد الحارة أو على ما إذا بعثه إلى الحمامات‏ للتنزه و التفرج، أو على ما إذا كانت الرجال و النساء يدخلون الحمام معا من غير تناوب‏»
 
در خصال آمده: « انما نهى عن رواح النساء الى الحمامات‏ لان بعضهن‏ لا يسترن عورتهن فيها و الدخول في الحمام يستلزم نظر بعض الى بعض، مع ما قيل بوجوب ستر أبدانهن عن نساء أهل الكتاب من اليهود و النصارى، و كان المتداول دخولهن الى الحمام مع المسلمين.»
یک احتمال هست که طبق این احتمال استخر رفتن هم مکروهه و آن این است که زنان یهودی و بی دین برای نامحرمان از بدن زنان مسلمان تعریف میکردند.که این محذور الآن هم ممکنه باشد. بنابر این روایات از باب قضیه فی واقعه بوده.

چند نکته در مورد فرمایشات شما:
1. برداشت و احتمال مطرح شده از جانب مرحوم فیض صرفا یک احتمال اجتهادی است و اصلا برای ما حجت نیست. بنده عرضم این بود که با این روایات می توان مذاق شارع را به دست آورد.
2. نکته ای که در مورد زنان یهودی فرمودید و نتیجه ی قضیه فی واقعه بودن را گرفتید، خود دلیل و تاییدی است بر عرض بنده، زیرا خصوصیتی در زنان یهودی نیست. امروزه نیز بسیاری از زنان لاأبالی (منظور از لاأبالی، کم تقوایی و عدم اهتمام به مسائل شرعی است) در استخر ها شرکت کرده و بعد از آن اوصاف ابدان زنان مسلمان را که خیلی اوقات هم شاید ایشان را بشناسند برای شوهران خود یا دیگران نقل می کنند. این مطلب اصلا بعید نیست. بنابراین به دلیل وجود همین مشکل(تعریف کردن نزد دیگران) نیز می توان گفت که امروزه نیز استخر رفتن زنان مطلوب شارع نیست.
پاسخ
#7
تذکرچند نکته مفید به نظر رسید :
1- با در نظر گرفتن تناسبات عقلائی به نظر می رسد حمام بما هو حمام موضوع حکم نیست یعنی این گونه نیست که نفس این که اسم جایی حمام باشد دخولش برای زنان بد باشد و من هنا یظهر که لابد در کنار عنوان حمام عنوان دیگری در کار بوده است که باعث بد بودن این کار می شده است کما این که رفتن به عرسات و نیاحات نیز همین گونه به نظر می رسد ؛ خلاصه این که به نظر می رسد حمام موضوع واقعی دلیل نیست .
2- با توجه به این که باید ظواهر زمان صدور را ملاک برای فهم قرار دهیم کشف این که متفاهم مردم عصر صدور چه بوده و عنوان ملازم حمام رفتن را چه میدیدند لازم است .
3- احتمالات متعددی وجود دارد که موضوع واقعی دلیل باشد و دوستان هم به برخی از آنها اشاره کردند مثل این که ممکن است حمام ها به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم می شده و مثلا ورودی حمام یکی بوده و یا مردان رعایت نمی کردند و برهنه به بیرون می آمدند و چسم زنان به آنها می افتاده یا این که برخی مردان چشم چرانی می کردند و ... .
4- باتوجه به این احتمالات به هیچ وجه نمی توان به استخر الغای خصصوصیت کرد و همینطور مذاق شارع هم به هیچ وجه قابل فهم نیست لذا فعلا روایت مبهم بوده و یرد علمه الی اهله .
پاسخ
#8
(8-اسفند-1397, 19:24)مسعود عطار منش نوشته: تذکرچند نکته مفید به نظر رسید :
1- با در نظر گرفتن تناسبات عقلائی به نظر می رسد حمام بما هو حمام موضوع حکم نیست یعنی این گونه نیست که نفس این که اسم جایی حمام باشد دخولش برای زنان بد باشد و من هنا یظهر که لابد در کنار عنوان حمام عنوان دیگری در کار بوده است که باعث بد بودن این کار می شده است کما این که رفتن به عرسات و نیاحات نیز همین گونه به نظر می رسد ؛ خلاصه این که به نظر می رسد حمام موضوع واقعی دلیل نیست .
2- با توجه به این که باید ظواهر زمان صدور را ملاک برای فهم قرار دهیم کشف این که متفاهم مردم عصر صدور چه بوده و عنوان ملازم حمام رفتن را چه میدیدند لازم است .
3- احتمالات متعددی وجود دارد که موضوع واقعی دلیل باشد و دوستان هم به برخی از آنها اشاره کردند مثل این که ممکن است حمام ها به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم می شده و مثلا ورودی حمام یکی بوده و یا مردان رعایت نمی کردند و برهنه به بیرون می آمدند و چسم زنان به آنها می افتاده یا این که برخی مردان چشم چرانی می کردند و ... .
4- باتوجه به این احتمالات به هیچ وجه نمی توان به استخر الغای خصصوصیت کرد و همینطور مذاق شارع هم به هیچ وجه قابل فهم نیست لذا فعلا روایت مبهم بوده و یرد علمه الی اهله .

سلام علیکم. اگر بیشتر به عرض بنده توجه کرده باشید، خواهید یافت که بنده نیز مانند شما معتقدم حمام خصوصیتی ندارد و اگر نام یک جایی حمام شد هیچ خصوصیتی  از آن برداشت نمی شود و باید عنوان دیگری در کار باشد. لکن عرض بنده این است که شاید بتوان گفت ملاک ها و عناوینی که در مورد حمام وجود دارد اصلا بعید نیست که در استخر های امروزی نیز موجود بوده باشد. مانند اینکه زنانی که در آنجا هستند احتمال دارد برای دیگران و یا همسران خود اوصاف زنان مومنه را دیگر را بیان کنند و حتی بنده می گویم چه بسا در استخر های  امروزی از جهاتی مفاسد (مراد از مفاسد لزوما کار حرام نیست) دیگری نیز باشد که در آن زمان نبوده است مانند اینکه غالبا در استخر ها سلام و صلوات گفته نمی شود و کار های خلاف شأن زیادی نیز صورت می گیرد مگر اینکه بگویید استخر جامعه الزهرا اینگونه نیست. Big Grin Big Grin

نکته ی دوم اینکه بنده نیز در همان نوشتار اول تاکید کردم که باید قرائن آن زمان دیده شود و جای بحث دارد و منکر این نیستم.

ثالثا اینکه به صرف وجود احتمالات دیگر در روایت نمی توان الغاء خصوصیت نسبت به استخر را مورد تردید قرار داد؛ چرا که همانطور که عرض شد بعید نیست برخی از ملاک ها در استخر های  امروزی نیز موجود باشد و اصلا شارع خوشش نیاید زنانی با ابدان برهنه در کنار هم در چنین فضایی قرار گیرند. اصلا بعید نیست. بنده حکم به حرمت که نکردم، عرضم این بود بعید نیست با مذاق شارع موافقت نداشته باشد.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Question اشکال:  آیا دلیلی برای خواندن خطبه جمعه بعد از اذان وجود دارد؟ امین 69 3 7,308 8-ارديبهشت-1395, 12:08
آخرین ارسال: امین 69

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان