30-بهمن-1397, 08:08
استاد در جلسۀ177 مورخ17بهمن فرمودند :
در بحث از حجیت مثبتات در استصحاب اگر چه وفاقا للمشهور قائل به عدم حجیت اصل مثبت هستیم و لکن مشکل اصل مثبت در عرفی نبودن آن است لذا در مواردی که چنین مشکلی وجود نداشته باشد می توان اصل مثبت را حجت دانست . همانطور که مرحوم آخوند فرمودند اصل مثبت دو استثنا دارد:1- جایی که واسطه خفی است -2- جایی که واسطه را عرف می بیند ولی ملازمۀ بین دو شیء در واقع به قدری شدید است که عرف در مقام ظاهر نمی تواند عدم ملازمه را بپذیرد مانند متضایفین که بطور مثال اگر پدر بودن زید برای بکر استصحاب شد عرف نمی تواند بپذیرد که مراد شارع اثبات فرزند بودن بکر نباشد و در نتیجه لوزام فرزند بودن را هم مترتب می کند و شاهد بر این مطلب روایات استصحاب است که موردش از همین قبیل است (وجود ملازمه در مقام ظاهرا) مثلا در بحث استصحاب رمضان در روز سی ام روشن است که فردای آن روز عید فطر اعلام می شود و روزه گرفتن حرام محسوب میشود و ... و حال آن که بین استصحاب بقای رمضان و عید بودن فردای آن روز ملازمۀ عقلی است نه شرعی .
در بحث از حجیت مثبتات در استصحاب اگر چه وفاقا للمشهور قائل به عدم حجیت اصل مثبت هستیم و لکن مشکل اصل مثبت در عرفی نبودن آن است لذا در مواردی که چنین مشکلی وجود نداشته باشد می توان اصل مثبت را حجت دانست . همانطور که مرحوم آخوند فرمودند اصل مثبت دو استثنا دارد:1- جایی که واسطه خفی است -2- جایی که واسطه را عرف می بیند ولی ملازمۀ بین دو شیء در واقع به قدری شدید است که عرف در مقام ظاهر نمی تواند عدم ملازمه را بپذیرد مانند متضایفین که بطور مثال اگر پدر بودن زید برای بکر استصحاب شد عرف نمی تواند بپذیرد که مراد شارع اثبات فرزند بودن بکر نباشد و در نتیجه لوزام فرزند بودن را هم مترتب می کند و شاهد بر این مطلب روایات استصحاب است که موردش از همین قبیل است (وجود ملازمه در مقام ظاهرا) مثلا در بحث استصحاب رمضان در روز سی ام روشن است که فردای آن روز عید فطر اعلام می شود و روزه گرفتن حرام محسوب میشود و ... و حال آن که بین استصحاب بقای رمضان و عید بودن فردای آن روز ملازمۀ عقلی است نه شرعی .