امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«روش شناسی» روش صحیح در کشف مفاهیم مفردات قرآنی
#1
بارها به این نکته اشاره کرده ایم که آن ظهوری که حجت است ظهور واقعی کلام است یعنی همان ظهوری که در زمان صدور کلام توسط متکلم ، برای کلام وجود داشته است فلذا برای فهم درست منابع دینی باید تلاش هر چه بیشتر برای فهم ظهور زمان صدور محقق شود .
روش کلی ای که به نظر می رسد این است که برای فهم دقیق معانی زمان صدور ، از طرفی مراجعه به کتب لغت قدیمی و از طرف دیگر مراجعه به استعمالات خارجی این الفاظ در موارد مختلف لازم است .
با توجه به این که قرآن کریم در ابتدای شریعت نازل شده است برای فهم درست مفاهیم الفاظی که در قرآن وارد شده است باید به استعمالاتی که در کتب قدیمی عرب وجود داشته است اهمام ویژه داشته باشیم . کتب لغت قدیمی از جهت نزدیک تر بودن به عصر صدور قرآن ارزش بیشتری در کشف معانی دارند و همچنین مراجعه به استعمالاتی که در کتب غیر حدیثی قدیمی مانند کتب شعر و تاریخ و ... وجود دارد .
این در حالیست که در مورد روایات از جهتی امر متفاوت است چون استعمالات روایی نوعا متأخر از قرآن بوده و ظواهر آن نیز در فضای متشرعه شکل گرفته است لذا ممکن است در بسیاری از موارد بتوان برای کشف مفاهیم روایی به همان استعمالات موجود در روایات مراجعه کرد .

برای مثال خداوند متعال در جایی از قرآن خطاب به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله می فرماید :
«ان فتحنا لک فتحا مبینا * لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ماتأخر ...»سورۀ فتح
ارتکاز متشرعه و اتفاقا استعمالات موجود در روایات تا جایی که بنده تتبع کردم تقریبا منحصر در ذنب به معنای معصیت الله است و همنی منشأ شبهه شده است که چگونه خداوند به نبی خود نسبت ذنب می دهد . این در حالی است که با مراجعه به کتب قدیمی غیر روایی به نظر می رسد استعمال ذنب در مطلق جرم ولو جرمهای عرفی کاملا عرفی به نظر می رسد (کما تؤیده کتب اللغه) و همین منشئی میشود برای پاسخ به این شبهه که اساسا مراد از ذنب در آیه جرم عرفی باشد که مشرکین برای پیامبر قائل بودند و خداوند با فتح مکه و جایگاه اجتمالعی ویژه ای که به رسولش داد در واقع این جرمها را پوشاند . بعنوان مثال کتاب الزهره که مؤلف آن برای قرن 3 است می نویسد : الزهره ج1ص47 : من لم يعاتب علَى الزَّلَّة فليس بحافظٍ للخُلّة المعاتبة على الذُّنوب من المحبِّ والمحبوب قد تجري على ضروب فمنها معاتبة استتابٍ تقع على الارتياب ليزول الشَّكّ بما يجري فيها من الجواب ومعاتبة تقع بعد اليقين يقصد بها العاتب إلى أن يعلم هل من ذلك الذَّنب عذر أم هو داخل في باب الغدر ومنها معاتبة توقيف تجري على جهة التَّعنيف وهذه حال لا تكاد تجري بين المتحابَّين إلاَّ عند انقطاع الحال بينهما أوْ عند ضجرة شديدة تلحقهما أوْ تلحق أحدهما وأحمد أحوال العتاب صيانة الحال عن أن يجري فيها شيء من الاختلال بقيا على المذنب لا بقيا على المؤنِّب وترك جميع المعاتبة يدخل في باب الإهمال والموقِّف على كلِّ ذنب يوجب قطع المواصلة واتّصال العتب.
که به نظر قطعی می اید که مراد از ذنب و مذنب و زله در عبارات این کتاب بدی عاشق و معشوق در حق یکدیگر است نه معصیت الله .
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محمد صادق رضوی
#2
فرمایش کلی شما صحیح به نظر می‌رسد. اما در مورد آیه‌ای که مثال زدید، به فرض که ما موضوع له «ذنب» را «جرم بالمعنی الاعم» بدانیم، با «لیغفر الله» سازگاری ندارد که مراد از جرم، جرم از نگاه مشرکین باشد. چرا که خداوند متعال قرار است وی را «ببخشد» نه این که پادرمیانی کند!
این «بخشش» از سوی خداوند متعال قرینه‌ای محکم بر این نکته است که جرم نبی اکرم صلی الله علیه وآله، حقی از خداوند متعال را ضایع کرده بوده.
هر چند که این استظهار منافاتی با «جرم بودن موضوع له ذنب» ندارد اما در هر صورت مشکل کلامی‌ای که در آیه بود، کماکان باقی است و باید توجیه گردد. چرا که جرم ایشان در اینجا مطابق با همان معصیت الله است، هر چند که «معصیت» و «ذنب» عنوانا دو چیز باشند.
پاسخ
 سپاس شده توسط مسعود عطار منش ، سید محمد صادق رضوی
#3
(11-اسفند-1397, 11:36)سید محسن حائری نوشته: فرمایش کلی شما صحیح به نظر می‌رسد. اما در مورد آیه‌ای که مثال زدید، به فرض که ما موضوع له «ذنب» را «جرم بالمعنی الاعم» بدانیم، با «لیغفر الله» سازگاری ندارد که مراد از جرم، جرم از نگاه مشرکین باشد. چرا که خداوند متعال قرار است وی را «ببخشد» نه این که پادرمیانی کند!
این «بخشش» از سوی خداوند متعال قرینه‌ای محکم بر این نکته است که جرم نبی اکرم صلی الله علیه وآله، حقی از خداوند متعال را ضایع کرده بوده.
هر چند که این استظهار منافاتی با «جرم بودن موضوع له ذنب» ندارد اما در هر صورت مشکل کلامی‌ای که در آیه بود، کماکان باقی است و باید توجیه گردد. چرا که جرم ایشان در اینجا مطابق با همان معصیت الله است، هر چند که «معصیت» و «ذنب» عنوانا دو چیز باشند.

همان طور که در کتب لغت هم اشاره شده غفر به معنای پوشاندن است (لا اقل یکی از معانی) که ظاهرا حتی در مواردی مثل پوشاندن سر هم استعمال میشود و این کثرت استعمال در فضای متشرعی است که انصراف به آمرزیدن گناه را در ذهن ایجاد کرده است لذا همان مباحثی که در مورد کلمه ذنب وجود دارد در مورد یغفر هم مطرح است و پر واضح است که پوشاندن جرمهای حضرت در نزد مشرکین می تواند به خدا منتسب باشد همانطور که فتح مکه به خدا نسبت داده شده است؛ علاوه بر این که یک نکته ای در آیه است و آن این که لیغفر غایت انا فتحنا است و این خود قرینه ای محکم بر عرض ماست که فتح مکه توسط خدای متعال تناسبی با بخشش معصیت رسول ندارد بلکه تناسب دارد با پوشانده شدن جرمهای ایشان در نزد مشرکین .
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محسن حائری


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  روش استظهار صحیح 1 مسعود عطار منش 2 3,315 5-اسفند-1397, 12:02
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  آیا اعراض مشهور موجب تضعیف روایت صحیح می شود؟ 83068 1 4,320 25-بهمن-1396, 15:32
آخرین ارسال: 89194
  چگونه ممکن است به یک روایت صحیح السند، عمل نشود! 83068 5 11,018 5-خرداد-1396, 12:43
آخرین ارسال: aad1416

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان