22-اسفند-1397, 09:02
مراد از لوث این است که اتهام و گمان صدور قتل و جنایت بر وجهی که قابل اثبات بر وجه شرعی هم نباشد، موجود باشد یعنی در مقام گمان غیر معتبر وجود داشته باشد مثلا اگر دشمنی خاصی بین مقتول و متهم بوده است که خود دشمنی مصداق لوث است و یا اینکه یک شاهد عادل شهادت بر قاتل بودن مدعی علیه بدهد که شهادت یک نفر وجه شرعی بر ثبوت قتل نیست. اینکه وجود لوث در قسامه شرط است از شروط معتبرهی بین المسلمین است. تنها کسی که مخالف با شرط بودن لوث در قسامه است از فقهای عامه ابو حنیفه می باشد واز فقهای شیعه هم محقق اردبیلی است.
محقق اردبیلی که وجود لوث را شرط نمی داند به این دلیل است که می فرماید عنوان لوث در هیچ روایتی بیان نشده و فقط در کلام فقها آمده است و اینکه مورد روایات قسامه فرض لوث است هم موجب تقیید نمی شود به دلیل اینکه در جای خود ثابت شده است که مورد، مخصص نیست.
استاد قائینی می فرماید لوث در قسامه معتبر است و دلیل آن روایت زاره است: « إِنَّمَا جُعِلَتِ الْقَسَامَةُ لِيُغَلَّظَ بِهَا فِي الرَّجُلِ الْمَعْرُوفِ بِالشَّرِّ الْمُتَّهَمِ فَإِنْ شَهِدُوا عَلَيْهِ جَازَتْ شَهَادَتُهُم» که مفاد این روایت این است که باید گمان قتل نسبت به متهم باشد و صرف احتمال ضعیف کافی نیست. و باید توجه کرد که اتهام در لغت عرب غیر از اتهام در زبان فارسی است زیرا در زبان فارسی مراد از اتهام صرف احتمال است ولی در لغت عرب اتهامی است که شواهد و قرائنی دارد هر چند معتبر نیستند. اتهام در ابواب متعددی وارد شده است از جمله اینکه اگر خانم حائض متهم باشد اجتناب از او مستحب است و این اتهام به معنای صرف احتمال اینکه از نجاست اجتناب نمی کند بلکه گمان لا ابالی بودن او به نجاست و پاکی است
1397/11/27