24-اسفند-1397, 00:56
مسئله این است که اگر از روایات نتوانستیم ارتباطیت یا عدم ارتباطیت نوافل را نتیجه بگیریم، اصل عملی چه اقتضایی دارد؟ ارتباطیت یعنی اینکه به عنوان مثال هشت رکعت نمازی که به عنوان نافله ی ظهر قرار داده شده است حتما با هم خوانده شود و اگر کسی دو رکعت یا چهار رکعت از آن را بخواند، کفایت از خواندن نافله نمی کند. عدم ارتباطیت نیز بدین معناست که هر کدام از نماز های دو رکعتی از بین این هشت رکعت نمازی که به عنوان نافله ی ظهر است، مطلوبیت مستقل دارد و وابسته به خواندن تمام هشت رکعت نیست. حال به بیان اصل عملی در این بحث پرداخته می شود:
شک در ارتباطیت یا عدم آن داشته باشیم، صاحب جواهر فرموده است که اصل عدم ارتباطیت است[1]. بحث داخل در اقل و اکثر می شود، شک داریم که شارع شرط کرده است اینکه شش رکعت دیگر هم خوانده شود یا اینکه تقید آن به رکعات بعد مشکوک باشد، تقید اکثر است و اقلّ متیقن است. برائت می گوید که تقیدی در کار نیست؛ لذا فرمایش صاحب جواهر متین است.
شک در ارتباطیت یا عدم آن داشته باشیم، صاحب جواهر فرموده است که اصل عدم ارتباطیت است[1]. بحث داخل در اقل و اکثر می شود، شک داریم که شارع شرط کرده است اینکه شش رکعت دیگر هم خوانده شود یا اینکه تقید آن به رکعات بعد مشکوک باشد، تقید اکثر است و اقلّ متیقن است. برائت می گوید که تقیدی در کار نیست؛ لذا فرمایش صاحب جواهر متین است.