19-فروردين-1398, 14:49
اگر شخصی یک جزئ از مرکب را فراموش کرد مثل سوره در نماز ، مرحوم شیخ انصاری قائل شده اند به اصاله البطلان و دلیل این مطلب را این دانسته اند که همان چیزهایی که برای شخص متذکر جزء است برای شخص ناسی هم جزئ است لذا این شخص ترک جزء نموده و ما دامیکه دلیل عام یا خاصی از شارع مبنی بر عدم لزوم اعاده نیاید اصل بر بطلان است . ایشان در ادامه علت این مطلب را ( که اجزاء مربوط به متذکر و ناسی تفاوتی ندارد) عدم امکان تکلیف ناسی به ماعدای منسی دانسته اند چون شخص ناسی غافل از نسیان خود است لذا متوجه خطاب ایها الناسی نمیشود یا اگر متوجه شود در واقع از غفلتش بیرون آمده و متذکر میشود .
راه حلهای متعددی برای امکان تکلیف ناسی به ماعدای منسی بیان کرده اند که به یکی اشاره می کنیم :
مرحوم آخوند می فرماید ناسی با توجه به اینکه خود را(علی الفرض) ناسی نمی داند فکر می کند ملتفت است و خطابی که به ملتفتین متوجه است را به خود می گیرد و قهراً به ماعدای منسی تحریک میشود لذا اصلا نیازی نیست برای ناسی خطاب مستقلی آورد چون غرض از خطاب که تحریک به سمت مطلوب بود خود بخود حاصل است.
راه حلهای متعددی برای امکان تکلیف ناسی به ماعدای منسی بیان کرده اند که به یکی اشاره می کنیم :
مرحوم آخوند می فرماید ناسی با توجه به اینکه خود را(علی الفرض) ناسی نمی داند فکر می کند ملتفت است و خطابی که به ملتفتین متوجه است را به خود می گیرد و قهراً به ماعدای منسی تحریک میشود لذا اصلا نیازی نیست برای ناسی خطاب مستقلی آورد چون غرض از خطاب که تحریک به سمت مطلوب بود خود بخود حاصل است.