استاد شهیدی در تاریخ 6 فروردین 98
ممکن است: با تعویض سند، سند روایت را تصحیح کنیم یعنی شیخ طوسی در کتاب فهرست راجع به ابن أبی عمیر می گوید «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» و بعد چندین سند ذکر می کند که معتبر است و اطلاق «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» شامل این روایت نیز می شود. کسانی که قائل به این نظریه اند اسم آن را «نظریه تعویض السند» قرار می دهند و مرحوم صدر در دوره أول اصول خود قائل به این نظریه بودند و مرحوم تبریزی تا أواخر عمر شریف خود به این نظریه قائل بودند. یعنی سند ضعیف تا ابن أبی عمیر را بر می داریم و به جای آن سند مشترک در فهرست را که صحیح است قرار می دهیم و تعویض سند اختصاصی به ابن أبی عمیر ندارد و موارد متعددی است که شیخ طوسی تعبیر «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» دارد که در آن موارد نیز می توان با تعویض سند، سند روایات را تصحیح کرد.
اشکال نکنید که: ظاهر «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» روایات واقعیه ابن أبی عمیر است و شامل روایات مشکوکه نمی شود و معلوم نیست روایت محل بحث روایت ابن أبی عمیر باشد و شاید احمد بن هلال به ابن أبی عمیر دروغ بسته است.
زیرا جواب می دهند که: طبق این معنا سخن شیخ طوسی لغو می شود زیرا شیخ طوسی می خواهد به روایات ابن أبی عمیر سند ذکر کند و اگر بگوید «من به أحادیث واقعیه ابن أبی عمیر سند صحیح دارم» فایده ای نخواهد داشت در حالی که قصد شیخ طوسی خروج روایات از ارسال بوده است و در آخر مشیخه تهذیب ذکر کرده است که این اسناد را ذکر می کنم تا احادیث از ارسال خارج شود و مفصل آن را در فهرست بیان می کنم. و لذا طبق این معنا دیگر کلام شیخ طوسی روایات را از ارسال خارج نمی کند زیرا در هر جا که بخواهیم این سند را تطبیق کنیم شبهه مصداقیه می شود و شک می کنیم از روایات واقعی ابن أبی عمیر می باشد نه نمی باشد و تمسک به عام در شبهه مصداقیه صحیح نیست. و اگر از خارج احراز کنم که این روایت، روایت واقعی ابن أبی عمیر است دیگر نیازی به شهادت شیخ طوسی نخواهم داشت. لذا مراد از «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» کتب و روایات منسوب به ابن أبی عمیر است و نهایت می گوییم مراد مواردی است که به دست شیخ طوسی رسیده است و این روایت به دست شیخ طوسی رسیده است زیرا در خود تهذیب این روایت نقل شده است.
ممکن است: با تعویض سند، سند روایت را تصحیح کنیم یعنی شیخ طوسی در کتاب فهرست راجع به ابن أبی عمیر می گوید «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» و بعد چندین سند ذکر می کند که معتبر است و اطلاق «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» شامل این روایت نیز می شود. کسانی که قائل به این نظریه اند اسم آن را «نظریه تعویض السند» قرار می دهند و مرحوم صدر در دوره أول اصول خود قائل به این نظریه بودند و مرحوم تبریزی تا أواخر عمر شریف خود به این نظریه قائل بودند. یعنی سند ضعیف تا ابن أبی عمیر را بر می داریم و به جای آن سند مشترک در فهرست را که صحیح است قرار می دهیم و تعویض سند اختصاصی به ابن أبی عمیر ندارد و موارد متعددی است که شیخ طوسی تعبیر «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» دارد که در آن موارد نیز می توان با تعویض سند، سند روایات را تصحیح کرد.
اشکال نکنید که: ظاهر «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» روایات واقعیه ابن أبی عمیر است و شامل روایات مشکوکه نمی شود و معلوم نیست روایت محل بحث روایت ابن أبی عمیر باشد و شاید احمد بن هلال به ابن أبی عمیر دروغ بسته است.
زیرا جواب می دهند که: طبق این معنا سخن شیخ طوسی لغو می شود زیرا شیخ طوسی می خواهد به روایات ابن أبی عمیر سند ذکر کند و اگر بگوید «من به أحادیث واقعیه ابن أبی عمیر سند صحیح دارم» فایده ای نخواهد داشت در حالی که قصد شیخ طوسی خروج روایات از ارسال بوده است و در آخر مشیخه تهذیب ذکر کرده است که این اسناد را ذکر می کنم تا احادیث از ارسال خارج شود و مفصل آن را در فهرست بیان می کنم. و لذا طبق این معنا دیگر کلام شیخ طوسی روایات را از ارسال خارج نمی کند زیرا در هر جا که بخواهیم این سند را تطبیق کنیم شبهه مصداقیه می شود و شک می کنیم از روایات واقعی ابن أبی عمیر می باشد نه نمی باشد و تمسک به عام در شبهه مصداقیه صحیح نیست. و اگر از خارج احراز کنم که این روایت، روایت واقعی ابن أبی عمیر است دیگر نیازی به شهادت شیخ طوسی نخواهم داشت. لذا مراد از «أخبرنا بجمیع کتبه و روایاته» کتب و روایات منسوب به ابن أبی عمیر است و نهایت می گوییم مراد مواردی است که به دست شیخ طوسی رسیده است و این روایت به دست شیخ طوسی رسیده است زیرا در خود تهذیب این روایت نقل شده است.