امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
توجیه برخی از روایات وارد شده در مورد زنان
#1
استاد شهیدی در بحث شرطیت مرد بودن مرجع تقلید به روایاتی اشاره کرده اند که در مورد زنان تعابیری همچون ناقص العقل، ناقص الایمان، سفیه به کار برده است. ایشان بعد از ذکر این روایات به توجیه این روایات پرداخته و عمده توجیه ایشان حمل این روایات بر قضایای خارجیه است. 
در ادامه کلام ایشان به صورت مفصل ذکر شده است.

در مورد زنان برخی از روایات وجود دارد که نیازمند توجیه است.
1-   در نهج البلاغه آمده است: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظ نَوَاقِصُ الْعُقُولِ فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الْأَنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجَالِ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لَا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَر»[1]در این روایت برای زنان به سه ویژگی نقضان ایمان، عقل و بهره اشاره شده است.
 سند این روایت به جهت ارسال ضعیف است. از نظر دلالی هم نیازمند توجیه است؛ چون برابری شهادت دو زن با شهادت یک مرد، نمی تواند علامت نقصان عقل باشد و لذا باید توجیه شود که عقل دارای شؤونی است که یک شأن آن حافظه است. شأن دیگر عقل کنترل احساسات است و عقل هم که از عقال گرفته شده است، به این جهت است که انسان را کنترل می کند.
در مورد اینکه شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است، دو احتمال وجود دارد:
الف: حافظه زنان کمتر است که آیه شریفه ﴿فَإِنْ لَمْ يَكُونا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْری﴾[2]‏ این احتمال را تأیید کرده و بیان می کند که لزوم وجود دو شاهد زن از این جهت است که امکان دارد یکی از دو شاهد زن، فراموش کند که در این صورت زن دیگر یادآوری می کند. بنابراین اگر روایت ذکر شده ثابت شود، طبق احتمال اول، نقصان عقل به معنای نقصان حافظه خواهد شد.
ب: در این روایت عقل به معنای عقال است که کنترل کننده احساسات است. طبق این احتمال باید گفته شود که گاهی احساسات زنان غلبه کرده و در نتیجه ممکن است که حق را بیان نکنند.
البته نکته دیگری در مورد این روایت وجود دارد که به احتمال قوی این روایات به صورت قضیه خارجیه بوده است؛ چون اگرچه عواطف زن بیشتر است، اما از نظر علمی حافظه زن کمتر از مرد نیست، ولی به جهت اینکه در زمان های گذشته اشتغالات خانگی داشته اند، عملا این گونه بوده است که از مسائل دیگر غفلت داشته اند. البته حکم شارع دائمی است و موقت نبودن حکم الله به جهت جاودانه بودن قرآن کریم مصلحت دارد و لذا نکته ذکر شده به معنای موقت بودن حکم شارع نیست بلکه ممکن است که قضیه خارجیه و تاریخیه، نکته حکم شارع باشد کما اینکه در مورد سفر گفته شده است که معیار برای قصر نماز هشت فرسخ است و حکمت آن در روایات به این صورت بیان شده است که مردم در آن زمان هشت فرسخ با قافله ها راه رفته و استراحت می‌کردند. امام علیه السلام فرموده اند: ملاک تقصیر نماز در سفر این است که سفر موجب مشقت است و اگر هشت فرسخ که مسافت یک روزه است، کافی نباشد، با توجه به اینکه شب را استراحت می کند، اصلاً نماز قصر وجود نخواهد داشت. بنابراین این کلام امام علیه السلام قضیه خارجیه بوده و به لحاظ هشت فرسخ بودن مسافرت یک روزه بیان شده است و چه بسا همین حکمت که به صورت خارجیه وجود داشته است، موجب جعل حکم قصر برای نماز شده باشد. در محل بحث هم فرضا اگر روایت صحیح باشد، قرینه وجود دارد که نقصان عقل به معنای فقد عقل نیست، بلکه به معنای حافظه یا کنترل عواطف است و در نتیجه بیش از این مقدار قابل استفاده نیست.
2-   «إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ إِلَى الْأَفْنِ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى الْوَهْنِ»[3]این روایت از نظر سندی ضعیف است. از نظر دلالی هم قضیه خارجیه بوده و از این جهت است که زنان نمی توانستند اعمال خبرویت کافی داشته باشند.
برخی از این روایات هم اگر قابل توجیه نباشد، مخالف روحی قرآن کریم است. به عنوان مثال در کتاب قرب الاسناد و به سند صحیح از مسعدة بن زیاد نقل کرده است که «سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ يَقُولُ لِأَبِيهِ: «يَا أَبَتِ، إِنَّ فُلَاناً يُرِيدُ الْيَمَنَ، أَ فَلَا أُزَوِّدُ بِبِضَاعَةٍ لِيَشْتَرِيَ لِي بِهَا عَصَبَ الْيَمَنِ؟ فَقَالَ لَهُ: يَا بُنَيَّ، لَا تَفْعَلْ».قَالَ: وَ لِمَ؟ قَالَ: لِأَنَّهَا إِنْ ذَهَبَتْ لَمْ تُؤْجَرْ عَلَيْهَا وَ لَمْ تُخْلَفْ عَلَيْكَ، لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ: وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً فَأَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ- بَعْدَ النِّسَاءِ- مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ؟!»[4]در این روایت زنان را جزء سفهاء دانسته است که مخالف روحی کتاب است؛ چون آیه شریفه ﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير[5] بین انسان ها کرامت قائل شده است و سازگار نیست که برخی انسانها را سفیه ترین معرفی کنند.  البته در روایت دیگری که در کافی نقل شده و دارای سند صحیح است، حریز از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که اسماعیل با امام صادق علیه السلام در مورد دادن مال به دیگری برای تجارت فرموده است: «فَأَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْر»[6]که در این روایت تعبیر «بعد النساء» ذکر نشده است، اما این دو روایت تنافی ندارند بلکه مطلق و مقید هستند الا اینکه گفته شود که احتمال تعدد واقعه وجود ندارد و در نتیجه دو روایت تعارض خواهند کرد.
در صورتی هم که مخالفت روحی این روایت با قرآن کریم مورد پذیرش واقع نشود، ممکن است که این روایت از باب قضیه خارجیه باشد که رشد اقتضای نوع زنان در آن زمان کافی نبوده است که به عنوان عامل مضاربه قرار گیرند.
در مجموع معتقدیم که در عین حال که برخی از این روایات مثل «إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاء» باید حمل بر قضیه خارجیه شود و برخی دیگر مثل روایتی که زنان را نواقص العقول معرفی کرده است و در آن تعلیل به نحو قضیه حقیقه است و قابل حمل بر قضیه خارجیه نیست، باید توجیه دیگری مثل نقصان حافظه یا بحث کنترل احساسات مطرح شود. برخی دیگر هم مانند روایتی که زنان را سفیه دانسته است، خلاف روح قرآن کریم است که مجموع این روایات موجب می شود که امضای شارع نسبت به ارتکاز عقلاء مبنی بر تساوی بین مردان و زنان احراز نشود.

جلسه 98/07/15

[1]. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص105.
[2]. سوره بقره، آيه 282.
[4]. قرب الاسناد، عبدالله بن جعفر حمیری، ج1، ص335.
[5]. سوره حجرات، آيه 13.
[6]. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج5، ص300.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  کلام آیت الله زنجانی در مورد سیره های مستحدث Payam_Khajei 2 248 17-اسفند-1402, 15:30
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  نحوه ادعای اجماع سید مرتضی و شیخ طوسی در برخی مسائل Payam_Khajei 0 55 4-اسفند-1402, 12:45
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  برخی از مواردی که در فقه دلیل معتبری غیر اجماع[کاشف از ارتکاز متشرعه] ندارند Payam_Khajei 0 34 4-اسفند-1402, 12:42
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  معنای ظهور عرفی و بیان برخی از قواعد استظهار عرفی Payam_Khajei 0 71 24-بهمن-1402, 14:54
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  نسبت روایات عرض با روایات نهی از تفسیر Payam_Khajei 0 86 21-بهمن-1402, 22:14
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  مقصود از روایات ناهی از تفسیر قرآن به رأی Payam_Khajei 0 92 21-بهمن-1402, 21:25
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  کلام بحوث در مورد روایات نهی از رجوع به قرآن Payam_Khajei 0 75 19-بهمن-1402, 00:44
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  اشکال صاحب وسایل به استفاده از روایات عرض بر حجیت ظواهر قرآن Payam_Khajei 0 177 18-بهمن-1402, 00:37
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  کلام شهید صدر در مورد سیره های مستحدث Payam_Khajei 3 302 3-بهمن-1402, 00:00
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  نقد "تفصیل بین روایات مقام افتا و روایات مقام تعلیم" موحدی اصل 0 340 15-آذر-1401, 12:21
آخرین ارسال: موحدی اصل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان