12-آبان-1398, 20:18
یکی از چالش هایی که در مورد تعریف علم اصول وجود دارد، تعریف آن به نحوی است که علم منطق را شامل نشود. استاد شهیدی دو راهکار برای خارج کردن علم منطق از تعریف علم اصول مطرح کرده اند که عبارتند از:
[1] ایشان تعبیر «الممهده» را به صیغه مفعول دانسته اند.
[2] درر الفوائد، عبدالکریم حائری، ج1، ص2.
الف: یکی از روش های خارج کردن علم منطق از تعریف علم اصول، توسط مرحوم حائری در کتاب درر الفوائد مطرح شده است. ایشان علم اصول را همانند مشهور به قواعدی تعریف کرده است که علماء آنها را برای قرار گرفتن در طریق استنباط تمهید کرده اند[1]، در حالی که علم منطق از سوی علماء برای استدلال فقهی تمهید نشده است، بلکه برای مطلق استدلال تمهید شده است.[2]
البته اگرچه با توجه به اینکه قواعد رجالی برای استدلال فقهی تمهید شده است، با تعریف مرحوم حائری خارج نمی شود، اما تعریف ایشان موجب خارج شدن علم منطق می شود.
ب: دومین راه خارج کردن علم منطق از تعریف علم اصول این است که گفته شود که علم منطق مواد استدلال را تبیین نمی کند، بلکه شکل استدلال را بیان می کند، در حالی که مسائل اصولی، بحث محتوایی کرده و شکل استدلال را مورد بررسی قرار نمی دهد.
[1] ایشان تعبیر «الممهده» را به صیغه مفعول دانسته اند.
[2] درر الفوائد، عبدالکریم حائری، ج1، ص2.