18-آبان-1398, 19:16
(آخرین تغییر در ارسال: 18-آبان-1398, 19:22 توسط مهدی منصوری.)
در بحث موضوع علم اصول و در ذیل بحث از موضوع علم اصول، بحث قاعده «الواحد لایصدر منه الاالواحد» مطرح شده است. در تعلیقه کتاب نهایه الحکمه مطرح شده است که نکته قاعده الواحد سنخیت بین علت و معلول نیست بلکه نکته آن این است که فاقد شیء نمی تواند معطی شیء باشد.
استاد شهیدی در نقد این نظریه از اساس قاعده فاقد الشیء لایکون معطیاً للشی را نپذیرفته و در پاسخ از این قاعده فرموده اند:
هیچ دلیلی وجود ندارد که معطی شیء باید واجد آن باشد بلکه معطی شیء صرفاً باید سلطنت بر اعطاء داشته باشد که خداوند متعال واجب الوجود من جمیع الجهات حتی از جهت سلطنت است و در قرآن کریم در مورد خداوند متعال تعبیر ﴿ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1]به کار رفته است. از طرف دیگر در مورد خداوند متعال این گونه نیست که از وجود خود چیزی به معلول اعطاء کند تا اینکه نتواند در صورت فقدان، وجود شیء را ایجاد کند، بلکه خداوند متعال خلق از عدم می کند کما اینکه در مورد فرد فقیر نیز ممکن است در عین دارا نبودن پول، خلق پول از عدم کند.
98/08/14
[1]. سوره بقره، آيه 20.
استاد شهیدی در نقد این نظریه از اساس قاعده فاقد الشیء لایکون معطیاً للشی را نپذیرفته و در پاسخ از این قاعده فرموده اند:
هیچ دلیلی وجود ندارد که معطی شیء باید واجد آن باشد بلکه معطی شیء صرفاً باید سلطنت بر اعطاء داشته باشد که خداوند متعال واجب الوجود من جمیع الجهات حتی از جهت سلطنت است و در قرآن کریم در مورد خداوند متعال تعبیر ﴿ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[1]به کار رفته است. از طرف دیگر در مورد خداوند متعال این گونه نیست که از وجود خود چیزی به معلول اعطاء کند تا اینکه نتواند در صورت فقدان، وجود شیء را ایجاد کند، بلکه خداوند متعال خلق از عدم می کند کما اینکه در مورد فرد فقیر نیز ممکن است در عین دارا نبودن پول، خلق پول از عدم کند.
98/08/14
[1]. سوره بقره، آيه 20.