6-آذر-1398, 12:14
یعنی استدلال بر بحث اهم بودن محتمل الکبیره از معلوم الصغیره. اجرای قاعده احتمال و محتمل در مصلحت و مفسده و اهمیت فعل:
چیزهای مختلف برای هرکسی اهمیتشون متفاوته و بعضی از بعضی مهمترند.
همه حاضرند که مردم چیزهای کم اهمیت براشون رو کلا لگدمال و نابود کنند. اصلا رعایت و احترام براش نذارند اما در عین حال مهمترین چیزها براشون خط قرمزه. حاضر نیستند که بقیه اصلا به اون ها نزدیک بشوند. احتیاط در اون ها براشون مهمتر از نابودی چیزهای کم اهمیته. مثلا جان بچه شون، آبروشون.
به طور کلی هرچقدر چیزی مهمتر باشه، احتیاط و رعایتش لازم تره از اون کم اهمیت ها. حتی بزن چیزهای کم اهمیت رو به کلی نابود کن اما سمت چیزهای مهم نرو!
خب این خیلی روشنه! همه براشون چیزهای مهم اهمیتشون بیشتره دیگه! لازمه اش احتیاط و در اون هاست دیگه!
آخه چه جوری از این واضحتر مطلب رو اثبات کنم؟!
چیزهای مختلف برای هرکسی اهمیتشون متفاوته و بعضی از بعضی مهمترند.
همه حاضرند که مردم چیزهای کم اهمیت براشون رو کلا لگدمال و نابود کنند. اصلا رعایت و احترام براش نذارند اما در عین حال مهمترین چیزها براشون خط قرمزه. حاضر نیستند که بقیه اصلا به اون ها نزدیک بشوند. احتیاط در اون ها براشون مهمتر از نابودی چیزهای کم اهمیته. مثلا جان بچه شون، آبروشون.
به طور کلی هرچقدر چیزی مهمتر باشه، احتیاط و رعایتش لازم تره از اون کم اهمیت ها. حتی بزن چیزهای کم اهمیت رو به کلی نابود کن اما سمت چیزهای مهم نرو!
خب این خیلی روشنه! همه براشون چیزهای مهم اهمیتشون بیشتره دیگه! لازمه اش احتیاط و در اون هاست دیگه!
آخه چه جوری از این واضحتر مطلب رو اثبات کنم؟!