10-آذر-1398, 17:48
(آخرین تغییر در ارسال: 10-آذر-1398, 17:50 توسط مهدی منصوری.)
مرحوم آخوند در تبیین معنای حرفی قائل شده اند که ذاتا بین معنای حرفی و اسمی تفاوتی وجود ندارد. بلکه تفاوت بین معنای حرفی و اسمی در این است که واضع شرط کرده است که معنای حرفی در صورتی به کار برده شود که لحاظ آلی صورت گرفته و معنای اسمی در موارد لحاظ استقلالی به کار برده شود.
محقق نائینی با نگاه فقهی به ایشان اشکال کرده اند که واضع، واجب الاطاعه نیست تا شرائط تعیین شده از سوی او مورد اطاعت واقع شود و لذا اینکه واضع شرط کرده است که لفظ «من» صرفا در موارد لحاظ آلی ابتداء استعمال شود، لازم الاطاعه نخواهد بود. فرضاً هم واضع واجب الاطاعه باشد، نهایتاً تخلف از شرط او عصیان خواهد بود، در حالی که اگر لفظ «من» بدون لحاظ معنای آلی استعمال شود، صرف عصیان نیست بلکه اساساً غلط خواهد بود.[1]
[1]. فوائد الاصول، محقق نایینی، ج1، ص49.
محقق نائینی با نگاه فقهی به ایشان اشکال کرده اند که واضع، واجب الاطاعه نیست تا شرائط تعیین شده از سوی او مورد اطاعت واقع شود و لذا اینکه واضع شرط کرده است که لفظ «من» صرفا در موارد لحاظ آلی ابتداء استعمال شود، لازم الاطاعه نخواهد بود. فرضاً هم واضع واجب الاطاعه باشد، نهایتاً تخلف از شرط او عصیان خواهد بود، در حالی که اگر لفظ «من» بدون لحاظ معنای آلی استعمال شود، صرف عصیان نیست بلکه اساساً غلط خواهد بود.[1]
استاد شهیدی در پاسخ از اشکال محقق نائینی فرموده اند: کلام محقق نائینی در مورد شرط فقهی مطرح است، اما در محل بحث مراد این است که واضع قید وضع را بیان کرده است. در نتیجه این گونه نیست که وضع مطلق بوده و واضع در ضمن وضع شرطی بیان کرده باشد بلکه واضع اساساً وضع خود را مقید کرده است و با این بیان وقتی مستعمل لفظ را در فرضی استعمال کند که شرط واضع رعایت نشود، گویا اساسا وضع صورت نگرفته و لفظ مهمل خواهد شد؛ نه اینکه وضع وجود داشته و شرط آن عصیان شده است.
[1]. فوائد الاصول، محقق نایینی، ج1، ص49.