امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عدم جواز رجوع زن به پزشک مرد حتی در صورت اضطرار
#1
اگر زن برای علاج مضطر به رجوع به جنس مخالف شد از اطلاقات ادله اضطرار نمی توان برای جواز نظر به زن برای پزشک استفاده کرد. به دلیل اینکه فقط زن مضطر است اما پزشک مضطر نیست حتی در صورتی که پزشک منحصر شود در یک شخص. ممکن است کسی بگوید وقتی برای زن تکشف نزد این پزشک جایز است معنایش این است که برای این مرد هم نگاه کردن مانعی ندارد، ولی این کلام صحیح نیست، زیرا همان طور که در اصول بحث شده، اطلاق، جمع القیود نیست بلکه رفض القیود است. اگر در روایتی داشته باشیم «لا بأس للمضطر أن ینکشف عند الطبیب» این کلام ملازمه عرفیه دارد که طبیب هم می تواند نگاه کند. اما فرض این است که چنین دلیلی نداریم و در مقام فقط ادله اضطرار و حرج موجود است. در این صورت فقط زن موضوع ادله اضطرار است و پزشک چنین اضطراری ندارد. در اینجا لغویتی هم به وجود نمی آید تا گفته شود اگر تکشف جایز باشد ولی پزشک نتواند نگاه کند، این جواز تکشف لغو است، زیرا لغویت در اطلاق است و لغویت در اطلاق موجب می شود که اطلاق، مورد را شامل نشود ولی لغویتی در اصل دلیل به وجود نمی آید. مضطر بودن زن سبب نمی شود که غیر مضطر مرتکب حرام شود.( البته برای جواز رجوع دلیل خاص غیر از ادله ضرر داریم)درس فقه 98/8/22
پاسخ
 سپاس شده توسط عرفان عزیزی
#2
(18-آذر-1398, 19:36)مهدی خسروبیگی نوشته: اگر زن برای علاج مضطر به رجوع به جنس مخالف شد از اطلاقات ادله اضطرار نمی توان برای جواز نظر به زن برای پزشک استفاده کرد. به دلیل اینکه فقط زن مضطر است اما پزشک مضطر نیست حتی در صورتی که پزشک منحصر شود در یک شخص. ممکن است کسی بگوید وقتی برای زن تکشف نزد این پزشک جایز است معنایش این است که برای این مرد هم نگاه کردن مانعی ندارد، ولی این کلام صحیح نیست، زیرا همان طور که در اصول بحث شده، اطلاق، جمع القیود نیست بلکه رفض القیود است. اگر در روایتی داشته باشیم «لا بأس للمضطر أن ینکشف عند الطبیب» این کلام ملازمه عرفیه دارد که طبیب هم می تواند نگاه کند. اما فرض این است که چنین دلیلی نداریم و در مقام فقط ادله اضطرار و حرج موجود است. در این صورت فقط زن موضوع ادله اضطرار است و پزشک چنین اضطراری ندارد. در اینجا لغویتی هم به وجود نمی آید تا گفته شود اگر تکشف جایز باشد ولی پزشک نتواند نگاه کند، این جواز تکشف لغو است، زیرا لغویت در اطلاق است و لغویت در اطلاق موجب می شود که اطلاق، مورد را شامل نشود ولی لغویتی در اصل دلیل به وجود نمی آید. مضطر بودن زن سبب نمی شود که غیر مضطر مرتکب حرام شود.( البته برای جواز رجوع دلیل خاص غیر از ادله ضرر داریم)درس فقه 98/8/22
لغویت در اطلاق خطاب هم موجب طرح دلالت لفظی کلام است بلا دلیل خطاب گفته یجوز للمضطر التکشف فرض هم این است که شما اطلاق گرفتید که چه غیر هم مضطر باشد یا نباشد خوب چرا اطلاق را کنار می گذارید ؟
پاسخ
#3
البته به بیانی استاد از این نظر برگشتند اگر خواستید مراجعه به درس روز بیستم ماه آذر کنید. ولی اشکال شما وارد نیست زیرا همینکه برای مضطر تکلیف برداشته می‌شود لغویتی نیست درنتیجه می تواند به شخصی که تکلیف ندارد مثلا پزشک کافر رجوع کند بنابر این مبنا که کافر مکلف به فروع نیست
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اشتراط «وجود حالت اضطرار» برای پذیرش شهادت ذمّی بر وصیت سید یزدی 0 86 17-آذر-1402, 15:39
آخرین ارسال: سید یزدی
  جواز ازدواج مرد با دختری که از نطفه خودش تکون یافته! رضا اسکندری 2 444 1-بهمن-1401, 11:08
آخرین ارسال: علاوی
  عدم جواز فرار از بیماری های مسری مهدی خسروبیگی 10 1,663 29-آذر-1401, 22:45
آخرین ارسال: علاوی
  جواز لمس بدن بیمار نامحرم با دستکش مهدی خسروبیگی 3 1,969 26-خرداد-1399, 18:40
آخرین ارسال: خیشه
  معنای جواز امر در روایات مهدی خسروبیگی 0 956 25-ارديبهشت-1399, 16:19
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  جواز رجوع به پزشک نامحرم ارفق مهدی خسروبیگی 2 1,703 27-فروردين-1399, 11:47
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  جواز نگاه به داخل بدن نامحرم مهدی خسروبیگی 0 982 19-فروردين-1399, 21:50
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  جواز تجدید اقامه دعوی در دادگاه بعد از فصل خصومت مهدی خسروبیگی 6 2,764 9-بهمن-1398, 15:11
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  عدم جواز اخذ رزق از بیت المال توسط قاضی مهدی خسروبیگی 0 1,214 7-آذر-1398, 11:20
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  عدم جواز اخذ اجرت بر منصب امامت مهدی خسروبیگی 0 1,203 22-آبان-1398, 14:22
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان