امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اخبار تحلیل خاص خمس
#1
اخبار تحلیل خاص خمس
 
خرید و معامله با مال متعلق خمس، علی القاعده معامله‌ای فضولی خواهد بود؛ لکن چه بسا بتوان از روایات تحلیل خاص خمس که عمده‌ی آن‌ها صحیحه‌ی یونس بن یعقوب (وَ رُوِيَ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْقَمَّاطِينَ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَقَعُ فِي أَيْدِينَا الْأَرْبَاحُ وَ الْأَمْوَالُ وَ تِجَارَاتٌ نَعْرِفُ أَنَّ حَقَّكَ فِيهَا ثَابِتٌ وَ إِنَّا عَنْ ذَلِكَ مُقَصِّرُونَ فَقَالَ ع مَا أَنْصَفْنَاكُمْ إِنْ كَلَّفْنَاكُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ[1]) و معتبره‌ی سالم بن مکرم ابی‌خدیجه (عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ سَالِمِ بْنِ مُكْرَمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ حَلِّلْ لِيَ الْفُرُوجَ فَفَزِعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ لَيْسَ يَسْأَلُكَ أَنْ يَعْتَرِضَ الطَّرِيقَ إِنَّمَا يَسْأَلُكَ خَادِماً يَشْتَرِيهَا أَوِ امْرَأَةً يَتَزَوَّجُهَا أَوْ مِيرَاثاً يُصِيبُهُ أَوْ تِجَارَةً أَوْ شَيْئاً أَعْطَاهُ[2] قَالَ هَذَا لِشِيعَتِنَا حَلَالٌ...)[3] است، صحت معامله‌ی مذکور را استفاده کرد.
برخی فقهاء از جمله مرحوم خویی، مرحوم تبریزی و آقای سیستانی قائل به مفاد روایات تحلیل خاص می‌باشند؛ در نتیجه اگر شخصی مالی را که خمس آن پرداخت نشده است را در ضمن هبه یا بیع و... به دیگری انتقال دهد؛ خمس از عین مال مذکور به ذمه‌ی منتقل منه، انتقال یافته و در نتیجه تصرفات منتقل الیه (یعنی موهوب له و مشتری و ...) خالی از اشکال خواهد بود، البته مشروط به این‌که منتقل الیه شیعه‌ی اثنا‌عشری باشد.


[1] ترجمه: یونس بن یعقوب می‌گوید نزد امام صادق علیه‌السلام بودم که یکی از قماطین (نام شغلی است) داخل شد و عرضه داشت: جانم به فدایتان، برخی اموال و سودها و تجارات به دستان ما می‌رسد که یقین داریم حق شما در آن‌ها ثابت است و ما در پرداخت آن کوتاهی کرده‌ایم، حضرت فرمودند: اگر امروزه شما را مکلف به پرداخت کنیم، با شما انصاف به خرج نداده‌ایم.
[2] در وسائل «اعطیه» دارد.
[3] ترجمه: أبی خدیجه می گوید: نزد حضرت امام صادق علیه‌السلام نشسته بودم که شخصی عرضه داشت: «فروج را بر ما حلال کن»، حلل لی الفروج»؛ حضرت با وحشت نگاهی به این شخص کردند. دوست این شخص بود عرضه داشت: مقصود این شخص این نیست که اجازه دهید وی راهزنی کرده و زن‌ها و کنیز ها را برباید؛ بلکه درخواست این شخص راجع به این موراد است: خرید کنیزی که حق شما در آن ثابت بوده است (یعنی کنیز یا غنیمتی بوده که در جنگ بدون اذن امام علیه‌السلام به دست آمده است، یا این‌که غنیمت جنگی است که مستند به اذن امام بوده و بالتالی خمس آن برای امام علیه‌السلام بوده است)، ازدواج با مهریه‌ای که حق شما در آن وجود دارد، ارثی که به او می رسد، هدیه ای که به او می رسد. حضرت در جواب فرمودند: این موارد فقط برای شیعه حلال است.
پاسخ
#2
همون طور که مستحضرید، مشهور خمس را در این مورد حلال(= یعنی عدم وجوب اداء) و در سائر موارد حرام دانسته اند و این را وجه جمع روایات تحلیل و تحریم خمس دانسته اند.
اما به نظر بنده این وجه جمع با دو روایت 4 و 5 کتاب الخمس «باب وجوب خمس» در وسائل تعارض دارد. بنابر جامع فقه مشکل سندی ندارد البته علی التحقیق به یک راوی اش.
این دو روایت این است: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: لاَ يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَشْتَرِيَ مِنَ اَلْخُمُسِ شَيْئاً حَتَّى يَصِلَ إِلَيْنَا حَقُّنَا.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنِ اِشْتَرَى شَيْئاً مِنَ اَلْخُمُسِ لَمْ يَعْذِرْهُ اَللَّهُ اِشْتَرَى مَا لاَ يَحِلُّ لَهُ.
این مورد بحث، اشتراء از خمس هست یا نیست؟!
بر فرض صحت سند این دو روایت، آیا وجه جمع مشهور باطل می گردد؟

خواهشمندم پاسخ بفرمایید.
پاسخ
#3
(29-آذر-1398, 11:40)ارادتمند آیت الله مکارم نوشته: همون طور که مستحضرید، مشهور خمس را در این مورد حلال(= یعنی عدم وجوب اداء) و در سائر موارد حرام دانسته اند و این را وجه جمع روایات تحلیل و تحریم خمس دانسته اند.
اما به نظر بنده این وجه جمع با دو روایت 4 و 5 کتاب الخمس «باب وجوب خمس» در وسائل تعارض دارد. بنابر جامع فقه مشکل سندی ندارد البته علی التحقیق به یک راوی اش.
این دو روایت این است: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَدِيثٍ قَالَ: لاَ يَحِلُّ لِأَحَدٍ أَنْ يَشْتَرِيَ مِنَ اَلْخُمُسِ شَيْئاً حَتَّى يَصِلَ إِلَيْنَا حَقُّنَا.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنِ اِشْتَرَى شَيْئاً مِنَ اَلْخُمُسِ لَمْ يَعْذِرْهُ اَللَّهُ اِشْتَرَى مَا لاَ يَحِلُّ لَهُ.
این مورد بحث، اشتراء از خمس هست یا نیست؟!
بر فرض صحت سند این دو روایت، آیا وجه جمع مشهور باطل می گردد؟

خواهشمندم پاسخ بفرمایید.
پاسخ
#4
با عرض سلام
در صورت امکان وجه جمع را واضح تر توضیح دهید. بنده متوجه مرادتان از «مورد حلال = یعنی عدم وجوب اداء» نشدم
پاسخ
#5
خب در باب خمس، هم روایات وجوب خمس و هم روایات بخشیدن و حلیت خمس اطلاق دارند.
همین روایاتی که اینجا آورده اید،رو به عنوان شاهد جمع ذکر کرده اند و گفته اند برای جمع بین احادیث، پرداخت خمس واجب است به غیر از یک مورد و آن همان عبارتی است که آوردید: «تحلیل المال المتعلق للخمس بالنسبة الی المنتقل‌الیه»
مشهور گفته اند فقط در این مورد خمس بر شیعیان حلال شده است. یعنی بخشیده شده و وجوب پرداخت ندارد.
این وجه جمع، به نظرم مخالف با دو روایت فوق می باشد.
نظر شما چیست؟
پاسخ
#6
روایتی که مصدر به موصول هست یعنی روایت دوم، تخصیص خوردنش به روایات تحلیل چه مشکلی داره؟
هر چند شاید نتوان در مورد روایت اول تخصیص را عرفی دانست چرا که چه بسا سیاقش آبی از تخصیص باشه
پاسخ
#7
(29-آذر-1398, 10:31)هادی اسکندری نوشته: اخبار تحلیل خاص خمس
 
خرید و معامله با مال متعلق خمس، علی القاعده معامله‌ای فضولی خواهد بود؛ لکن چه بسا بتوان از روایات تحلیل خاص خمس که عمده‌ی آن‌ها صحیحه‌ی یونس بن یعقوب (وَ رُوِيَ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْقَمَّاطِينَ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَقَعُ فِي أَيْدِينَا الْأَرْبَاحُ وَ الْأَمْوَالُ وَ تِجَارَاتٌ نَعْرِفُ أَنَّ حَقَّكَ فِيهَا ثَابِتٌ وَ إِنَّا عَنْ ذَلِكَ مُقَصِّرُونَ فَقَالَ ع مَا أَنْصَفْنَاكُمْ إِنْ كَلَّفْنَاكُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ[1]) و معتبره‌ی سالم بن مکرم ابی‌خدیجه (عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي سَلَمَةَ سَالِمِ بْنِ مُكْرَمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ أَنَا حَاضِرٌ حَلِّلْ لِيَ الْفُرُوجَ فَفَزِعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ لَيْسَ يَسْأَلُكَ أَنْ يَعْتَرِضَ الطَّرِيقَ إِنَّمَا يَسْأَلُكَ خَادِماً يَشْتَرِيهَا أَوِ امْرَأَةً يَتَزَوَّجُهَا أَوْ مِيرَاثاً يُصِيبُهُ أَوْ تِجَارَةً أَوْ شَيْئاً أَعْطَاهُ[2] قَالَ هَذَا لِشِيعَتِنَا حَلَالٌ...)[3] است، صحت معامله‌ی مذکور را استفاده کرد.
برخی فقهاء از جمله مرحوم خویی، مرحوم تبریزی و آقای سیستانی قائل به مفاد روایات تحلیل خاص می‌باشند؛ در نتیجه اگر شخصی مالی را که خمس آن پرداخت نشده است را در ضمن هبه یا بیع و... به دیگری انتقال دهد؛ خمس از عین مال مذکور به ذمه‌ی منتقل منه، انتقال یافته و در نتیجه تصرفات منتقل الیه (یعنی موهوب له و مشتری و ...) خالی از اشکال خواهد بود، البته مشروط به این‌که منتقل الیه شیعه‌ی اثنا‌عشری باشد.


[1] ترجمه: یونس بن یعقوب می‌گوید نزد امام صادق علیه‌السلام بودم که یکی از قماطین (نام شغلی است) داخل شد و عرضه داشت: جانم به فدایتان، برخی اموال و سودها و تجارات به دستان ما می‌رسد که یقین داریم حق شما در آن‌ها ثابت است و ما در پرداخت آن کوتاهی کرده‌ایم، حضرت فرمودند: اگر امروزه شما را مکلف به پرداخت کنیم، با شما انصاف به خرج نداده‌ایم.
[2] در وسائل «اعطیه» دارد.
[3] ترجمه: أبی خدیجه می گوید: نزد حضرت امام صادق علیه‌السلام نشسته بودم که شخصی عرضه داشت: «فروج را بر ما حلال کن»، حلل لی الفروج»؛ حضرت با وحشت نگاهی به این شخص کردند. دوست این شخص بود عرضه داشت: مقصود این شخص این نیست که اجازه دهید وی راهزنی کرده و زن‌ها و کنیز ها را برباید؛ بلکه درخواست این شخص راجع به این موراد است: خرید کنیزی که حق شما در آن ثابت بوده است (یعنی کنیز یا غنیمتی بوده که در جنگ بدون اذن امام علیه‌السلام به دست آمده است، یا این‌که غنیمت جنگی است که مستند به اذن امام بوده و بالتالی خمس آن برای امام علیه‌السلام بوده است)، ازدواج با مهریه‌ای که حق شما در آن وجود دارد، ارثی که به او می رسد، هدیه ای که به او می رسد. حضرت در جواب فرمودند: این موارد فقط برای شیعه حلال است.



حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی به پرسشی درباره خمس پاسخ گفته است.
متن پرسش وپاسخ مطرح شده بدین شرح است:

س: دو نفر با یکدیگر قرار مى‌گذارند، که هر سال براى فرار از خمس تمام اموال خود را به یکدیگر ببخشند، آیا این کار جایز است؟
پاسخ:با اینکار خمس از آنها ساقط نمی شود. مگر اینکه واقعاً قصد هبه کرده باشند – به گونه ایکه اگر طرف مقابل در مال تصرف کرد و مال را برنگرداند ادعایی نداشته باشد – مانعی ندارد.
https://fa.shafaqna.com/news/1107912/
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بررسی شمول اخبار علاجیه در موارد جمع عرفی میرزا مرتضی 2 287 20-خرداد-1401, 23:49
آخرین ارسال: میرزا مرتضی
  عدم دلالت صحیحه‌ی یونس بن یعقوب بر تحلیل خاص هادی اسکندری 0 999 29-آذر-1398, 13:02
آخرین ارسال: هادی اسکندری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان