امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
عدم توقف تبادر بر علم به وضع
#1
استاد شهیدی در پاسخ از اشکال دور که در مورد استفاده از تبادر برای کشف معنای موضوع له مطرح می شود، فرموده اند: ما وفاقاً لشهید صدر در کتاب بحوث[1]می گوئیم:  اساساً تبادر متوقف به علم به وضع نیست؛ چون در ضمیر ناخودآگاه انسان اموری وجود دارد که برای کشف آن نیاز به روانکاوی وجود دارد. به عنوان مثال حسد و محبت نسبت به دیگران از این قبیل است. امور موجود در ضمیر ناخودآگاه به نحوی هستند که به آنها علم گفته نمی شود. 
با توجه به نکته ذکر شده می توان گفت: تحقق تبادر از یک لفظ، معلول علم به وضع حتی علم ارتکازی نیست، بلکه معلول حالت منبّه شرطی و قرن أکید است که چه بسا در ضمیر ناخودآگاه شکل گرفته است. برای روشن شدن ضمیر ناخودآگاه می توان به طفل شیرخوار اشاره کرد که در اثر تکرار لفظ «شیر» و قرار دادن سینه مادر در دهان او، ذهن طفل حالت شرطی خواهد داشت که با شنیدن لفظ «شیر» به دنبال سینه مادر می گردد. این حالت شرطی است که در ناخودآگاه کودک وجود دارد. اگر مقصود صاحب کفایه از علم ارتکازی، ضمیر ناخودآگاه باشد، نزاعی در اصطلاح نیست، اما این حالت علم نیست؛ چون علم ظاهر در صور نفسانی است، در حالی که در موارد ضمیرناخودآگاه صورت نفسانی وجود ندارد، بلکه حالات نفسانی است.
بنابراین در مورد تبادر نیز از ضمیر ناخودآگاه استفاده می شود که در صورت تحقق تبادر، کشف می شود که لفظ برای معنای متبادر وضع شده است.
البته ممکن است که معنای متبادر با معانی دیگر به نحو اشتراک لفظی باشد و در این خصوص لازم است که تبادر معانی دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرد و در صورت تبادر معانی دیگر، اشتراک لفظی رخ خواهد داد.
درس خارج اصول، 98.09.30




[1]. بحوث فی علم الأصول، السید محمد باقر الصدر، ج1، ص163.[url=file:///C:/mfeb.ir/U1ms4_13980930-054_mm2_mfeb.ir.docx#_ftnref1][/url]
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان