امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ثمرات بحث از حقیقت شرعیه در ابواب مختلف فقه
#1
غیر از باب خمس که بحث از حقیقت شرعیه مثمر است، در چندین باب دیگر نیز بحث از حقیقت شرعیه مفید است مانند
1- در برخی روایات عنوان وضوء امده است و قرینه بر این وجود دارد که مراد از آن وضوی مصطلح نیست؛ ولی در برخی موارد قرینه بر تعیین وجود ندارد مثلا «قَالَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِيٍّ الْحَلَبِيُّ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- عَنِ الرَّجُلِ أَيَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَنَامَ وَ هُوَ جُنُبٌ فَقَالَ يُكْرَهُ ذَلِكَ حَتَّى يَتَوَضَّأَ.»[5] این روایت که در مورد جنب است و یا روایتی که در مورد وضو قبل از غذا  است می تواند به معنای شستن دست باشد نه به معنای وضوی مصطلح؛ ولی اگر عنوان وضو در روایات و در بین متشرعه، حقیقت شرعیه داشته باشد _هر چند که در آیات قرآن کلمه وضو ذکر نشده است_ این موارد به معنای وضو مصطلح که حقیقت شرعیه است حمل خواهد شد.
2- در غیر از عبادات نیز حقیقت شرعیه، اثر دارد مثلا در کلمه صاع که در ادله ای مانند زکات فطره ذکر شده است، از برخی روایات استفاده می شود که پیغمبر صاع مشخصی داشته است و واحد اندازه گیری مشخصی را به عنوان حاکم مسلمین مشخص نموده بودند که ظاهرا بیشتر از مقدار متعارف و یا بیشترین انواع صاع در مقدار بوده است.
3- از دیگر مواردی که وجود حقیقت متشرعیه در زمان امام صادق علیه السلام بعید نیست عنوان تظلیل در محرمات حج است. به این بیان که یکی از محرمات احرام، تظلیل است اما نه به معنای لغوی، چرا که تنها سایه مراد از تظلیل نیست و شامل سرما و باران و .. نیز می شود و لذا شب بارانی، در سایه بان قرار گرفتن، حرام است پس در روایات، مراد از تظلیل، مطلق وسیله تجنب است ثانیا ممکن است گفته شود که مراد از تظلیل، مطلق سایه بان نیست؛ زیرا هر چند که مشهور بر طبق معنای لغوی و اطلاق آن گفته اند استفاده از سایه بان مطلقا جائز نیست؛ اما برخی از بزرگان گفته اند تنها در حال سواره تظلیل صادق است و این اصطلاح مخصوص ائمه است و معنایی مخصوص داشته است و لذا راوی اهل سنت از امام می پرسد که شما تظلیل را در خیمه به عنوان محرمات محرم قبول ندارید اما در سایه بان قبول دارید و این کلام مسخره است«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَال: كُنَّا فِي دِهْلِيزِ يَحْيَى بْنِ خَالِدٍ بِمَكَّةَ وَ كَانَ هُنَاكَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع وَ أَبُو يُوسُفَ فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُو يُوسُفَ وَ تَرَبَّعَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ جُعِلْتُ فِدَاكَ الْمُحْرِمُ يُظَلِّلُ قَالَ لَا قَالَ فَيَسْتَظِلُّ بِالْجِدَارِ وَ الْمَحْمِلِ وَ يَدْخُلُ‏ الْبَيْتَ‏ وَ الْخِبَاءَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَضَحِكَ أَبُو يُوسُفَ شِبْهَ الْمُسْتَهْزِئِ فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ ع يَا أَبَا يُوسُفَ إِنَّ الدِّينَ لَيْسَ بِالْقِيَاس كَقِيَاسِكُمْ أَنْتُمْ تَلْعَبُونَ بِالدِّينِ إِنَّا صَنَعْنَا كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قُلْنَا كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَرْكَبُ رَاحِلَتَهُ فَلَا يَسْتَظِلُّ عَلَيْهَا وَ تُؤْذِيهِ الشَّمْسُ فَيَسْتُرُ جَسَدَهُ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ وَ رُبَّمَا سَتَرَ وَجْهَهُ بِيَدِهِ وَ إِذَا نَزَلَ اسْتَظَلَّ بِالْخِبَاءِ وَ فَيْ‌ءِ الْبَيْتِ وَ فَيْ‌ءِ الْجِدَارِ‌‏»[6] پس تظلیل در لسان ائمه به معنای مخصوصی بوده است و به معنای مطلق تظلیل نیست بلکه صرفا نهی از سوار شدن بر وسائل با سایه بان است.
بنابر این برای فهم احادیث، فقیه نیاز دارد که حقیقت شرعیه را بداند و در غیر این صورت فحص کافی برای فتوا را نداشته است و نمی تواند چناچه قرینه ای نباشد فتوا بدهد.
پاسخ
#2
ببخشید این تحلیل چه ارتباطی به ثمره داشتن بحث از منظر اصولی دارد
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  نکته علمی:  ثمرات متعدد بحث مشتق حسین بن علی 2 1,536 29-خرداد-1399, 19:59
آخرین ارسال: حسین بن علی
  اصل حقیقت موضوعیتی ندارد مهدی خسروبیگی 0 851 5-اسفند-1398, 14:03
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  ثمره بحث ازحقیقت شرعیه در باب خمس حسین بن علی 0 1,240 10-بهمن-1398, 16:13
آخرین ارسال: حسین بن علی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان