امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آیا باید ضرر معتبر در بطلان معامله ی مکره حرجی باشد؟
#1
مسلم است که ضرری که غیر معتنی به باشد و اندک باشد موجب صدق اکراه نمی شود. ضرر باید معتنی به باشد ولی کلام در این است که آیا معتنی به بودن آن باید در حدی باشد که تحمل او حرجی است؟ یا اینکه در این حد لازم نیست باشد؟! دلیل این نزاع هم این است که بین عنوان ضرر و حرج عموم و خصوص من وجه است، گاهی حرج وجود دارد ولی ضرر نیست. مثل اینکه یک انسان کم رو اگر وارد مجلس شود خیلی دشواری دارد ولی هیچ ضرری نیز بر او نیست. برعکس آن نیز موردی است که شخصی بسیار سرمایه دار است و ضرر مالی به آن ها اصلا حرج حساب نمی شود و حرجی نیز بر او نیست ولی در هر حال ضرر مالی است. گاهی نیز هم حرج و هم ضرر بر شخص صدق می کند.
از عبارت امام رحمه الله در بیع استفاده می شود که ایشان گویا ضرری که در عبارت شیخ أعظم یا اصحاب قید شده است را حمل بر ضرری که موجب حرج شود کرده اند؛ از این رو ایشان در این عبارت چنین می فرمایند:
«ثمّ إنّ القيود التي اعتبرها الشيخ الأعظم (قدّس سرّه) في وقوع الفعل مكرهاً عليه مخدوشة:
و منها: كونه مضرّاً بحاله؛ لأنّه لا يلزم أن يكون كذلك إن أُريد به الوصول إلى حدّ الحرج، بل مطلق الضرر المعتدّ به كاف فيه، بل لا يلزم أن يكون ضرراً، فيكفي المنع عن النفع المعتدّ به»[1].
ایشان خود در تحریر الوسیله عطف فرموده اند:
«و المراد به الخائف على ترك البيع من جهة توعيد الغير عليه بإيقاع ضرر أو حرج عليه»[2].
مختار استاد: عدم اعتبار حرج در مراد از ضرر در مقام
ظاهر مطلب این است که وجهی ندارد که ضرری که در کلام شیخ آمده است، حمل بر ضرر همراه حرج شود. مطلق ضرر ملاک است اعم از اینکه حرجی باشد یا نباشد، لکن به قرینه ی لبیه چون در تعریف اکراه آورده می شود، می فهمیم که قطعا مراد از ضرر مطلق ضرر که شامل ضرر اندک شود نیست. بنابراین به تناسب حکم و موضوع معتنی بودن ضرر استفاده می شود ولو تصریح به آن نشده است. در صدق اکراه ضرر باید معتنی به باشد أما اینکه ضرر حتما حرجی باشد، لزومی ندارد و دلیل فرمایش امام در کتاب البیع نیز نمی دانیم چیست که حرج را در مراد از ضرر معتبر دانسته اند.
خلاصه اینکه مقصود شیخ أعظم و بزرگان قطعا ضرر حرجی نیست و نیازی هم به قید حرجی بودن نیست.


[1] کتاب البیع للخمینی ، السید روح الله الخمینی ، ج2، ص85.
[2] تحریر الوسیله، السید روح الله الموسوی الخمینی، ج1، ص508.
پاسخ
#2
به نظر می‌رسد نسبت بین ضرر و حرج مطلق باشد نه من وجه.یعنی گاهی ضرر به حد حرج می‌رسد و گاهی نمی رسد. اینکه شخص خجالتی وارد مجلسی شود حرج نیست حرج يعني ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺷﺎقﱢ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤّﻞ ﺑﻪ ﺣﺴﺐ ﻋﺎﺩﺕ
پاسخ
#3
(18-بهمن-1398, 10:51)مهدی خسروبیگی نوشته: به نظر می‌رسد نسبت بین ضرر و حرج مطلق باشد نه من وجه.یعنی گاهی ضرر به حد حرج می‌رسد و گاهی نمی رسد. اینکه شخص خجالتی وارد مجلسی شود حرج نیست حرج يعني ﺗﻜﻠﻴﻒ ﺷﺎقﱢ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺤﻤّﻞ ﺑﻪ ﺣﺴﺐ ﻋﺎﺩﺕ

با تشکر برادر عزیز
متوجه نشدم چرا تعریف جنابعالی از حرج (برفرض صحت تعریف) شامل موردی که شارع یک نفر را مکلف به ورود به مجلسی کند که او به شدت از ورود به آن جلسه دچار حرج است، نمی شود؟؟؟؟
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اشکال:  صور بیع غیر مالک لنفسه و بطلان بعضی از صور سید رضا حسینی 0 207 17-اسفند-1400, 12:57
آخرین ارسال: سید رضا حسینی
  محدوده ی توعید به ضرر از جهت شخص مکره یا متعلق های وی سید رضا حسنی 8 4,068 15-آذر-1399, 14:33
آخرین ارسال: 1972392352
  از قیود تحقق اکراه: مستحق نبودن مکره نسبت به فعل اکراه شده سید رضا حسنی 0 1,238 22-بهمن-1398, 17:45
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  اعتبار یا عدم اعتبار ناخوشایند بودن شخص در تحقق اکراه در معامله سید رضا حسنی 0 1,220 22-بهمن-1398, 17:38
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  تمسک به قاعده عدل و انصاف برای بطلان عقد مکره سید رضا حسنی 1 1,483 25-دي-1398, 18:30
آخرین ارسال: خیشه
  دلیل عقلی برای بطلان عقد مکره با تمسک به ظلم سید رضا حسنی 0 1,238 25-دي-1398, 18:09
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  نگاهی به فقه وضعی در قوانین بین الملل راجع به شرطیت عقل در معامله سید رضا حسنی 0 1,378 22-آبان-1398, 11:47
آخرین ارسال: سید رضا حسنی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان